مرگ های خاموش کارگران
پنجشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۰
بنا به گزارش خبرگزاری هرانا در روزهای یک شنبه و دو شنبه ۱۲ و ۱۳ دی ماه، به دلیل نبود امکانات ایمنی لازم در محیط کار، ۵ کارگر در شهرهای زنجان و تبریز حین انجام کار دچار حادثه شدند. در این حوادث ۱ کارگر جان خود را از دست داد و ۴ کارگر دیگر مصدوم شدند. همچنین یکی از کارگران در معادن منطقه گلسار ساوجبلاغ در حین کار به دلیل سقوط سنگ از روی تسمه نقاله بر روی سرش جان در دم جان باخت. بنا به گزارشی دیگر در شهرستان زنجان یک کارگر ۶۲ ساله در یک چادر نگهبانی ساختمان نیمه کاره بر اثر نشت گاز مونواکسید کربن جان خود را از دست داد. بنا به خبری دیگر از استان آذربایجان شرقی در اثر حریق در کارگاه کپسول مایع در دیزل آباد مقابل کارخانه کبریت سازی در جاده آذرشهر چهار کارگر مصدوم و به بیمارستان منتقل شدند. طبق خبری دیگر روز یکشنبه ۱۲ دیماه، در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، ۱ کارگر در در شهرک صنعتی منطقه آزاد اروند در شهرستان خرمشهر بر اثر سقوط از ارتفاع ۹۰ متری جان باخت. در همین روز همچنین یک کارگر مهاجر افغانستانی ۵۲ ساله بر اثر سقوط در عمق ۱۳ متری چاه فاضلاب در محل استراحتگاه کارگران مترو جان خود را از دست داد. همزمان یک پاکبان ۳۴ ساله در مشهد، حین انجام کار بر اثر تصادف جان باخت.
این خبرهای دلخراش، این مرگهای خاموش فقط گوشه ای از فجایع ناشی از نبود وسایل ایمنی در محیط های کار در گوشه و کنار ایران را منعکس می کنند. موارد زیادی از اخبار مربوط به حوادث محیط کار هرگز گزارش نمی شوند یا به ستون اخبار روزنامه ها راه نمی یابند. بر اساس پژوهش های انجام گرفته در سالهای اخیر به دلیل تشدید استثمار کارگران و افزایش مشکلات معیشتی و فقدان وسائل ایمنی، حوادث محیط کار افزایش پیدا کرده است. بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار رژیم جمهوری اسلامی در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار فقط در سال ۱۳۹۹ تعداد ۹۲۹۵ مورد حادثه ناشی از کار به وقوع پیوسته است. بنا بر این گزارش بیشترین تعداد حادثه شغلی در سال گذشته مربوط به سقوط کردن و لغزیدن در محل کار بوده و بعلاوه بر حسب نوع فعالیت نیز حوادث ناشی از فعالیت های ساختمانی بیشترین آمار آسیب های شغلی را داشته است. بر طبق گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پزشکی قانونی، در ۸ ماه اول سال ۱۳۹۹ یک هزار و ۲۵۸ نفر در در حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست دادند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل آمار تلفات ۳.۹ درصد افزایش داشته است. بر اساس خود آمارهای مراکز دولتی از سال ۹۴ تا ۹۹ در مجموع ۱۳۹ هزار و ۸۶۶ کارگر در محیط های کار دچار حادثه شده اند.
آمارهای “سازمان تأمین اجتماعی، و مرکز آمار ایران ” حاکی از آن هستند که، از هر سه کارگر ساختمانی، تنها یک نفرِ آنان به سن بازنشستگی میرسد و دو نفر دیگر، اگر شانس بیاورند و از مرگ رهایی یابند، معلول و از کار افتاده می شوند. لازم به ذکر است، اعتراضات کارگرانِ این رشته جهت پرداخت حق بیمه، و یا تهیه ی ابزار و تجهیزات ایمنی، به دلائلی از جمله پراکنده بودن، ممانعت از متشکل شدن در تشکل های مستقل و طبقاتی، و همچنین خارج بودن آنها از شمول قانونِ کار ضد کارگری رژیمِ اسلامی، تا کنون دستاورد چندانی در پی نداشته است. آنچه روشن است، نه تنها در بخش کار ساختمانی بلکه در اکثر محیط های کار و تولیدِ کشور سطح استانداردهای ایمنی بسیار نازل است و همواره خطر مرگ، مصدومیت و نقص عضو، و یا ابتلاء به انواع بیماری های مهلک و کشنده، جان و حیات کارگران را تهدید می کند. با این وجود مدیران و مسئولینِ دوائر ذیربط هر حادثه ای در کارگاهها، کارخانه ها و دیگر مراکز کار را به سهل انگاری و بی احتیاطی کارگران ربط می دهند، و نه به فقدان اسباب و ادوات ایمنی و یا غیر استاندارد بودن محل های کار و فشارهای مضاعف کار که به خستگی و بهم ریختن حواس و تعادل فکری کارگران می انجامد.
اما یک ارزیابی کارشناسانه و بی غرض از رویدادها، این حقیقت را اثبات می نماید كه همه این قربانی ها ناشی از سودجویی، حرص و طمع كارفرمایان و دولت حامی آنان می باشد. کارفرمایان حاضر نیستند بخشی از سودی را که از خون کارگران می مکند را هزینه تأمین ایمنی محیط کار کنند و رژیم جمهوری اسلامی هم تداوم استثمار کارگران در این شرایط بردگی آور را برای آنان تضمین کرده است. بنابراین کارگران باید کارفرما و دولت را مسبب اصلی وقوع حادثه محیط کار بدانند. هر تک مورد از حوادث ناشی از ناامنی محیط کار، باید در ردیف یک جرم جنایی تلقی شود و کارفرمایان و ارگان های دولتی ذیربط باید موأخذه شوند.
واقعیت این است که کارفرمایان از سر سودپرستی و حرص و آزی که دارند، نه تمایلی به بهبود امنیت محیط کار دارند و نه نگران از دست دادن کارگران در نتیجه رویدادهای محیط ناامن کار می باشند. اینها حتی این نگرانی را هم ندارند، که کارگرانی از بیم جان شغلشان را رها کنند. چون می دانند هر آن که اراده کنند می توانند از میان خیل میلیونی ارتش ذخیره کار، کارگران دیگری را به کار گمارند و در همان محل و محیط غیر استاندارد و ناامن کار، هر کار شاقی را به آنان تحمیل کنند. بنابراین تا زمانی که خروش انقلاب کارگران و مردم زحمتکش بساط رژیم جمهوری اسلامی و نطام سرمایه داری را درهم نپیچیده است، این خود کارگران هستند که باید به فكر خویش باشند و با اتکاء به مبارزات متشکل و نقشه مند خود کارفرمایان و دولت را وادار به تأمین امنیت محیط کار خود بنمایند. تأمین ایمنی محیط کار هم مثل هر مطالبه دیگری تنها به ضرب مبارزه و همبستگی طبقاتی کارگران به سرمایه داران و دولت حامی آنان تحمیل می شود.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له