مرگ بر دیکتاتور، پاسخ کوبنده دانشگاه و مدرسه و خیابان به خامنه ای
پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱
روز دوشنبه یازدهم مهرماه و در هفدهمین روز خیزش انقلابی و سراسری در ایران که با قتل دولتی مهسا (ژینا) امینی جرقه آن زده شد، خامنه ای در یک مراسم نظامی ظاهر گردید. او با چهره ای تکیده، عبوس و نگران نسبت به اعتراضاتی که پایه های حاکمیتش را به لرزه در آورده است به سخنرانی پرداخت. او ضمن بیانات سفسطه آمیز و ارتجاعی معمول خود، به أوضاع بحرانی حکومت و خیزش سراسری مردم جان به لب رسیده از حاکمیت اسلامی پرداخت. اما از آنجا که سخنان و استدلالات پوج او مملو از دروغ و تناقض بود، کمتر کسی آنرا جدی گرفت.
خامنه ای به منظور بالا بردن روحیۀ و اعتماد به نفس درهم شکسته نیروهای مزدور سرکوبگر و آماده کردن آنها برای دفاع از رژیم و حمله به مردم، ابتدا با موعظه های خرافی گفت: ” در حوادث چند روز اخیر که پیش آمد به سازمان انتظامی کشور ظلم شد، به بسیج ظلم شد، به ملت ایران ظلم شد. تضعیف نیروهای مسلح تضعیف امنیت کشور ( بخوان نظام) است. بله ملت ایران مظلوم است اما قوی است. مثل امیرالمؤمنین که هم قوی بود و هم مظلوم”. خامنه ای در ادامۀ سخنانش به منظور تحریک احساسات واپسگرا و ارتجاعی به دروغ پردازی متوسل شد و افزود: “ولی واکنش به حادثه درگذشت یک دختر این نبود که عده ای خیابان را ناامن کنند، قرآن را آتش بزنند، مسجد و حسینیه را به آتش بکشند، حجاب از روی سر زن محجبه بکشند و بانک را به آتش بکشند”. هدف خامنه ای از برزبان آوردن چنین اراجیفی، چسپاندن اتهام نخ نما و همیشگی “نفوذ دشمن” و وابستگی جنبش رادیکال و پیشرو توده های مردم به “آمریکا و رژیم صهیونیستی” بود. با این توجیه مُضحک که گویا جمهوری اسلامی آنقدر پیشرفت کرده و قوی و مستقل است که آنها برایش “اغتشاش درست می کنند” و اگر قضیۀ “این دختر” هم نمی بود بهانه دیگری برای نظام اسلامی درست می کردند!. خامنه ای درحالی چنین ادعای بیشرمانه را بر زبان می آورد که خوب می داند، رژیم او با چه بحرانهای عمیق و چاره ناپذیری دست به گریبان است. می داند این حاکمیت دزد و فاسد چگونه زندگی و معیشت توده های مردم کارگر و زحمتکش را با فقر و گرسنگی روبرو ساخته است، می داند این حکومت پاسدار سرمایه داری با حاکم کردن فضای سرکوب و ترور، چگونه زندگی، آزادی، امنیت و شور و شادی را از توده های مردم ایران سلب کرده است. اما خامنه ای در پایان سخنانش بجای این که راه حلی برای برون رفت از بحرانهای همه جانبه رژیمش ارائه دهد، هدف اصلی خود از برپایی این نمایش را بیان کرد و آنهم چیزی جز تهدید به سرکوب اعتراضات از طریق کشتار و شکنجه و زندان نبود و نمی تواند باشد. زیرا سرکوب تنها ابزار تداوم حاکمیت ورشکستۀ و بحران زدۀ جمهوری اسلامی است. او در توجیه کشتار و جنایاتی که در کردستان و بلوچستان نیز مرتکب شده است، شیادانه اعتراضات مردم ستمدیدۀ کردستان و بلوچستان را به “دشمن خارجی” نسبت داد و گفت: “دشمن در باره شمال غرب و جنوب شرق دچار اشتباه شده است. او وقیحانه افرادی که به خیابان میآیند را بازماندههای عناصر مجاهدین، تجزیه طلبان، سلطنت طلبان و خانواده های ساواکی های منفور خواند که باید مورد محاکمه و مجازات قرار گیرند.
اما جدا از این تجاهُل خامنه ای، در واقع عامل اصلی بروز خیزش عظیم و بی سابقه ای که پس از قتل حکومتی مهسا به راه افتاده است، نفرت و بیزاری انباشته شدۀ بیش از چهار دهۀ اکثریت عظیم توده های مردم ایران است که با قتل عمد این دختر جوان منفجر گردید. این خیزشی تکامل یافته و در راستای خیزشهای دیماە ٩٦، آبان ٩٨ و دیگر خیزشهای پس از آن است که حتی اگر به نتیجه نهایی هم نرسد، به سکویی برای خیزش و انقلاب بعدی خواهد بود که دیری هم نخواهد پائید منجر خواهد شد . انقلابی که کل حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه را به زباله دان تاریخ خواهد انداخت. این جنبش متوقف نخواهد شد و تهدیدات و خط و نشان کشیدنهای خامنه ای و دیگر سران جنایتکار رژیم نمی تواند آنرا به شکست بکشانند. کما این که پس از تهدیدات خامنه ای نیز مردم مبارز با تداوم اعتراضات خود پاسخ شایسته ای به اراجیف او دادند.
روز سه شنبه ۱۲ مهر و یک روز پس از تهدایدات خامنه ای علاوه بر تداوم اعتراضات موجود در کف خیابان شهرها، بنا به فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان، معلمان و دانش آموزان دست به اعتصاب زدند. موجی از اعتراضات دانش آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاههای ایران به راه افتاد. کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی دالاهو دست به اعتصاب زدند. کارگران در مرز مهران ضمن توقف فعالیتهای صنفی و شغلی به اعتصاب سراسری پیوستند. کارگران و صنعتگران منطقه صنعتی شاپور اصفهان دست از کار کشیدند و دست به اعتصاب زدند. کامیونداران اصفهان و کشاورزان خوراسگان اصفهان نیز با شروع اعتصاب به خیابان سرازیر شدند. روز چهار شنبه ۱۳ مهر و دو روز پس از تهدیدات خامنه ای، همزمان با تشدید اعتراضات دانشجویان و دانش آموزان، مردم مبارز و به جان آمده از رژیم اسلامی، بدون ترس از سرکوب و کشتار و زندان در چندین منطقۀ تهران از جمله ولیعصر، در گوهر دشت کرج، اصفهان، سنندج، مهاباد، سقز، رشت و اهواز تا پاسی از شب با حضور در خیابانها به شعارهای کوبنده و انقلابی و پائین کشیدن عکس و بنر خامنه ای سوزاندن حجاب به اعتراضات خود علیه رژیم اسلامی ادامه دادند.
در چنین شرایطی خامنه ای با تجاهُل از آنچه در سه هفته اخیر روی داده و در آن صدهای هزار نفر از مردم در سراسر ایران با صدای رسا شعار مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر جمهوری اسلامی سر دادند، چنین وانمود می کند که این شعارها هنوز به گوشش نرسیده است. او نمی خواهد مانند سایر دیکتاتورهای پیشین اعتراف کند که “مردم! صدای انقلاب شما را شنیدم”، بلکه وقیحانه این جنبش عظیم اجتماعی را که در آن به جز مزدوران دستگاههای سرکوب و تحمیق رژیم، دیگر اقشار و طبقات جامعه مشارکت دارند را ” طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی و حقوق بگیران آنها و ایرانی های خائن در خارج” می نامد. اما بدون شک انقلابی که خیزش مهسا نوید آن را داده است، توده های رنجدیده مردم ایران و منطقه را از شر خامنه ای و دیگر حاکمان جنایتکار جمهوری اسلامی نجات خواهد داد.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له