منشور رضا پهلوی بخشی از پروژه آمریکا برای اعمال فشارهای کنترل شده بر رژیم جمهوری اسلامی و به شکست کشاندن جنبش انقلاب ی مهسا (قسمت دوم)
سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱
منشور رضا پهلوی و هم پیمانانش که تحت عنوان”منشورِ همبستگی و سازماندهی برای آزادی” و با نام اختصاری مهسا با هدف اعمال فشارهای کنترل شده بر رژیم جمهوری اسلامی و به شکست کشاندن جنبش انقلابی مهسا انتشار یافته است در کلیه اجزا و سر فصل های خود به این هدف مرکزی وفادار مانده است. این منشور که در مقدمه بر جلب حمایت قدرتهای امپریالیستی به مثابه تکیه گاهی برای مشارکت کنشگران داخل و ایجاد تغییر تأکید کرده است، همین روح را در کلیه بندهایش منعکس کرده است. رضا پهلوی و هم پیمانانش آشکار کارگران و زحمتکشان، معلمان و بازنشستگان و دانشجویان و تهیدستان شهری را نیروی محرکه جنبش انقلابی جاری نمی دانند، و به تبع آن خواسته ها و مطالباتی را که ریشه در اعماق جامعه دارد و فرودستان این سرزمین سالهاست برای تحقق آنها به میدان آمده، خیزش ها برپا کرده و سینه ها را سپر گلوله کرده و خونشان بر کف خیابان ریخته شده است را مبنایی معتبر برای تدوین منشور خود نمی دانند.
منشور رضا پهلوی و یارانش در حالی که خواسته ها و منشورهای مطالباتی برخاسته از اعماق جامعه و جنبش های اعتراضی در ایران را به هیچ گرفته، اما در مقابل بارها بر اعلام تعهد خود به کنواناسیونهای جهانی تأکید کرده است. منشور رضا پهلوی با وعده تعهد به کنواسیون های بین المللی در زمینه پذیرش جایگاه زبان های مادری، اعلامیه حقوق بشر، منع شکنجه، رفع تبعیض علیه زنان، حمایت از حقوق معلولین و کودکان و کارگران، در واقع به دولت های غربی اطمینان می دهد که جنبش انقلابی جاری را در چهار چوب این کنواسیون ها به بند می کشد. منشور رضا پهلوی منشور همبستگی با جنبش انقلابی مهسا نیست، بلکه منشور همبستگی با دولت آمریکا و دیگر دولت های غربی جهت عقیم کردن جنبش انقلابی توده های مردم در ایران است.
کنواسیون های بین المللی و اعلامیه حقوق بشر که هر کدام مهر اعتراضات توده های تحت ستم در آن جوامع را بر خود دارند، به دلیل تناقضات پایه ای خودشان و به این دلیل ساده که هیچ نهاد توده ای برآمده از پایین ناظر بر اجرای آنها نیست، در دست دولت های سرمایه داری به ابزاری برای پیشبرد منافع سرمایه داران و قدرتهای امپریالیستی تبدیل شده اند. اگر اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام کرده که هیچ احدی نباید در بردگی نگاه داشته شود، اما نه تنها در مورد ممنوعیت بردگی مزدی در نظام سرمایه داری و استثمار انسان به دست انسان چیزی نگفته، بلکه با محترم شمردن حق مالکیت خصوصی به این نظام مبتنی بر ستم طبقاتی مشروعیت حقوقی و ” بین المللی” بخشیده است. بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر در هیچ کجای جهان استثمار انسان به دست انسان و اعمال ستم طبقاتی نقض حقوق بشر بحساب نمی آید و دیده بانان جهانی حقوق بشر حتی ملزم نیستند از استثمار و کار مزدی و بردگی آور انسانها به دست سرمایه داران گزارشی تهیه کنند. سالانه به اندازه تلفات یک جنگ کارگران در مراکز کار و تولید در نتیجه تشدید استثمار و ناامنی محیط کار جان خود را از دست می دهند. به دلیل همین تناقضات پایه ای اعلامیه جهانی حقوق بشر است که دولت های سرمایه داری تصویب کننده این اعلامیه، ویرانگرترین جنگها را تحت لوای دفاع از حقوق بشر برپا می کنند، پناهندگان را به دریا می ریزند، آزادی بیان را زیر پا می گذارند، به رغم مخالفت اکثریت رأی دهندگان سن بازنشستگی را بالا می برند و بی مسکنی و زندگی کردن در زیر خط فقر را به شهروندان خود تحمیل می کنند.
منشور شش نفره در همانحال که بر استقرار یک نظام دموکراتیک به واسطه ی انتخابات آزاد با مشارکت همه ی شهروندان از هر باور و قوم اشاره دارد، اما بر «حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران» تأکید می کند. «حفظ یکپارچگی سرزمینی» نام دیگر حفظ تمامیت ارضی ایران و اسم رمز ضدیت با حق تعیین سرنوشت ملت کرد در کردستان ایران و اسم رمز ضدیت با هر نوع مبارزه برای رفع ستمگری ملی تحت عنوان مخالفت با تجزیه طلبی است. منشور رضا پهلوی از زاویه نگاه ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی نه فقط بر «حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران» تأکید می کند، بلکه تنها وظیفه ارتش را « دفاع از یکپارچگی سرزمینی کشور» تعریف کرده است. وارث خاندان فاسد پهلوی هنوز هیچی نشده به کمک عبدالله مهتدی چماق ارتش و نیروهای مسلح را بالای سر مردم کردستان و هر ملیتی که احتمالا در یک رفراندم آزاد قصد جدائی از ایران را داشته باشند نگاه داشته است. در حالی که حفظ اتحاد و همبستگی مردم ستمدیده ایران تنها از مسیر به رسمیت شناختن حقوق برابر آنان در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، به رسمیت شناختن آزادی های بی قید و شرط سیاسی و حق ملل در تعیین سرنوشت خویش تا حد جدایی و تشکیل دولت مستقل می گذرد، منشور رضا پهلوی در برابر خواسته ها و مبارزه حق طلبانه مردم کردستان همان راه دیکتاتوری سلطنتی پهلوی و حکومت اسلامی را ادامه می دهد.
منشور رضا پهلوی و یارانش سپاه پاسداران و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی فاسد رژیم اسلامی را منحل نمی کند، بلکه برای تقویت ارتش سپاه پاسداران تروریست را در آن ادغام می کند، تا با تکیه به آن و با تکیه به دستگاه بوروکراتیک فاسد به ارث رسیده از حکومت اسلامی یکپارچگی سرزمینی ایران و اجرای کنواسیونهای بین المللی را تضمین کند.
منشور رضا پهلوی در زمینه برنامه اقتصادی و رفاهی فقط به از بین بردن انحصارات اقتصادی، رعایت استانداردهای بینالمللی بانکی و مبادلات پولی و جذب سرمایهگذاران بینالمللی و مبارزه با فساد و پیوستن به کنوانسیون گروه ویژهی اقدام مالی (اِف اِی تی اِف) اشاره دارد و از مناسبات و الگوی توسعه اقتصادی مورد نظر خود سخنی به میان نمی آورند. بنابراین باید فرض بر این باشد که رضا پهلوی و پیروانش همانگونه که در بند به بند منشورشان بر تعهدات خود به کنوانسیونهای بین المللی تأکید کرده اند و از مدل دمکراسی آنها پیروی می کنند در زمینه اقتصادی هم از زاویه منافع طبقه سرمایه دار ایران از همان مدل اقتصاد بازار آزاد و سیاستهای نئولیبرالی رایج در کشورهای سرمایه داری پیروی می کنند که در ایران نیز از زمان رفسنجانی تا کنون البته با مدیریت اسلامی تداوم داشته است. از زاویه نگاه منشور رضا پهلوی کارگران و زحمتکشان ایران بعد از بیش از چهار دهه حاکمیت سرمایه داری و تحمل پیامد سیاست های اقتصادی نئولیبرالی، اینبار باید در انتظار تداوم همان برنامه ها با مدیریت غیر اسلامی باشند.
با این وصف منشور رضا پهلوی و هم پیمانانش حتی قادر به عبور از جمهوری اسلامی با حداقل تغییرات هم نیست. این منشور از زاویه منافع سرمایه داری و ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی ضد هر گونه تحول انقلابی و بنیادی در ایران است. این منشور با سازش احتمالی دولت آمریکا با رژیم جمهوری اسلامی بر سر مسائل مورد منازعه بخش عمده ارزش مصرف خود را از دست می دهد. اگر منشور رضا پهلوی قادر به گذار از جمهوری اسلامی با کمترین تغییرات هم نیست، اما توده های بپا خاسته مردم ایران مدتهاست از رضا پهلوی و منشورش عبور کرده اند. انتشار منشور مطالبات حداقلی تشکل های کارگری و صنفی، منشور دادخواهی مادران خاوران، منشور مطالبات زنان بر خاسته از اعماق جامعه و جنبشهای اعتراضی جاری و انعکاس گسترده آنان بیانگر همین حقیقت ساده است.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له