جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ | 31 - 01 - 2025

Communist party of iran

معلم بپا خیز، برای رفع تبعیض


معلم بپا خیز، برای رفع تبعیض

من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند


روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه یک بار دیگر جامعه شاهد اعتراضات گسترده و سراسرس معلمان بود. در طول هفته “شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران”  با انتشار بیانیه ای از معلمان سراسر کشور خواسته بود  که در روز های نهم ودهم بهمن ماه، برای دادخواهی حقوق از دست رفته‌ خود دست به اعتصاب و تحصن بزنند. این شورا همچنین از معلمان سراسر کشور خواسته بود که در تاریخ ۱۱ بهمن‌ماه، دست به تجمع بزنند. اعتصاب  دهها هزار معلم در بیش از دویست شهر پاسخ مناسب آنان به فراخوان  شورای هماهنگی بود. اعتصاب این معلمان در اعتراض به تصویب ناقص لایحه رتبه‌بندی معلمان و عدم اجرای آن توسط دولت، بی توجهی به لایحه همسان‌سازی بازنشستگان، عدم اجرای ماده ۶۴ قانون مدیریت خدمات کشوری، فقدان آموزش رایگان، عدم پرداخت پاداش پایان خدمت سال ۱۴۰۰، ممانعت از استخدام معلمان خرید خدمات آموزشی و برای آزادی معلمان در بند صورت گرفت. آنان در همه این شهرها فریاد میزدند ” معیشت، منزلت،حق مسلم ماست”، ” هم اش وعده شنیدیم، عدالتی ندیدیم”، ” معلم بپا خیز، برای رفع تبعیض”، “جای معلم زندان نیست”، ” من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند “.


اکنون ماههاست که جنبش اعتراضی معلمان به یکی از مؤلفه های اساسی جنبش اعتراضی در جامعه تبدیل شده است. و مهمتر اینکه آنان توانسته اند به یمن داشتن یک تشکل سراسری صفوف خود را بیش از گذشته متحد کنند. آنان دوره اخیر مبارزات خود را پنج ماه پیش با تجمع در پنج شهر شروع کردند و هنوز دوهفته از آن تجمعشان نگذشته بود که اینباراعتراضات خود را به بیش از چهل شهر گسترش دادند. در دیماه فرهنگیان در صد و شانزده شهر دست به تجمع زدند و اکنون دهها هزار معلم در دویست شهر به خیابان آمدند. خود این امر نشان میدهد که با وجود تمام بگیر و به بندها، انجمنها و کانون های معلمان تحت تأثیر تحولاتی که بویژه از دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ وتغییر توازن قوائی که در جامعه بین مردم و رژیم بوجود آمده است، توانسته اند گام های اساسی جهت سراسری کردن اعتراضات خود وایجاد یک رهبری سراسری بردارند. فراموش نکنیم که معلمان برای این پیشرویها هزینه های زیادی داده اند. دهها تن از معلمان در زندان های رژیم به سرمیبرند وهمچنان محکم واستوار بر سر دفاع از حقوق خود ایستاده اند. اکنون مطالبه آزادی معلمان در بند و مطالبه نان ومعیشت در آشکارترین شکل، به بیان پیوند  “نان وآزادی” تبدیل شده است. زمانیکه یکی از نمایندگان معلمان اعتصابی بر فراز سکو و درمقابل هزاران تن از فرهنگیان اعتصابی میگوید “تا معلم زندانی آزاد نشه، آموزش وپرورش روی آرامش به خود نخواهد دید. من نمیتوانم بشینم وقتی دختر اسماعیل عزیز که هفت سال دوری پدر را تحمل کرده، ده سال دیگر هم تحمل کنه” و زمانیکه او بلافاصله بعد از این جملات میگوید ” وعده، وعید کافیه، سفره ما خالیه ” درست همین پیوند ” نان وآزادی ” را به تصویر میکشد. و همین اراده برای کسب مطالبات سبب گردیده است که از حمایت همه جنیشهای اعتراضی موجود وهمه تشکلهای مستقل کارگری بهره مند گردند.


کافی است به مطالبات فرهنگیان نگاه کنیم تا روشن شود بسیاری از این مطالبات، مطالباتی هستند که بخش های دیگر جنبش کارگری نیز برای کسب آن مبارزه میکنند. زمانی که آنان با روند خصوصی سازی در حوزه آموزش مخالفت میکنند در کنار کارگران هفت تپه ،فولاد اهواز، هپکو، آذرآب وکارگران پیمانی نفت وگاز و پتروشیمی قرار میگیرند که خصوصی سازی را به چالش کشیده اند. زمانیکه آنها خواهان آموزش رایگان میشوند در کنار همه آن خانواده هائی قرار میگیرند که فرزندانشان به علت عدم توانائی تأمین هزینه آموزش ترک تحصیل کرده وبه ارتش میلیونی کودکان کار میپیوندند. زمانی که آنان از همسان سازی حقوق بازنشستگان صحبت میکنند به گونه ای پژواک میلیونها بازنشسته میشوند که حقوق باز نشستگی شان چند مرتبه زیر خط فقر می باشد.


واقعیت این است که فرهنگیان نیزچه شاغل وچه بازنشسته به عنوان بخشی از طبقه کارگر تحت فشارفقر و فلاکت اقتصادی حاکم بر جامعه هستند. تورم افسار گسیخته و گران شدن چند برابر کالاهای اساسی گلوی آنها را نیز فشار میدهد. وبسایت خبری رویداد مینویسد ” طبق بررسی آمار‌های سالانه، حجم از دست رفتن قدرت خرید خانوار‌ها در سال ۱۴۰۰ به بالاترین سطح خود رسیده است. اگر در سال‌های جنگ مردم برای تامین مواد غذایی خود با کمبود کالا مواجه بودند، امسال وضعیت قحطی نه با کمبود کالا بلکه با گرانی و عدم تناسب سطح دستمزدها با نرخ تورم به خانوارها تحمیل شده است “. بی جهت نیست که معلمان از زندگی بازنشستگان که حقوق آنان دو برابر زیر خط فقر است و از بیمه کارآمد محرومند، سخن میگویند. آنان خواستار افزایش حقوق معلمان بخش خصوصی در مدارس غیر دولتی، معلمان نهضت سواد آموزی و خریر خدمات میشوند. آنان میگویند وضعیت وکیفیت آموزش بحرانی است و فقدان امکانات وآموزش پولی باعث باز ماندن بیش از سه میلیون کودک از آموزش شده است. آنان اعلام کرده اند که  از افزایش حقوق تمام اقشار اجتماعی و کارگران وزحمتکشان به بالای خط فقر حمایت می کنند و زندگی شرافتمندانه را حق همگانی می دانند.


البته فقر وفلاکت و حقوقهای چند مرتبه زیر خط فقر، تنها دغدغه معلمان نیست. آنها همچنین محتوای خرافی کتابهای درسی و خصوصی سازی آموزش وپرورش را نیز به چالش کشیده اند. همه این مطالبات وهمه این افقهای انسانی وآزادیخواهانه سبب گردیده است که جنبش اعتراضی فرهنگیان به مثابه یکی از جنبش های نیرومند وسرتا سری در جامعه حضور پیدا کند. به جرأت میتوان گفت مهمترین عنصر این نیرومندی وجود یک تشکل سراسری و وجود یک رهبری سراسری است. امری که پاسخگویی به آن به مهمترین و مرکزی ترین وظیفه رهبران وفعالین جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی تبدیل شده است.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه‌له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: