مرعوب واقعی رژیم جمهوری اسلامی است
یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲
یکی از ویژگیهای خیزش انقلابی جاری که با نام رمز ژینا آغاز شد این بود که رژیم جمهوری اسلامی را بطور واقعی غافلگیر کرد. خیزشهای قبل از آن برای رژیم تا حدودی قابل پیش بینی بودند و به همین خاطر راحتتر توانست آنها را سرکوب کرده و از دامنه و عمق آنها بکاهد. برای مثال در اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ در واقع این رژیم بود که با افزایش از قبل اعلام نشده قیمت بنزین مردم را غافلگیر کرد. در خیزش علیه افزایش قیمت بنزین که در محلات عمدتاً کارگری و فقیرنشین شهری آغاز شد، رژیم چون پیش بینی چنین واکنشی را کرده بود، نیروهای سرکوبگر خود را برای چنین رویارویی آماده کرده بود. روز دوم خیزش یعنی ٢٥ آبان سریع اینترنت سراسر کشور را قطع کرد تا صدای اعتراضات خیابانی به جایی نرسد، و روز بعد از آن، یعنی ٢٦ آبان، علی خامنهای سریع ظاهر شد، از تصمیم سران قوا مبنی بر افزایش قیمت بنزین حمایت کرد و معترضین را «اشرار و ضدانقلاب و دشمنان ایران» خطاب کرد تا به این صورت فرمان مستقیم سرکوب خونین اعتراضات را داده باشد. متعاقب آن در خلال چند روز، نیروهای جنایت پیشه و سرکوبگر رژیم، بیش از هزار و پانصد نفر را به قتل رساندند تا به خیال خود آنطور که خامنه ای بر زبان آورده بود به غائله آشوبگران پایان دهند. شیوع گسترده و مدیریت شده پاندمی مرگبار کرونا برای سران رژیم اسلامی نعمتی بود که جنبش دادخواهی علیه کشتار آبان و خیزش بعدی را به عقب انداخت. اما دیری نپایید که این خشم مردم از نقطه ای دیگر و بر سر مسئله ای دیگر که رژیم توقع آن را نداشت فوران کرد.
اما خیزش ژینا چنان غافلگیرکننده و رعدآسا بود که رژیم قبل از اینکه فرصت بستن اینترنت پیدا کند، جهانی شد و صدای آن دیگر به مرز ایران محدود نماند. نیروهای سرکوبگر رژیم هم غافلگیر شده، در مقابل این موج گسترده و عظیم زنان و جوانان و دانشجویان و دانش آموزان ناتوان و درمانده بودند. خامنه ای چنان دست پاچه، که تا دو هفته صبر کرد تا بالاخره بگوید «اغتشاشات» ناشی از «هیجان جوانان بر اثر برنامههای اینترنتی» است. رژیم در واقع فکر نمیکرد که قتل یک زن، باعث یک خیزش سراسری چنین گسترده با محوریت مبارزه علیه حجاب اجباری و دفاع از حقوق زنان بشود، همه جنبشهای پیشرو و رادیکال جامعه را متحد کند و توازن قوا را بطرز برگشت ناپذیری به نفع توده های ستمدیده جامعه تغییر دهد. اگر چه سرکوب و خشونت بیرحمانه رژیم از یک طرف و ضعف سازمان یابی و عدم حضور اجتماعی طبقه کارگر که نفس تازه ای به خیزش توده ها بدهد باعث فروکش اعتراضات خیابانی شد، اما خیزش همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد. با گذشت بیش از هشت ماه از آغاز جنبش انقلابی جاری مبارزه جویی زنان در مقابل سیاستهای سرکوبگرانه و ضد زن رژیم، اعتصابات و اعتراضات کارگران و معلمان و بازنشستگان و پرستاران، دانشجویان و دانش آموزان، مقاومت و مبارزه زندانیان سیاسی در زاندانها، تسلیم ناپذیری، مقاومت و دادخواهی خانواده قربانیان و خیلی صحنه های دیگر مبارزاتی ادامه دارد. سران رژیم اسلامی برای مقابله با جنبش انقلابی و خطر سرنگونی، در هفته های اخیر موج تازه ای از اعدام و کشتار زندانیان را براه انداخته و در سطح منطقه ای و جهانی، سیاست نرمشهای قهرمانانه را در پیش گرفته است.
رژیم درمانده در مقابل موج پی در پی اعتراضات و اعتصابات کارگران و توده های مردم و ناتوان از جواب دادن به خواستهای جامعه، برای بقا راهی جزء سرکوب و کشتار ندارد. تشدید اعدام و افزایش تعداد اعدامها در هفته های اخیر تنها وسیله باقیمانده برای رژیم جهت مهار اعتراضات و سرکوب خشم توده های بستوه آمده از وضعیت موجود و برای کنترل جامعه است. وقتی حتی زندان هم به سنگر اعتراض و مبارزه علیه رژیم تبدیل میشود و به عنوان حربه سرکوب کارآیی خود را از دست میدهد، آخرین وسیله اعدام و کشتار زندانیان است، تا به خیال خود هم جامعه را مرعوب کند و هم به حامیان خود و جامعه جهانی نشان دهد که رژیم هنوز بر اوضاع کنترل دارد. رژیم فروکش کردن اعتراضات خیابانی را به عنوان فرصتی برای مرعوب کردن جامعه، تجدید قوا در داخل و عادی سازی روابط در سطح جهانی میبیند. دولت های سرمایه داری غرب نیز که تا این لحظه هدفی جز حفظ و بقای رژیم اسلامی نداشته اند و فشارها یشان بر رژیم در راستای کنترل زیاده خواهی های آن بوده است، از نرمش و عقب نشینی های رژیم استقبال می کنند. اما در دنیای واقع این مبارزات کارگران و توده های بستوه آمده و بپا خاسته علیه اوضاع فلاکت بار اقتصادی و بی حقوقی های سیاسی و اجتماعی است که معادلات رژیم را بر هم می زند و آن را به پرتگاه سرنگونی سوق می دهد.
جنبش انقلابی جاری و ویژگی ها و دستاوردهای آن در مقایسه با خیزشهای پیشتر، تداوم اعتصابات و اعتراضات کارگران و دیگر اقشار فرودست جامعه، ناتوانی رژیم از تحمیل حجاب اجباری به زنان و دهها نمونه دیگر از مقاومت و مبارزه کارگران و زحمتکشان جامعه، همه حکایت از آن دارد که این رژیم است که مرعوب موج انقلابی بعدی شده و برای بقای خود به سیاست تعرض بازدارنده و موج اعدام ها روی آورده است. رژیم خوب میداند که توانایی پاسخ به هیچکدام از خواسته های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی توده های معترض را ندارد و کارگران و فرودستان جامعه هم نشان داده اند که علیرغم سرکوب شدید و خونین، تا رسیدن به مطالبات آزادیخواهانه و برابری طلبانه خود از پای نمی نشینند. سرانجام اعتصابات در کارخانه ها با جنبش های اعتراضی در خیابان عمیق تر با هم پیوند می خورند و پایه های نظام اسلامی سرمایه داران را بر سر حاکمان و بانیان آن خراب خواهند کرد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له