منشور رضا پهلوی بخشی از پروژه آمریکا برای اعمال فشارهای کنترل شده بر رژیم جمهوری اسلامی و به شکست کشاندن جنبش انقلابی مهسا (قسمت اول)
دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱
کوه موش زایید. سرانجام و بعد از جار و جنجال های تبلیغاتی رسانه های امپریالیستی حول همایش دانشگاه جرج تاون واشنگتن در دهم فوریه سال جاری، منشور رضا پهلوی و هم پیمانانش حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، شیرین عبادی، مسیح علینژاد و عبدالله مهتدی تحت عنوان”منشورِ همبستگی و سازماندهی برای آزادی” با نام اختصاری (مهسا)” در دهم ماه مارس انتشار پیدا کرد.
رضا پهلوی که مأموریت رهبری این پروژه را در دست دارد در جریان جنبش انقلابی مهسا ابتدا تلاش کرد با تبلیغ شعار مردسالارانه و ناسیونالیستی “مرد، میهن، آبادی” در برابر شعار ” زن، زندگی، آزادی” ماهیت اهداف این جنبش را مسخ کند و آن را به بیراهه ببرد. در ادامه با سازماندهی باندهای فالانژیست سلطنت طلب و حمله به تجمع های نیروهای چپ و ترقی خواه در خارج کشور خواست که پرچم شیر و خورشید این نماد ارتجاع سلطنت پهلوی را به راهپیمایی های خارج از کشور تحمیل نماید. شاهزاده سپس با سازمان دادن کمپین “وکالت می دهم” و در واقع کمپین “خود صغیرپنداری” و بیعت گیری تحت عنوان وکالت سیاسی، سعی کرد پروژه تحکیم اقتدار فردی خود را پیش ببرد. رضا پهلوی و سلبریتی های هواخواهش در ادامه با برپائی همایش در دانشگاه جرج تاون واشنگتن و به راه انداختن اتوبوس مجانی برای پیوستن مخالفین جمهوری اسلامی وعده دادن منشور را اعلام کرد. شاهزاده روز گذشته دهم مارس در حالی که بنظر می رسد دو تن از سلبریتی های همراهش از اتوبوس مجانی پیاده شده اند منشور و نقشه راه سیاسی خود برای به شکست کشاندن جنبش انقلابی جاری در ایران را اعلام کرده است.
منشور رضا پهلوی در حالی که موتور پیش برنده جنبش انقلابی مهسا در کارخانه، خیابان، دانشگاه و مدرسه به حرکت درآمده است، بر فعالیتهای خارج از کشور تمرکز کرده تا از این طریق مشارکت کنشگران داخل کشور را فراهم کند. منشور شاهزاده و هم پیمانانش در ابتدا به “ایجاد فشار بینالمللی بر جمهوری اسلامی برای لغو حکم اعدام و آزاد کردن بی قید و شرط و فوری تمام زندانیان سیاسی”، “رایزنی با دولتهای دموکراتیک برای اخراج سفرای جمهوری اسلامی” و جلب حمایت از منشور سلطنت طلبان اشاره دارد. این فعالیت هایی که منشور شاهزاده روی آنها تمرکز کرده است، طی سالیان گذشته همواره به عنوان اقدامات و اهرمی در دست آمریکا، دولت های اروپایی و نهادهای حقوق بشری وابسته به آنها برای اعمال فشارهای دیپلماتیک کنترل شده بر رژیم جمهوری اسلامی در راستای منافع سیاسی و اقتصادی این قدرتهای امپریالیستی بکار گرفته شده اند. بنابراین تأکید و تمرکز منشور رضا پهلوی بر این اقدامات قبل از اینکه ربطی به همبستگی با جنبش مهسا داشته باشد، اعلام همبستگی و آمادگی برای تبدیل شدن به وسیله دست آمریکا و قدرتهای اروپایی برای تشدید این نوع فشارها بر جمهوری اسلامی در انظار عمومی و در شرایط سیاسی کنونی است.
در این تردیدی نیست که فشارهای دولت آمریکا و دولت های اروپایی بر جمهوری اسلامی تشدید شده است، اما تشدید این فشارها نتیجه موهبت و شاهکار سیاسی رضا پهلوی و هم پیمانانش نیست. تشدید فشارهای دولت آمریکا و دولت های اروپایی بر جمهوری اسلامی در شرایط کنونی اساسا بر دو فاکتور متکی هستند. یکی خیزش انقلابی و شکوهمند توده های مردم ایران با پیشتازی زنان که اعتبار ویژه ای به این جنبش داده و بازتاب جهانی این جنبش در افکار عمومی کشورهای غربی، و دوم تداوم جنگ امپریالیستی در اوکراین و این واقعیت که جمهوری اسلامی با ارسال پهبادها و اعزام مستشاران نظامی اش به جبهه های این جنگ ارتجاعی به بخشی از ماشین جنگی دولت روسیه در جنگ با ناتو تبدیل شده است.
دولت آمریکا، دولت کانادا و دولت های اروپایی که در پیمان ناتو گرد آمده اند همچنانکه بارها و بارها اعلام کرده اند سیاستشان سرنگونی جمهوری اسلامی نیست، چون پیامد پیشروی جنبش انقلابی در ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برایشان قابل پیش بینی نیست. از این رو دولت آمریکا و دولت های اروپایی با جلو صحنه راندن رضا پهلوی و هم پیمانانش و جنجال آفرینی تبلیغاتی حول همایش دانشگاه جورج تاون واشنگتن، سخنرانی وی در پارلمانهای اروپایی و برخی همایش های بین المللی و با هیاهو حول منشور شاهزاده به کمک رسانه های امپریالیستی در واقع با یک تیر دو هدف را نشانه گرفته اند. هدف اول اعمال این فشارهای کنترل شده دیپلماتیک و سیاسی توأم با تداوم تحریم های اقتصادی، امتیاز گرفتن از جمهوری اسلامی در منازعه هسته ای، منع تولید موشک های بالستیک دوربرد، پایان دادن به مداخله گری های نظامی در منطقه و دست کشیدن از حمایت روسیه در جنگ اوکراین و در یک کلام رام کردن رژیم اسلامی است. هدف دوم آمریکا از به جلو صحنه راندن رضا پهلوی و هم پیمانانش برای انتشار منشور و آلترناتیو سازی از بالای سر مردم به بیراهه بردن و به شکست کشاندن جنبش انقلابی توده های مردم ایران است. دولت های آمریکا و اروپا بیش از آنکه نگران ماندگاری رژیم جمهوری اسلامی و سرکشی های آن باشند، نگران پیشروی و پیروزی جنبش انقلابی توده های مردم ایران و پیامدهای پیش بینی نشده آن بر جغرافیای سیاسی خاورمیانه هستند.
دولت آمریکا از آنجا که فعلا سیاستش سرنگونی جمهوری اسلامی نیست به رضا پهلوی و هم پیمانانش یعنی به بخش حاشیه ای نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی برای اعمال فشارهای کنترل شده روی آورده است. در واقع آمریکا و دولت های اروپایی هنوز دست اندرکار درست کردن آلترناتیو برای جایگزینی جمهوری اسلامی نشده اند. هر گاه روند پیشروی جنبش انقلابی جاری و تشدید بحران های جمهوری اسلامی، سرنگونی این رژیم را به یک امر بازگشت ناپذیر و اجتناب ناپذیر تبدیل کند، آنگاه آمریکا نقشه خود برای شکل دادن به آلترناتیو حکومتی بعد از جمهوری اسلامی را رونمایی خواهد کرد و آنزمان موعد برگزاری کنفرانس های از نوع کنفرانس گوادلوپ ژانویه ۱۹۷۹ برابر دی ماه ۱۳۵۷ با مشارکت قدرتهای اصلی ناتو فرا خواهد رسید.
رضا پهلوی و هم پیمانانش آلترناتیو حکومتی نیستند، وسیله اعمال فشارهای کنترل شده آمریکا و ناتو برای رام کردن جمهوری اسلامی و جهت به بیراهه بردن جنبش انقلابی جاری هستند. حتی این واقعیت که آمریکا برای پیشبرد پروژه اش در کردستان به تفرقه اندازی در مرکز همکاری نیروهای کردستان و به حاشیه ای ترین بخش نیروهای اپوزیسیون در کردستان روی آورده است، عبدالله مهتدی را در هم پیمانی با رضا پهلوی و همدستی با آمریکا دچار تردید نکرده است. عبدالله مهتدی روی اسب بازنده شرط بندی کرده است. رضا پهلوی و هم پیمانانش برای تقبل این نقش حقیرانه و ضد انقلابی هم باید رسوا گردند.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له