یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 18 - 05 - 2025

Communist party of iran

نگاهی به مبارزات طبقه کارگر در ایران و چشم انداز آن


صلاح مازوجی

متن سخنرانی در سمینار لندن – ۳ می ۲۰۲۵

با سلام و درود به همه رفقایی که در این سمینار و مناسبت حضور دارند و با تشکر از رفقایی که این فرصت را تدارک دیده اند. تحت عنوان «نگاهی به مبارزات طبقه کارگر در ایران و چشم انداز آن» در این فرصت کوتاه می خواهم به رئوس اصلی یک ارزیابی عمومی از جنبش کارگری ایران بپردازم.

ابتدا باید بگویم که موقعیت جنبش کارگری و جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر ایران به عنوان بخشی از جنبش جهانی و بین المللی این طبقه همچنان در موقعیت تدافعی قرار دارد. در واقع این بورژوازی و طبقه سرمایه دار است که تهاجم می کند و مبارزه طبقه ما را در موقعیت دفاعی قرار داده است. این موقعیت محصول شکست‌هایی است که جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر در بیش از ۱۰۰ سال گذشته متحمل شده است. نه فقط شکست انقلاب کارگری اکتبر در روسیه و شکست جنبش کارگری و سوسیالیستی در ایتالیا، اسپانیا، آلمان و …  که آوارشان بر سر طبقه کارگر فرو ریخت، بلکه حتی شکست و فروپاشی سرمایه داری دولتی در روسیه و بلوک شرق که از جانب ژورنالیسم بورژوایی به نام سوسیالیسم معرفی می شد، اگر چه به لحاظ تاریخی برای ما کمونیست‌ها و جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر یک پیشرفت بود، اما چون این فروپاشی نه در نتیجه پیشروی  جنبش سوسیالیستی، بلکه زیر فشار تعرض نئولیبرالیسم، جناح راست بورژوایی انجام گرفت، آوار آن بر سر جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر فرو ریخت. حتی شکست مدل دولت رفاه سوسیال دموکراسی در اروپا  در برابر تهاجم نئولیبرالیسم باز هم جنبش طبقه کارگر را بیشتر تحت فشار قرار داد. تغییر مسیر «حزب کمونیست چین» به رشد شتابان سرمایه‌دارانه در این کشور، همه اینها چون زیر تهاجم جناح راست بورژوایی و تحت نام پروژه های سوسیالیستی انجام می گرفت، شرایط مبارزه سوسیالیستی طبقه کارگر را دشوارتر کردند.


در جغرافیای سیاسی ایران هم طبقه کارگر بعد از ایفای نقش خود در روند انقلاب  و قیام بهمن ۱۳۵۷، در خط مقدم تهاجم حکومت اسلامی سرمایه داران برای ارزان سازی نیروی کار قرار گرفت. ۴۶ سال است حکومت اسلامی و طبقه سرمایه دار ایران تعرض می کنند و طبقه کارگر با اعتراضات و اعتصابات گاها  پرشکوه از زندگی و بقای خود دفاع می‌کند.


دوره عقب نشینی فرهنگ و اخلاقیات خود را شکل می دهد. دوره عقب نشینی، دوره واگرایی است، دوره از هم دور شدن، دوره فروریختن دیوار اعتماد، دوره کم تحملی در برابر همدیگر و … است و در یک کلام دوره از هم جدایی و انشعاب ها است. جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر در ایران هم از این پیامد و مصائب در امان نماند.


اما به رغم این شرایط دشوار، طبقه کارگر ایران هیچگاه تسلیم تهاجم دولت و سرمایه داران نشده است. بویژه در ۲۰ سال اخیر مبارزات طبقه کارگر ایران یک روند رو به رشدی را طی کرده است. به نحوی که در سالها اخیر جنبش کارگری ایران بطور میانگین سالانه بیش از ۲۰۰۰ اعتراض و اعتصاب بزرگ و کوچک را تجربه کرده است. طبقه کارگر طی این دو دهه و در دل این جنبش اعتراضی و اعتصابی نسلی از رهبران و فعالان جنبش کارگری را پرورده کرده و به جلو صحنه آورده است. به صدها کمیته کارخانه، کمیته اعتصاب و مجامع عمومی شکل داده که هر کدام به سهم خود در سازمانیابی این اعتراضات و اعتصابات نقش ایفا کرده اند. بدون این رهبران و این میزان از سازمانیابی اعتصابات شکوهمند کارگران در مراکز بزرگ تولیدی و خدماتی قابل تصور نیستند.


در واقع طبقه کارگر سنگ بنای تأمین ملزومات تعرض خود و جنبش سوسیالیستی این طبقه را گذاشته است. اما برای تضمین پیشروی در این زمینه، سازمانیابی طبقه کارگر ایران باید ارتقا پیدا کند. و در حالی از ضرورت ارتقای سازمانیابی طبقه کارگر صحبت می کنیم که جنبش این طبقه مهمترین مکانیسم و فرصت را برای تکامل این سازمانیابی فراهم آورده است. این مکانیسم همان اعتصابات و مبارزات جاری کارگری است. تشکل و سازمان کارگری در خلاء ایجاد نمی گردد، بلکه در جریان مبارزه شکل می گیرند و تکامل پیدا می‌کنند. بنابراین باید به هر شکل که می توانیم مبارزات و اعتراضات جاری کارگران را دامن بزنیم. البته پیشروی تحول بخش در این زمینه در گرو تغییر و بهبود توازن قوا به سود مبارزه طبقه کارگر و جنبش های توده ای است. اما خود مبارزه کارگر سوژه تغییر این توازن قوا است.


در دوره گذار کنونی و تا ایجاد شوراهای کارگری و در راستای شکل دادن به رهبری سراسری لازم است آن بخش از فعالین و پیشروان جنبش کارگری که رابطه ارگانیک و زنده ای با کانون های مبارزات بخش های مختلف طبقه کارگر دارند، در پیوند و همکاری با هم نهادی مانند شورای هماهنگی فعالین بخش های مختلف جنبش کارگری را ایجاد کنند و از این طریق تا حدودی خلاء نبود تشکل های طبقاتی و توده ای کارگران را برای رهبری جنبش کارگری پر کنند و گام های مؤثری در راستای به هم مرتبط کردن و سراسری کردن اعتصابات کارگری بردارند. در شرایط کنونی ایران تداوم  و گسترش و سراسری شدن اعتراضات و اعتصابات کارگری و تلفیق خواستهای اقتصادی با خواستهای سیاسی و در ادامه برپائی اعتصاب عمومی سیاسی که ماشین سرکوب رژیم را زمین‌گیر کند، محتمل ترین سیر پیشروی جنبش انقلابی، آزادیخواهانه و برابری طلبانه است.


در أوضاع کنونی ایران، جنبش اعتصابی و جاری کارگران و تداوم جنبش‌های اعتراضی، فرصت مناسبی را برای نیروهای جنبش کمونیستی فراهم آورده است تا با اهمیت دادن به این جنبش واقعی و یاری رساندن به رفع موانع و معضلاتی که سر راه آن وجود دارد، بتوانند بر جدایی چپ اجتماعی مود در جامعه و در جنبش های اعتراضی از سوسیالیست‌های متحزب غلبه کنند و پیش شرط های تأمین یک رهبری سیاسی سراسری با راهبرد سوسیالیستی را فراهم آورند. برای فائق آمدن بر پراندگی جنبش چپ و کمونیستی هم راه حل اجتماعی است، باید جنبش اجتماعی طبقه کارگر و سوسیالیست های این طبقه را از موقعیت دفاعی خارج کرد و در موقعیت تعرضی قرار دهیم. در این دوره پر تحول پاسخ ها و عمل مشترک فعالین و رهبران آن نیروی چپ اجتماعی، و کمونیست های متحزب به معضلات سر راه جنبش کارگری و توده ای جاری، کلید به هم رسیدن و تلاقی این دو بخش جنبش چپ رادیکال و سوسیالیستی است.


با توجه به اینکه تمام تضادهای جامعه سرمایه داری در ایران به مرحله حادی رسیده اند، طبقه کارگر ایران با پیشروی در این زمینه ها می تواند آغاز دوره تعرض طبقه کارگر در سراسر جهان را کلیک بزند. در ایران در جبهه ای از مبارزه بین المللی طبقه کارگر که جنبش کارگری به یکی از پر تحرک ترین و پر اعتراض و اعتصاب ترین جنبش های کارگری جهان تبدیل شده و تضادهای نظام سرمایه داری به نقطه حادی رسیده اند، طبقه کارگر می تواند از این جبهه تعرض را آغاز کند. جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر در سطح جهان به پیروزی انقلاب کارگری در ایران نیاز دارد. پیروزی که می تواند چرخه جنگ دفاعی را پایان دهد و آغاز دوره تعرض جنبش اجتماعی طبقه کارگر را رقم بزند.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: