ملزومات پیشروی و پیروزی انقلاب
چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱
اکنون در هفتمین هفته خیزش انقلابی ژینا قرار گرفته ایم. در تمام این مدت سرکوبگران صفوف ما را در خیابان، در دانشگاه و در مدرسه به گلوله بسته وپاره های تنمان را از ما گرفته و بسیاری از مادران و پدران را در غم اندوه از دست دادن فرزندانشان در ماتم نشاندند. اما جمعی از مادران دانشآموزان از مدارس و شهرهای مختلف ایران که فعالیت خود را تحت عنوان “مجمع مادران پیشرو” آغاز کرده اند در بیاینه اعلام موجودیت خود تحت عنوان “مدرسه مامن آزادی، علم و حقیقت است” نوشتند: «روزهای پرتلاطمی را از سر می گذرانیم. آن چه بر مهسا امینی عزیزمان رفت، قلب تمام کشور را به درد آورده است. نوجوانی که به دلیل قانون حجاب اجباری توسط گشت ارشاد بازداشت شده بود و جنازه اش تحویل پدر و مادرش شد. همسالان، همدردان و همه آنان که از این ستم آشکار خشمگین بودند، به فریاد آمده اند. پیداست که این خروش سر باز ایستادن ندارد. با گذشت یک ماه از آغاز اعتراضات سراسری در ایران ما هر روز شاهد تکثیر آن در مدارس و دانشگاه ها و خیابان هستیم. امروز دانش آموزانی که سالها مخاطب آموزشهای خرافی شما بودند، حجاب از سر بر میدارند وهمپای معترضین، ” زن ، زندگی، آزادی” را فریاد میزنند. لابد ویدیو دانش آموزان را دیده اید که در جواب بازجویی خیابانی نیروهای امنیتی با زیرکی وسرزندگی همیشگی شان خود را شاگرد مدرسه آزادی میدانند. شاگردانی که نامشان مهسا، نیکا وسارینا است. این نسل بر هر آن چه پوسیده و غیرمنطقی است شوریده است. روح سرزندگی این نوجوانان، زندگی دوباره، به باور و امید دمیده است. و این امید به آیندۀ روشن است که دانش آموزان را در پرسش گری مصمم می کند. آن ها هیچ نمی خواهند جز آزادی!»
اکنون باید به تجربه یاد گرفته باشیم که برای دستیابی به آزادی، برای پیروزی انقلاب به ملزوات زیادی نیاز داریم که باید در جریان این خیزش انقلابی بتوانیم آنها را فراهم آوریم. بدون تردید مهمترین نکته این است که دید روشنی از اهداف انقلاب، از افق انقلاب، از نیروهای انقلابی و از سیر پیشروی آن داشته باشیم. اگر قرار است تنها به رفتن خامنه ای و دیکتاتور اکتفا نکنیم، بلکه تمام دستگاه سرکوب رژیم از سپاه پاسداران و ارتش و دیگر نیروها و نهادهای سرکوب را در هم شکنیم و نیروی مسلح توده های بپا خاسته تحت هدایت شوراها وظیفه حفاظت از دستاوردهای انقلاب را برعهده گیرد؛ اگر قرار است که در بر همان پاشنه سابق نچرخد، که اقلیتی کوچک از رهگذر استثمار و به غارت بردن نیروی کار کارگران بر ثروت های نجومی خود بیافزایند، اگر قرار است که بە اسارت و ستم کشی زنان پایان داده شود؛ اگر قرار است کسی باشکم گرسنه شب سر بر بالین نگذارد و یا در میان زباله ها دنبال نان خشکیده ای برای سیر کردن شکمش نگردد؛ اگر قرار است که هیچ کودکی به جای رفتن به مدرسه در کارگاهها، نشاط کودکی خود را به مزد ناچیزی نفروشد؛ اگر قرار است آزادی های بدون قید و شرط سیاسی تضمین گردند در اینصورت نباید انقلابمان را نیمه کاره گذاشته و فقط به رفتن دیکتاتور و خامنه ای راضی شویم. در آن صورت تمام ثمره شجاعت ها، تمام فداکاری ها و از جان گذشتگی ها و تمام درد و رنجی را که در جریان به ثمر رساندن انقلابمان انجام داده ایم، را به سرعت از دست خواهیم داد. اگر اکنون ما داریم در خیابان تاریخ خود را مینویسیم، نباید اجازه دهیم که در فردای بعد از سرنگونی حکومت اسلامی، کسانی با فریبکاری دستاوردهای انقلاب را از دستمان بربایند. همانهائی که عوامفریبانه کوشش میکنند که مرزهای طبقاتی را با لفاظی های توخالی مخدوش کنند. نباید بگذاریم همانهائی که تا دیروز در دالانهای پارلمان های قدرتهای امپریالیستی به دریوزگی نشسته بودند، آنهائی که خواهان “رژیم چنج” به یمن امکانات لجستیکی این قدرتهای سرمایه داری بودند در فردای سرنگونی حکومت اسلامی، قدرت را در دست بگیرند و انقلاب را به شکست بکشانند. از منظر آنها بازهم قرار است که کوچکترین تغییری در وضعیت کارگران بوجود نیاید، باز هم قرار است که نیروهای سرکوبگر همچنان سر جایشان بمانند و شرایط اسارتبار، بازسازی شود.
اگر نمی خواهیم انقلاب به شکست کشانده شود، یکی از ملزومات اصلی پیروزی انقلاب حضور طبقه کارگر در صحنه سیاسی است. این تنها طبقه کارگر آگاه است که با توجه به جایگاهی که در تولید اجتماعی و در سوخت و ساز جامعه سرمایه داری دارد، میتواند گورکن این نظام باشد. بنابراین نباید فراموش کنیم که اگر طبقۀ کارگر با سلاح اعتصاب سیاسی سراسری خود، به میدان نیاید، آنوقت خیابان درغیاب حضور قدرتمند طبقه کارگر تنها مانده و نمیتواند پیروزی شجاعت ها و قهرمانی های میلیونها تن از زنان ومردان آزادیخواه وبرابری طلب را تضمین کند. حضور قدرتمند طبقه کارگر انقلابی و آگاه نقش تعیین کننده آن در چگونگی به سرانجام رساندن انقلاب، در چگونگی ترسیم افق آینده و بالاخره نوع دولتی را که میخواهیم جایگزین حکومت اسلامی سرمایه داران و نظم سرمایه دارانه و ستمگرانه کنونی کنیم، بازی میکند. اگر قرار است خطر مصادره و شکست انقلاب آینده ی ایران را برطرف سازیم، یکی از پیش شرط های آن سازمانیابی و تشکل یابی جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو و رادیکال اجتماعی است. لازمه اش ایجاد شورای های کارگری در مراکز کار و تولید است. لازمه اش ایجاد شوراها در محلات، در دانشگاه و مدارس است. اگر بنا باشد انقلاب آینده ی ایران همچون ویرانه ای بر سر کارگران و فرودستان و کل نیروهای انقلابی و سوسیالیستی فرو نریزد، لازمه اش نیرومند ساختن صف طبقاتی و اجتماعی در مقیاس محلی و سراسری است؛ لازمه اش این است که از هم اکنون در فکر پایه ریزی شوراها در کردستان باشیم و نگذاریم احزاب و نیروهای ناسیونالیست در فردای سرنگونی حکومت اسلامی، حاکمیت احزاب را بجای حاکمیت شورایی به مردم تحمیل کنند. لازمه اش ترسیم چشم انداز روشن و آلترناتیو سوسیالیستی برای دگرگونی انقلابی و برقراری جامعه ای آزاد و سوسیالیستی است؛ لازمه اش تقویت و گسترش قطب چپ و سوسیالیستی در وسیع ترین معنای آن، که هم کل نیروها و سازمان های انقلابی و کمونیستیِ متشکل و نیروی چپ اجتماعی و فعالین چپ و رادیکال مستقل را در کنار هم قرار دهد و هم جنبش های طبقاتی و رادیکالِ اجتماعی را نیز به هم پیوند دهد.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له