مردم یمن قربانی جنگ نیابتی
دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰
هیچ گوشه ای از جهان نیست که میدان رقابت قدرتهای امپریالیستی غرب وشرق و یا میدان رقابت قدرتهای منطقه ای و بالاخره جنگ وجدالهای قومی ومذهبی نباشد. اگر در اوکراین آشکارا دولتهای غربی و روسیه در مقابل هم صف آرائی کرده اند، در حوزه پاسیفیک این چین و دولتهای غربی اند که برای نبردهای بعدی خود را آماده کرده و یارگیری میکنند. در آمریکای جنوبی نیروهای اپوزیسیون دست راستی ساخته آمریکا در ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه، اکوادور و پاراگوئه برای جابجائی قدرت خیز برداشته اند. کمی آنطرف تر سودان، سومالی، لیبی و اتیوپی این گروهبندیهای داخلی اند که در جنگ با یکدیگر بسر میبرند. در لبنان و عراق جدالها و رقابتهای قومی و مذهبی و مداخله قدرت های ارتجاعی منطقه ای و جهانی آرامش را از مردم سلب کرده است. افغانستان در چنگال یکی از وحشی ترین جریانات تروریستی اسلامی گرفتار آمده است.
یمن در جنوب شبه جزیره عربستان اکنون بیش از هفت سال است که به میدان جنگ نیابتی بین ائتلافی به رهبری عربستان از یکسو و جمهوری اسلامی تبدیل شده است. از اوائل هفته گذشته بسیاری از خبر گزاریهای ازشدت یابی جنگ در یمن خبر دادند. روز دوشنبه بیست وهفتم دیماه در نتیجه موشکهای پرتاب شده از جانب “حوثی” ها به ابوظبی پایتخت امارات متحده عربی، عضو ائتلاف تحت رهبری عربستان، سه تانکر نفتی به آتش کشیده شده و سه نفر جان باختند. سخنگوی “حوثی” ها این حملات را “عکسالعمل به حملات مکرر ائتلاف آمریکا، عربستان و امارات” خواند. او هم چنین اعلام کرد که این حملات ادامه خواهد یافت و از شرکتها، کارگران مهاجر و حتی از اهالی بومی در امارات خواست که از مناطق صنعتی خارج شوند. وزیر خارجه انگلستان این حمله را یک “حمله تروریستی” خواند. وزیر خارجه فرانسه آن را خطری برای ” ثبات منطقه ” نامید. مشاور امنیتی امریکا بر “ادامه همکاری” با امارت تأکید کرده واعلام کرد که ” حوثی” ها باید حساب پس دهند.
جنگنده های “ائتلاف” این حمله را با بمباران صنعا پایتخت یمن که تحت کنترل حوثی هاست، جواب دادند. در جریان این حمله تعدادی غیر نظامی جان باختند. مضافا اینکه “امارات” خواهان تشکیل اجلاس ویژه سازمان ملل جهت بررسی این حملات شد. طبق گزارش پزشکان بدون مرز در حمله هوائی روز جمعه اول بهمن جنگنده های عربستان به یک بازداشتگاه در شهر صعده، حداقل دویست غیر نظامی کشته و زخمی شدند. در یک حمله هوائی دیگر دستکم سه کودک کشته شدند. مسئول پزشکان بدون مرز در یمن اعلام کرد “طبق آنچه از همکارانم در صعده میشنوم، اجساد زیادی هنوز زیر آوار ماندهاند و افراد زیادی مفقود شدهاند. هنوز نمیتوان تعداد دقیق کشته شدهها را گفت”. در این بازداشتگاه عمدتا کارگران مهاجر آفریقایی زندانی بودند که قصد عبور از یمن جهت رساندن خود به سایر مناطق بودند. شورای امنیت سازمان ملل روز جمعه حمله “حوثی” ها به امارات را به مثابه ” حملات تروریستی شنیع ” به شدت محکوم کرده ودر بیانیه دیگری حملات عربستان را نیز ” محکوم ” نمود.
این بار اول نیست که شعله های جنگ نیابتی در یمن به خارج از مرزها کشیده میشود. در سال 2019 دو پالایشگاه عریستان سعودی هدف پهبادهای “حوثی” ها قرار گرفته وبه آتش کشیده شدند. همزمان انگشت اتهام “ائتلاف” به سوی جمهوری اسلامی نشانه رفت. در واقع از اول سال میلادی جدید کشمکش ها در این منطقه شدت یافته است. در روز دوم ژانویه برای اولین بار “حوثی ” ها دو کشتی باربری را که با پرچم “امارات” در حرکت بودند توقیف کردند. آنها معتقد بودند که این کشتیها محموله های نظامی از جانب عربستان برای “منصور هادی” رقیب “حوثی”ها حمل میکردند. امارات مدعی بود که کشتیهای مزبور حامل تجهیزات برای یک بیمارستان در عربستان بودند. فارغ از اینکه ادعای کدام یک از طرفین حقیقت دارد، واقعیت این است که “حوثی” ها با کمک جمهوری اسلامی در شرایطی قرار گرفته اند که میتوانند نه تنها عربستان وامارات را در داخل مرزهایشان هدف قرار دهند، بلکه فراتر از آن میتوانند خطری جدی در یکی از مهمترین مسیرهای حمل ونقل آبی برای انرژی بوجود آورند. اگر چه جمهوری اسلامی از این وضعیت بهره برده و با کمکهای نظامی ولجستیکی خود به “حوثی” ها یک پای این جنگ خونین است، ولی اهمیت این راه آبی بسیار بیشتر از آن است که تنها قدرتهای منطقه چشم بر آن دوخته باشند. امپریالیسم آمریکا مدتهاست که این استراتژی را دنبال میکند که مهمترین راههای آبی از جمله تنگه هرمز، دریای عرب، خلیج عدن و همچنین دریای سرخ و کانال سوئز را توسط متحدین منطقه ای اش تحت کنترل درآورد. عادی شدن روابط اسرائیل با امارات، بحرین، مراکش و سودان بخشی از اجزاء استراتژی آمریکاست. البته نباید فراموش کرد که وجهی از این استراتژی متوجه رقابت آمریکا و چین است. چرا که کنترل راه های آبی برای واردات انرژِی و همچنین منافع نظامی چین اهمیت ویژه ای دارد. آنچه که روشن هر کدام از این نیروها با وجود ائتلافهائی که با یکدیگر دارند در عین حال منافع خود را نیز دنبال میکنند. در حالیکه عربستان خواهان پنجه افکندن بر سرتاسر یمن از طریق دولت سرنگون شده “منصور هادی” است، امارات منافع خود را در تجزیه این کشور وکنترل مناطق جنوبی آن میبیند. جمهوری اسلامی نیز از طریق حوثی ها خواهان کنترل این راه آبی استراتژیک است.
واقعیت این است که عربستان برای بیش از هفت سال جنگ داخلی در یمن هزینه گزافی پرداخت کرده است. تنها هزینه مالی این جنگ برای عربستان ماهیانه معادل شش میلیارد دلار است. هیچ علائمی از اینکه این جنگ برنده نظامی خواهد داشت، وجود ندارد. اما این جنگ تا همین جا هم صدها هزار تن از مردم را در میدان این رقابتها قربانی کرده و میلیونها تن را با قحطی و سوء تغذیه روبرو کرده است. اینکه در چند ماه اخیر یمن از مقام اول بحران انسانی به مقام سوم بعد از اتیوپی وافغانستان سقوط کرده است تنها نتیجه سرعت فاجعه انسانی است که در چند ماه اخیر در افغانستان و اتیوپی بوجود آمده است. با وجود این برطبق گزارشات سازمانهای امداد دستکم دو سوم جمعیت نیاز به کمک انسانی دارند. تنها چند روز قبل از آغاز سال جدید میلادی سازمان غذائی سازمان ملل اعلام کرد که مجبور است سهمیه کمکهای غذائی به بیست میلیون از مردم یمن را به علت نبود بودجه مالی کاهش دهد و این نشان می دهد که چه فاجعه عظیمی در جریان است. فاجعه ای که تنها میتواند با پایان جنگ و رقابت قدرتهای ارتجاع سرمایه داری و خاتمه دادن به کشمکشهای قومی و مذهبی از صحنه محو شود.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له