“محور مقاومت” و عمق استراتژیک رژیم جمهوری اسلامی فرو پاشید
شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳
روز چهارشنبه ٢١ آذر و چهار روز پس از فروشی رژیم بشار اسد هم پیمان نزدیک و دیرینۀ جمهوری اسلامی، علی خامنەای با حالتی خشم آلود و سراسیمه در “حسینیۀ خمینی” ظاهر شد تا در مقابل جمعی دستچین شده، به توجیه شکست استراتژی بقای حکومتش بپردازد؛ شکست یکی از اساسی ترین پایههای “جنگ بازدارنده و عمق استراتژیک” یعنی از دست دادن سوریه به دنبال لبنان. پرخاشگری، عدم انسجام و تناقضات آشکار در بیانات آن روز خامنهای، نشانۀ سرخوردگی و ناامیدی او بود.
خامنهای در واکنش به سقوط رژیم بشار اسد در سوریه گفت: “نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است. بله یک دولت همسایهی سوریه ( منظور ترکیه) نیز نقش آشکاری در این زمینه ایفا کرده و الان هم ایفا میکند. اما شک نکنید که مناطق تصرف شدۀ سوریه به وسیلهی جوانان غیور سوری ( و نه نیروهای محور مقاومت) آزاد خواهد شد”. او با توهین و بد دهنی به بسیاری از روشنفکران، محققان و تحلیلگرِان سیاسی که اثباتأ ابعاد وسیعِ نتایج و پیامدهای فروپاشی رژیم جنایتکار بشار اسد را بررسی کردهاند، آنان را نادان و بیخبر نامید که معنای مقاومت را درک نمیکنند و میگویند جمهوری اسلامی با سقوط بشار اسد ضعیف خواهد شد. او آرزو کرد که: “به حول و قوۀ الهی و به اذن الله تعالی ایران اسلامی قوی و مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد. خامنەای در حالی با تجاهُل اقتدار رژیمش را به انشالله و ماشاالله حواله میدهد که نیروهای باصطلاح “محور مقاومتش” که در ٤٥ سال گذشته سرهم بندی کرده بود، یکی بعد از دیگری در حال فروپاشی هستند. از حماس و حزب الله لبنان گرفته تا زینبیون و فاطمیون و تا مرکز و پایگاه اصلی آنها که رژیم جنایتکار اسد بود.
هدف اصلی خامنەای از این اظهارات پا منبری تقویت روحیۀ صفوف و نیروهای حکومتش میباشد که به دنبال تحولات منطقه در غزه و لبنان و به ویژه فروپاشی سریع و غیر قابل انتظار رژیم اسد، به شدت تضعیف گردیده و دچار تردید شده اند. او خطاب به آنان گفت که: “مطمئن باشید این شرایط عوض خواهد شد. مقاومت تضعیف نشده و قویتر خواهد شد”. اما شکست جمهوری اسلامی در استراتژی “جنگ بازدارندۀ” و سیاستهای توسعه طلبانۀ منطقەای، آنچنان آشکار و کمرشکن بوده است که بسیاری از مسئولان و دست اندرکاران سیاسی و نظامی و حتی سپاه پاسداران و خودیها نیز به آن اذعان می کنند. از آنجا که خامنهای میداند کسی گوشش بدهکار دروغگویی و موعظەهای عوامفریبانەاش نیست، وقیحانه به تهدید مخالفان پرداخت تا سکوت نمایند. او گفت: ” اگر کسی به ویژه در داخل در تحلیل خود بهگونهای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و مسئولان باید به آن برخورد کنند. به دنبال خامنەای، دادستانی کل کشور نیز با صدور اطلاعیهای از فعالان رسانهای و فضای مجازی خواست از پرداختن به موضوعاتی که “امنیت روانی جامعه را مخدوش میکند” خودداری کنند. قالیباف دزد و سلامی فرمانده ابله سپاه پاسداران نیز با رجز خوانی مردم را تهدید به سکوت در رابطه با این شکست مفتضحانۀ جمهوری اسلامی کردند. البته این تهدیدات خود نشانۀ شکست و ضعف و زبونی رژیم اسلامی است و کسی را نمی ترساند.
اما پیداست که روند تضعیف و محدود کردن جمهوری اسلامی از جانب آمریکا، اسرائیل و دیگر قدرتهای سرمایه داری به اقدامات تا کنونی محدود نمی گردد. از قرار معلوم برنامههایی برای خلع سلاح و محدود کردن حشد شعبی به عنوان یکی دیگر از نیروهای باصطلاح “محور مقاومت” رژیم اسلامی در عراق نیز در جریان است. روز پنجشنبه ٢٢ آذر”محمد الحسّآن” نمایندۀ ویژۀ گوترِش دبیر کل سازمان ملل در عراق، با آیت الله سیستانی مرجع تقلید شیعیان در محل سکونتش در نجف دیدار و گفتگو کرد. “الحسّآن” که حامل پیامی برای سیستانی بود، گفت: “امروز با آیت الله سیستانی دیدار داشتیم. آخرین تحولات منطقه به ویژه سوریه پس از سرنگونی نظام اسد توسط گروههای مسلح مخالف را برسی کردیم. ایشان به حفاظت از عراق در برابر هرگونه تنشی در منطقه تمایل دارد”. الحسّآن در توضیح هدف این دیدار که دومین دیدارش با آیت الله سیستانی طی چند هفتۀ گذشته بود گفت: “امروز در مورد نشست هایی که در آمریکا در رابطه با عراق انجام شده، مطالبی را به اطلاع ایشان رساندم و راههای دوری از هرگونه تنش که به عراق آسیب برساند را بررسی کردیم و همنظر بودیم که عراق نباید به عرصۀ تسویه حسابها تبدیل شود”.
گفته میشود در ادامه و در راستای تحولات منطقه، آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی و منطقهای از آیت الله سیستانی میخواهند طی فتوایی اعلام کند که اسلحه نباید در دست احزاب و گروههای سیاسی در عراق (منظور حشد شعبی) باشد. قابل ذکر است که در زمان حملۀ داعش به عراق، گروههای شیعه با استفاده از فرصت و با توجیه مقابله با خطر داعش، از آیت الله سیستانی فتوایی برای تأسیس حشد شعبی به مثابه تشکیلات سیاسی نظامی گرفتند. اما با توجه به وابستگی احزاب شیعۀ در قدرت به جمهوری اسلامی، گروههای حشد شعبی از همان ابتدا با تمام امکانات دولتی به ابزار پیشبرد سیاستهای رژیم اسلامی و به نیروی “محور مقاومت” آن تبدیل شدند. آنان در جریان سرکوب اعتراضات تودههای مردم معترض در سال ٢٠١٩ معروف به (انقلاب تشرین) با کشتار و ترور و ربودن بیش از ٦٠٠ نفر از فعالان سیاسی معترض عراقی جنایتهای بیشماری آفریدند. حشد شعبی درواقع به شاخەای از سپاه پاسداران تبدیل شد. از این نظر اینک مسئولان و فرماندهان بالای آن همانند سپاه پاسداران فاسد و به مافیای قدرت و ثروت در عراق تبدیل شده اند.
علاوه برآن در یک سال گذشته گروههای تندرو حشد شعبی ازجمله “نُجَبا – حزب الله عراق – کتائب اهل حق- کتائب سیدالشهدا” که مستقیمأ تحت امر سپاه پاسداران و خامنەای می باشند، به عنوان بازوی سرکوب سپاه پاسداران در سوریه و عراق عمل کردهاند. آنها بارها به سوی اسرائیل و پایگاههای آمریکا در منطقه موشک و پهباد شلیک کردهاند که بر اثر عکسالعمل آنان، مردم ستمدیدۀ عراق دچار خسارات و تلفات زیادی وارد شده است. منحل کردن گروههای مسلح حشد شعبی در عراق، مرحله و فاز دیگری از برنامۀ آمریکا و اسرائیل در جهت تغییر معادلات و شکل دادن به نظم دیگری در خاورمیانۀ می باشد. تلاش برای خلع سلاح حشد شعبی از جانب آنان، جمهوری اسلامی را به شدت نگران آینده و بقای خود کرده و آنرا گامی دیگر در جهت فروپاشی خود می داند. به ویژه آنکه جمهوری اسلامی و شخص خامنەای میدانند که پشت جبهه امنی ندارند، و در داخل ایران نیر با تداوم و گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و دیگر جنبش های اعتراضی قرار دارند که تحت شرایط جدید رویکرد تعرضی تری بخود خواهند گرفت.
سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv