یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ | 01 - 09 - 2024

Communist party of iran

مسئله‌ی محیط‌زیست و تفاوت‌های ما کمونیست‌ها با جریانات بورژوا ناسیونالیستی!


جمعى از كنشگران كارگرى و زيست محيطى كردستان

 جمعی از کنشگران کارگری و زیست محیطی کوردستان شهریور ۱۴۰۳ پارسال در همین ماه شهریور بود که در بیانیه‌ای نوشتیم، مسئله‌ی محیط‌زیست در ایران و کوردستان با سیاست و مخصوصا با «ستم ملی» گره خورده است. اکنون می‌خواهیم سیاست خودمان را که یک سیاست کارگری و سوسیالیستی است توضیح دهیم و تفاوت‌هایمان با جریان بورژوا ناسیونالیستی را روشن کنیم. پاسخ ما کمونیست‌ها به مسئله‌ی محیط‌زیست با پاسخ جریانات بورژوا ناسیونالیست متفاوت است همانطور که پاسخ ما به موضوع ستم ملی با پاسخ آن‌ها به این مسئله تفاوت‌های ریشه‌ای و اساسی دارد. هم موضوع ستم ملی هم مسئله‌ی محیط زیست برای بورژوازی کورد نردبان رسیدن به قدرت است و این جریانات نه می‌خواهند و نه می‌توانند پاسخی ریشه‌ای به مسئله‌ی تاریخی ستم ملی یا به مسئله‌ی سرمایه‌دارانه‌ی محیط زیست بدهند. بسیاری از ngoهای زیست محیطی که توسط فعالین مدنی در کوردستان و بر محور مفاهیمی همچون وطن پرستی (نیشتمان په‌روه‌ری) شکل گرفته‌اند نه تنها نتوانسته‌اند کمک شایانی به نجات طبیعت از چنگال تخریب و نابودی بکنند، بلکه در میان رهبری این انجمن‌ها افراد زیادی به چشم می‌خورند که تحت پوشش فعالیت زیست محیطی خودشان به بهره‌برداری کاسبکارانه از جنگل‌ها، دریاچه‌ها و ثروت‌های عمومی مشغول‌اند. طبیعتاً این ngoها با داشتن چنین رهبری فرصت‌طلبی قادر نیستند در مقابل باندهای سودجوی زمین خواری، اداره‌ی [غارت] منابع طبیعی و اداره‌ی محیط‌زیست به افشاگری یا مبارزه بپردازند؛ برعکس منافعشان حکم می‌کند که به تبانی و همکاری و سفیدشویی دوطرفه روی بیاورند. همین رهبری که اینجا و آنجا برای کسب مشروعیت اجتماعی فریبکارانه خود را در تقابل با سیاست‌ها و نهادهای حکومتی جا می‌زند، در جاهای دیگری از دست رئیس جمهور منتخب اصلاح‌طلبان حکومتی جایزه دریافت می‌کند، با اداره‌ی غارت منابع طبیعی همکاری می‌کند، در مقابل تخریب‌های سودجویانه‌ی صاحبان گاوداری‌ها، زمین‌خواران، مرغداری‌ها، باشگاه‌های تفریحی و ورزشی در میان طبیعت، معادن، صنایع مختلف و در یک کلام سرمایه‌داران محلی سکوت می‌کند و بعضاً از آن‌ها سهم می‌برد، در مورد عبور فاضلاب‌های روباز از وسط محلات حاشیه‌ای و دپوی زباله در نزدیکی محل زیست زحمت‌کشان شهر و روستا دم برنمی‌آورد، در مقابل آلودگی‌ها محل کار و بیماری‌های پوستی و تنفسی کارگران در کارخانه‌ها خفقان می‌گیرد و در مقابل افشاگری‌های بزرگنمایانه علیه استفاده‌های ناچیز اقشار زحمتکش از ثروت‌های طبیعی را در پیش می‌گیرد. پتانسیل عظیمی که در میان توده‌های انقلابی کوردستان علیه ستم ملی و تخریب‌های زیست محیطی وجود دارد بخشا به زائده و ابزار دست سیاست‌های سودجویانه و قدرت طلبانه‌ی بورژوازی کورد تبدیل شده است. این رهبری فرصت طلب و ناکارآمد به مانعی بر سر راه رادیکال شدن مبارزات توده‌ای و‌ پتانسیل موجود تبدیل شده است.

مصداق این ادعا را در هنگام جانباختن فعالین زیست محیطی مشاهده کرده‌ایم. در جریان تشییع جنازه‌ی کاک شریف باجور و کاک امید کهنه‌پوشی در ۴ شهریور ۱۳۹۷ در حالیکه توده‌ی کارگر و زحمتکش مراسم جانباختگان را به صحنه‌ی کیفرخواست عمومی علیه حاکمیت سرمایه و یک میتینگ بزرگ سیاسی تبدیل کرده بودند، سخنگویان انجمن سبز چیا فریاد اعتراضی توده‌ها را به سکوت دعوت می‌کردند و تلاش می‌کردند که مراسم خاکسپاری را به یک مراسم مذهبی همراه با دف‌زنی و‌ گریه و زاری تبدیل کنند. تلاشی که با شکست کامل مواجه شد. در حالیکه بارها در اخبار دیده‌ایم که مردم زحمتکش شهرها و روستاهای خارج از کوردستان در اعتراض به تخریب‌ و تصرف طبیعت توسط سرمایه‌داران بخش خصوصی و بخش حکومتی، در اطراف جنگل‌ها و دریاچه‌ها زنجیره‌های انسانی تشکیل داده‌اند و در مقابل بخشداری‌ها و فرمانداری‌ها تجمع اعتراضی برگزار کرده‌اند، در کوردستان انقلابی با وجود پتانسیل های عظیم اعتراض توده‌ای و تخریب‌های گسترده‌ی زیست محیطی به دلیل هژمونی فکری و نقش سوپاپ اطمینان همین ngoها و رهبرانشان از حرکت‌های اعتراضی خبری نیست و آگاهانه انرژی‌های موجود به اشکال کم‌خطری تخلیه می‌شود. در حالیکه فعالین صادق و دلسوز هم در صف اول مبارزه با آتش‌سوزی ها قرار دارند، هم حاضر به مبارز‌ی سیاسی علیه آتش‌افروزان هستند و پی در پی بازداشت می‌شوند، رهبری فرصت طلب ngoها با نهادهای دولتی جلسات رسمی ترتیب می‌دهد و از هر گونه حمایت رسانه‌ای و عملی از فعالین بازداشت شده خود را بی مسئولیت می‌کند. این‌ها تنها به واقعیت فقدان شهامت رهبری ngoها بازنمی‌گردد بلکه در عین حال با منافع سیاسی-طبقاتی چنین رهبری پرمدعایی نیز هم‌پوشانی‌ دارد.

 
یکی دیگر از اهداف و ادعاهای ngoهای زیست‌محیطی کار آگاهگرانه و فرهنگ‌سازی زیست محیطی است. ما در اینجا با مطرح کردن چند سوال سعی می‌کنیم موضوع را بیشتر واکاوی کنیم. چطور می‌توان به اشاعه‌ی فرهنگ زیست محیطی در ابعاد توده‌ای امیدوار بود در شرایطی که فرهنگ منفعت طلبی سرمایه‌دارانه موجب شده است که هر شخصی منافع فردی‌اش را بر منافع عمومی ترجیح می‌دهد و سگ سگ را بدرد و توانا ناتوان را لگدمال کند؟ تنها زمانی می‌توان فرهنگ استفاده‌ی اصولی از طبیعت را ترویج کرد که امکان استفاده‌ی درست توده‌های وسیع مردم از تفریحات و پتانسیل‌های طبیعت به یکسان ممکن باشد. تا زمانی که اقلیت حاکم سرمایه‌دار با احداث معادن، ویلاسازی، زمین‌خواری، بهره‌برداری سودجویانه از دریاها و رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، غارت خاک و آب، سواستفاده‌ی حداکثری از امکانات طبیعت را پیش می‌برد؛ تا زمانی که وضعیت طبقاتی حاکم آسیب‌های گرم شدن و آلوده‌شدن هوا، تخریب‌های زیست محیطی و بلایای طبیعی ناشی از سیستم سرمایه‌داری را بر سر اردوی کار و زحمت آوار می‌کند و لذت طلبی و پول‌اندوزی‌اش را دو دستی تقدیم اقلیت سرمایه‌دار می‌کند؛ نمی‌توان به ترویج فرهنگ زیست محیطی در ابعاد توده‌ای دلخوش بود. همچنین مسئله‌ی دفاع از طبیعت و‌ حفظ محیط زیست با مسئله‌ی مالکیت خصوصی و سیاست‌های نئولیبرالیستی خصوصی سازی پیوندی تنگاتنگ دارد، موضوعی که نه تنها از سوی جریان بورژوا ناسیونالیستی مطرح نمی‌گردد بلکه اساسا انکار می‌شود. در حالیکه فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی مملو از بازنشر اخبار و فعالیت‌های ngoهای زیست‌محیطی است، بدون آنکه حتی یک خط از موضع‌گیری سیاسی و تحلیل‌های طبقاتی نشانی باشد و از آنجایی که کوچکترین صداهای رادیکال و انتقادی در داخل تحت هژمونی افکار سازشکارانه و تسلیم‌طلبانه‌ی این ngoها به شدت زیر ضرب نیروی سرکوب حکومتی یا حذف شدن دگراندیشان توسط چهره‌ها و فعالین دارای پشتوانه نیست و نابود می‌شود، تصمیم گرفتیم واقعیاتی را خطاب به کانال‌ها و پیج‌ها و فعالین رسانه‌ای مطرح کنیم. امیدواریم از این پس قبل از انتشار هر خبری سوالاتی را از خودمان بپرسیم، نگاه انتقادی به فعالیت‌های ngoها را فراموش نکنیم و به صداهایی گوش بسپاریم که زیر ضرب سرکوب حکومتی، قدرت‌های رسانه‌ای یا قدرتی که از اکثریت بودن نشات می‌گیرد، منکوب شده‌اند.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: