جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | 22 - 11 - 2024

Communist party of iran

محمدباقر مومنی، داردرختی از زاگرس و بیستون


عباس منصوران

سروده‌ای که فرستاده به:

انفجار

«هر روز

می‌گذرم،

یک‌ماه پیش آسفالت در چندجا آماسیده بود،

با این همه نه آفتاب آنقدر گرم بود و

 نه آسفالت آن‌چنان خُلوار و نرم

و آماس‌ها هر روز برجسته تر می‌شدند،

یک هفته پیش چند تا از آماس‌ها شکاف برداشتند،

با این همه نه باران باریده بود و نه ارابه‌ای از آن راه گذشته بود،

 و دیروز….

از میان هرشکاف ساقه‌ای با چند برگ سبز سبز  بیرون روئیده بود.»

۱۲ تیرماه ۱۳۷۰

باقر مومنی چهره‌ی ماندگار جنبش سوسیالیستی در نوجوانی در سالهای ۱۳۲۰ به سازمان جوانان تنها حزب اپوزیسیون چپ پیوست و در فرار از چنگ حکومت تیمور بختیار-شاه  گلوله خورد. تیر خورده، به زندان و شکنجه گاه کشانیده شد و هیچگاه به حزب توده نپیوست. از جنبش سیاهکل پشتیبانی کرد و سپس، پیوسته و همواره از جنبش کارگری/سوسیالیستی و انقلاب کارگری در میدانگاه مبارزه طبقاتی در پراتیک دانش مبارزه  طبقاتی ایستاد و با هزینه‌ی جان،‌ جان بخشید.

او پیوسته زیر تهدید تروریسم حکومت اسلامی درفرانسه زیست و با خلق آثاری ارزنده و روشنگرانه، با افتخار و سربلندی ‌به‌سان یک درخت دامنه‌ی زاگرس و بیستون که روییده بود، در برابر توفان و تبر، کوشید و مقاومت کرد.

سالها برای یابش اسناد گمشده و پراکنده‌ی تاریخی جنبش کارگری، عمر را هزینه کرد. در سالهای پیش ازانقلاب سیاسی بهمن ۵۷ با انتشارات مزدک در خارج از ایران با خسرو شاکری، همراه  و سازنده بود. اسناد پراکنده و در حال نابودی تاریخی جنبش کارگری و سوسیالیستی را گردآوری و باز نشر دادند. به ترجمه‌ی آثارآموزشی از جمله ماتریالیسم تاریخی،‌ تاریخ جهان باستان، کاری از گروهی از دانشمندان و تاریخ نویسان اتحاد شوروی زیر نظر دیاکوف و کوالف که برای انستیتوهای رشته‌ی پداگوژی نگارش یافته بود پرداخت و در سال ۱۳۵۳ به‌یاری نشر اندیشه در چهار مجلد به همراه مهدی صادق انصاری و علی‌آلله همدانی به چاپ سپرد. باقر مومنی پیگیرانه به جستجوی سه شماره‌ی گمشده‌ی صور اسرافیل که با فرار چهره‌ی ماندگار و تاریخی،‌ علی اکبر دهخدا در سوئیس منتشر شده بود پرداخت. در دیداری  با هم می‌گفت، مطمئن بودم که پس از گریز دهخدا از طناب دار پس از به دار کشیده شدن میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل شیرازی که او هم گرایش سوسیالیستی داشت و در مجلس مشروطه به دستور محمدعلی شاه و لیاخوف، فرمانده قزاق روسی و فتوای روحاینت به دار کشیده شد، دهخدا سه شماره صور اصرافیل را منتشرکرد.

باقرمومنی می‌گفت: سرانجام چند شماره گمشده  را یافتم.  تمامی ۳۶ شماره صور اسرافیل را به‌سان یک سند ارزشمند تکمیل شد. صور اسرافیل تنها هفته نامه انقلابی صدر مشروطیت بود. شماره نخست این نشریه ۱۴ دی ۱۲۷۶ خورشیدی منتشر شد. جهانگیرخان شیرازی و قاسم‌خان تبریزی با همکاری میرزا علی اکبر خان قزوینی (دهخدا) صور اسرافیل را منتشر می‌کردند. نویسندگان صوراسرافیل، با گرایش طبقاتی کارگری و فرودستان جامعه و اندیشه ی سوسیالیستی، به انقلاب تهی دستان باور داشتند. دهخدا و میرزا جهانگیر شیرازی، «شورش» عمومی برزگران و تهی دستان را پشتیبانی می‌کردند و «انقلابات شدنی» را چاوشگربودند. به این بیان که آنان، انقلاب را مامای فلاکت جامعه می‌دانستند و از دگرگونی اجتماعی رادیکال نیز مینوشتند و به فقر ‌و ریشه ‌ی نابسامانی‌های جامعه می پرداختند. در هنگامه‌ی قیام کارگران در مسکو و پتروگراد سالهای ۶-۱۹۰۵، که انقلاب کارگران نیز خوانده می‌شود و همزمان است با انقلاب مشروطه در ایران و روس، صور اسرافیل، با نقل قول از ایسکرا، ارگان تبلیغی،‌ ترویجی و سازمانگر حزب سوسیال دمکراتیک کارگران روسیه، به روشنی از خواسته‌های سوسیالیستی طبقه کارگر انقلابی سخن می‌گوید و می‌افزاید که تهی دستان و حکومت شوندگان در ایران همان را می‌خواهند که کارگران در روسیه، یعنی سوسیالسم (نقل به معنی). و دهخدا به طنز در شرایط آنروز ایران،‌ ختم کلان را بیان کرد:

«سوسیالیسم است خضر راه نجات

بر محمد و آل محمد صلوات»!

باقر مومنی پس از گریز از مرگ از راه کوه به ترکیه و کردستان شتافت و در فرانسه به مبارزه پرداخت. از آنجا که حضور و آثارش به ویژه  نقد دین و قرآن و اسلام سیاسی برای حکومت اسلامی خطرناک و گران  شمرده می‌شد، ‌فرمان قتل او صادر شد و تروریست‌هایی برای انجام فریضه‌ دینی ترور، گسیل شدند.

در سال۱۳۹۳ کتاب نزدیک به۴۵۰ صفحه‌ای پژوهشی و بسیار ارزنده‌ی «دولت و دین در عصر مشروطیت»  را منتشر کرد.

باقر مومنی با این همه، خود را  پیش از آنکه خود را نویسنده و پژوهشگر بنامد، یک فعال جنبش سوسیالیستی می‌‌شمرد. به راستی که چنین بود و هست با این همه پایداری و تلاش اندیشمندانه در نشر دانش مبارزه طبقاتی. جنبش کارگری، وسوسیالیستی یک رفیق تولید گر اندیشه را اینک در کنار خود ندارد، اما او با این همه اثر و اثرگذاری،‌ او گنجینه‌‌ و ارزش‌های جنبش سوسیالیستی انقلابی است.

بخشی از کارهای باقر مومنی:

  • ای‍ران در آس‍ت‍ان‍هٔ ان‍ق‍لاب م‍ش‍روطی‍ت، ت‍ه‍ران: صدای معاصر، ۱۳۴۵.
  • ترجمه‌ی تاریخ جهان باستان در جهار مجلد، نشر اندیشه، تهران ۱۳۵۳
  • سرزمین عرب در آستانه حاکمیت اسلامی، لس آنجلس: شرکت کتاب، ۲۰۱۲م= ۱۳۹۱.
  • پ‍ن‍ج ل‍ول روس‍ی، ت‍ه‍ران: شباهنگ، ۱۳۵۷.
  • تاریخ و سیاست، کلن: انتشارات فروغ، ۲۰۰۸م= ۱۳۸۷.
  • دربارهٔ مسائل جنبش و حزب توده، تهران: پیوند، ۱۳۵۸.
  • درد اه‍ل ق‍ل‍م، نشر و مکان نا مشخص ، ۱۳۵۶.
  • دن‍ی‍ای اران‍ی، ت‍ه‍ران: خ‍ج‍س‍ت‍ه، ۱۳۸۴.
  • رودررو، تهران: شباهنگ، ۱۳۵۶.
  • ص‍ور اس‍راف‍ی‍ل، نشر و مکان نا مشخص، ۱۳۵۷.
  • م‍س‍ئ‍ل‍ه ارض‍ی و ج‍ن‍گ طب‍ق‍ات‍ی در ای‍ران، ت‍ه‍ران: پیوند، ۱۳۵۹.
  • نواندیشی و روشنفکری در ایران، کلن: مؤلف، ۱۳۸۶
  • دین و دولت در عصر مشروطیت، نشر باران، چاپ نخست ۱۹۹۳، دوم ۱۹۹۸
  • همراه با انقلاب از درخت سخن بگو، کلن: مؤلف، ۲۰۰۹ م= ۱۳۸۸.
  •  اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، فرانکفورت: بی تا.
  • انفجار سبز (کمونیسم در جهان و ایران)، استکهلم: آلفابت ماکزیما، ۱۹۹۹م= ۱۳۷۸.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: