یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱

ارکان ثالثی ها از وزارت نفت چه می خواهند؟

احتراماً اینجانبان قریب به ۴۸۰۰ نفر از نیروهای پیمانکاری(ارکان ثالث) به نیابت از همه همکاران شاغل خود در سراسر کشور که درشرکتهای تابعه وزارت نفت مشغولند به استحضار می رسانیم با توجه به گسترش روزافزون بی عدالتی ظلم و تبعیض حق الزحمه مزدی و سازمانی در شرکت های تابعه وزارت نفت اعم از شرکت های ملی گاز، حفاری، نفت،پالایش وپخش فراوردهای نفتی و پتروشیمی ها و عدم توجه مقام عالی وزارت به مطالبات بحق پرسنل پیمانکاری (ارکان ثالث)وبا توجه به اینکه ضعف قانون گذاری دراین حوزه وجود دارد استدعاداریم جنابعالی بعنوان نماینده مردم خواسته های ما  با عناوین ذیل را به کمیسیون بررسی دائمی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری  انعکاس داده و موضوع را تا حصول نتیجه و لحاظ شدن  موادی متناسب با مطالبات ما در قانون مذکور پیگیری فرمایید.

۱–تبدیل وضعیت:

 گویادر وزارت نفت سرنوشت پرسنل و وضعیت شان را فقط شانس و اقبالشان تعیین می کند! وگرنه چه دلیلی هست که در برهه ای از زمان عده ای ازما ارکان ثالث ها (طی تصویب نامه شماره ۲۱۳۴۷۱/ت ۴۷۶۴۳ ه مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۰۱ هیئت وزیران و بخشنامه شماره ۲۰۰/۲۸۲۹۸  مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۰۹ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری به کلیه دستگاه های اجرایی کشور ) بدون هیچگونه آزمونی به قرارداد مدت موقت تبدیل وضعیت شدند و هنگامی که نوبت به  مارسید روند تبدیل وضعیت شدنمان متوقف گردید؟معذلک بخاطررابطه بازی مسئولین درشرکت های تابعه وزارت نفت وبه دلیل در اولویت قرارگرفتن نورچشمی ها برای تبدیل وضعیت خیلی از ماها از این حق محروم شده ایم و بعداً هم که وزیرمحترم جناب مهندس زنگنه مقام وزارت راعهده دار شدند دستور به توقف روند تبدیل وضعیت نمودند. استدعامندیم بپرسیدمگر آزمونی برگزارشد که عده ای ازپرسنل شرکتی قبول شده و قراردادی شدند وعده ای دیگر قراردادی نشده ارکان ثالث باقی ماندند؟مگر صف نانوایی بوده که به عده ای نان برسد و به عده ای نرسد؟مگر اجحاف حق چیست که عده ای ارتقاء سازمانی یافته و به قراردادی تبدیل وضعیت شوند و عده ای با همان وضعیت بلاتکلیف شرکتی باقی بمانند تا ضمن نداشتن پشتوانه و امنیت شغلی، هر دولتی در موردشان با رفتاری سلیقه ای بدون توجه به آنها تصمیم گیری نماید؟!!مضافاً مانیروهای شرکتی براساس مصوبه مجلس که در راستای اجرای ماده ۳۲ قانون استخدامی کشوری و ماده ۱۴۴ قانون برنامه توسعه ششم که تاکید بر حذف و انحلال شرکت‌های پیمانکاری تامین نیروی انسانی داشته که به تبع آن بخشنامه شماره ۱۵۳۸۳۹۰ در تاریخ  07/09/96  و با امضای آقای جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور صادر و به دستگاه های اجرایی نیز ابلاغ گردیده است معهذا اینجانبان خواهان حذف پیمانکاران و تبدیل وضعیت به قرارداد مستقیم با شرکتهای تابعه هستیم. اساساً چه دلیلی وجود دارد وقتی که به ۳۰ سال کارکردن یک نیرو در سازمان نیاز هست بصورت پیمانکاری بکار گرفته شده و قرارداد ظالمانه با او منعقد گردد و کارمند شرکتی که عمدتا با مشاغل همتراز و هم ردیف با سایر نیروهای رسمی و قراردادی در سازمان مشغول بکار میباشد؛ چرا بصورت مستقیم و بدون واسطه با سازمان متبوعه خود طرف قرارداد نباشد؟هیچ دلیل منطقی و عقلانی  وجود ندارد که بخشی از حقوق ما به پیمانکاری که هیچ کاری جز واسطه گری انجام نمیدهد تعلق بگیرد .

۲–جلوگیری از حجمی نمودن پیمان‌ها:

اولا در همین راستا بخشنامه شماره ۱۵۳۸۳۹۰ مورخ ۰۷/۰۹/۹۶ نیز ضمن  تاکید بر احلال شرکتهای پیمانکاری در پایان نیز برموضوع ممنوعیت و عدم وجاهت قانونی جذب و بکارگیری نیروی انسانی در قالب قرارداد حجمی یا مشاوره‌ای با اشخاص حقیقی و نیز بکارگیری افراد از محل اعتبارات طرح‌های عمرانی برای انجام فعالیت‌های جاری دستگاه‌های اجرایی تصریح نموده ولی متاسفانه وزارت نفت به بهانه هایی آن را نادیده گرفته و دور میزند و خود را مشمول آن نمیداند ! و اکثر شرکت های تابعه وزارت نفت بعنوان مثال شرکت ملی گاز در خیلی از استانها پیمان ها سال جدید را حجمی  و در سال گذشته هم همین کار را انجام داده بودند و صرفا هدفشان این است که با توجه به تاکید قوانین خدمات کشوری مبنی بر غیر قانونی بودن تبدیل وضعیت کارکنان حجمی و پروژه ای، همکاران ارکان ثالث را که مصوبه اخیر مجلس تاکید برتبدیل وضعیتشان دارد را تبدیل وضعیت نکنند و قوانین مصوب را دور بزنند.

ثانیا،چه دلیلی دارد وقتی کاری قابل برآوردبه صورت حجم کاری نیست پیمان حجمی برایش تعریف گردد؟!کارمندان اداری ،نظارتی یاپشت میزنشین یا خدمات و حراست و…چه کار حجمی انجام میدهند و چگونه میشود پیمان حجمی برای آنها تعریف نمود و کارآنهارا بصورت حجم کاری برآوردکردو به آنها حقوق پرداخت؟کما اینکه الان ماداریم می بینیم پیمان های حجمی نیروی انسانی فقط صوری هستند وصرفا برای دور زدن مصوبات مجلس و قوانین خدمات کشوری منعقد میگردند.جای سوال دارد که آیا در کل دنیا یک نیروی تحصیلکرده، با سابقه و با تجربه را بعد از سالیان سال خدمت،به لحاظ سازمانی ارتقاء میدهند و قراردادی یا رسمی نموده و به او  ارج ،بهاء و مسئولیت بیشتری میدهند یا اینکه وضعیت او را بدتر و او را حجمی مینمایند و به جای پیشرفت ، پسرفت می دهند ؟!! پرسنل شرکتی هیچ امیدی به آینده با این قبیل تصمیمات ندارند و قطعا با این نحوه مدیریت و ترسیم آینده شغلی تاریک و فراهم شدن موجبات نا امیدی بین کارکنان ارکان ثالث که بیش از ۹۰درصد شاغلین در شرکت های تابعه وزارت نفت را تشکیل میدهند و عملا چرخ صنعت به دست توانمند آنها میچرخد،صنعت نفت چوب این بی تدبیری ها را در آینده خواهد خورد چرا که هیچ انگیزه و روحیه ای در نیرو ها برای بروز خلاقیت ها، نوآوری و تلاش مضاعف جهت بهبود وضعیت صنعت وجود ندارد.خواهشمند است ضمن تغییرپیمانهای تامین نیروی انسانی که به ناحق و برخلاف مقررات حجمی شده اند به غیرحجمی،از ادامه روند حجمی نمودن پیمانها ممانعت فرموده و با قانون گذاری زمینه را برای تبدیل وضعیت همه کارکنان ارکان ثالث فراهم نمایید.

۳–همسان سازی حقوق‌ها:

همه ماپرسنل درشرایط برابرکارمیکنیم وغالبا کارهای یکسان انجام داده و بعضاما شرکتی ها مدارک عالی دانشگاهی نیز داریم.چه دلیلی داردکارمندی با کارمندی که کنار اومینشیند وفقط اختلاف دروضعیت استخدام و به کارگیری آنهااست تاپنج برابراختلاف حقوقی داشته باشند؟این است عدالت وبرابری؟

۴–همسان سازی مزایا:

متاسفانه در حالی که وزارت نفت به برخی پرسنل انواع مزایا اعم از استفاده از مراکز درمانی،مراکز تفریحی،رفاهی،مراکز ورزشی و سهمیه سفرهای زیارتی را میدهدو همه زیرساختها جهت ارائه این خدمات فراهم میباشندما پرسنل شرکتی باید از آنها بی بهره باشیم!؟آیا ماهمگی در یک سازمان کار نمیکنیم و سهم برابری در پیشبرداهداف سازمان و نظام نداریم؟این تبعیض قابل تحمل نیست که نفر بغل دستی مااز بهترین امکانات درمانی استفاده نماید ولی کارمند شرکتی از این مزایا بی بهره باشدیا به عینه ما در استان خوزستان مشاهده کرده ایم که در هوای غبار آلود با چندین برابر حد مجاز،ماسک فیلتر دار به پرسنل میدهندولی پرسنل ارکان ثالث حتی از ماسک فیلتر دارهم بی بهره اند و به آنها ماسک معمولی میدهند!آیا ما ریه نداریم؟ما انسان نیستیم؟این قبیل رفتارها زیبنده نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست‌.

از طرفی به برخی پرسنل هزار و یک نوع تسهیلات ازقبیل وام خودرو و مسکن و…داده میشود.این در حالی است که ما نه تنها ازاین مزایا بی بهره ایم بلکه به لحاظ وضع معیشتی در مضیقه مطلق هستیم.

۵–همسان سازی پاداش‌ها:

مگر نه این است که همه پرسنل در بهره وری سازمان نقش موثردارند؟چرا باید کارمندی با نفر بغل دستی خودش که عینا یک کار را انجام میدهند باید پاداشی با اختلاف چندین برابر بگیرند؟این آن عدالت سازمانی است که وزارت نفت دراخذ گواهینامه ها واستانداردهای سازمانی مکررا ازآن نام میبرد!

۶–دادن سمت به نیروهای ارکان ثالث:                                                           

بسیاری ازنیروهای شرکتی وجود دارد که شایستگی لازم وتحصیلات (کاردانی،کارشناسی،کارشناسی ارشدودکتری) و تجربه وتخصص راتوامان دارند وبعضاً بصورت غیررسمی هم از طرف مدیرانشان به آنهامسئولیت داده شده است چون شایستگی خود رادر مجموعه به اثبات رسانده اند.آیا این با عدالت سازمانی درتضاد نیست که نیروهای شرکتی شایسته و باتجربیات بالا به آنها سمت های ستاره دار و رسمی داده نشود که بتوانند باداشتن امیدبه ارتقاء وآینده شغلی برای سازمان موثرترباشند؟

 7- عدم دسترسی نیروهای ارکان ثالث به مسئولین مربوطه استانی تا چه رسد به مسئولین کشوری:

آیا جرم ما این است که چون کسی از ما حمایت نکرده و در وضعیت استخدامی بلاتکلیفی بسر می بریم حق دیدار و ملاقات مسئولین مربوطه خویش را نداشته باشیم که بتوانیم با آنان درد دل کرده و یا خواسته و مطلبی را با آنان درمیان بگذاریم؟این درحالی است که نیروهای رسمی و قراردادی  به راحتی می توانند با مدیران و مسئولان در ارتباط بوده و مشکلات و خواسته های خودرا مطرح نمایند.تبعیض تا چه حد؟

۸- کارکردن درهوای گرم و سوزان خوزستان، بوشهر،سیستان بلوچستان و …:

آیا خدا و رسول خدا و ائمه اطهار از این وضعیت رضایت دارند که در هوای بسیار گرم و سوزان همراه با ریزگردهای ناخوانده و آزار دهنده در دمای بعضا بالاتر از ۶۰ درجه با چندین سال کارکردن بصورت معلق و سردرگمی بعنوان نیروی ارکان ثالث( شرکتی ) با حقوق اندک و محروم از خیلی مزایا کار بکنیم و مورد بی مهری و کم لطفی و فراموشی مسئولین مربوطه قرار بگیریم آیا اینگونه عمل کردن با عدالت علوی همخوانی دارد.آیا نورچشمی ها و آقا زادگان هم مثل ما هستند!!!…

در ادامه توفیق روز افزون را از درگاه ایزد منان برای حضرتعالی مسئلت می نماییم.

     با سپاس از طرف ۴۸۰۰ نفر نیروی ارکان ثالث(پیمانکاری حجمی و غیرحجمی) شاغل در شرکت های تابع وزارت نفت به نیابت از بیش از یکصد و بیست هزار نفر کارکنان شرکتی شاغل در صنعت نفت کشور