محرومیت میلیونها کودک از رفتن به مدرسه در آستانه سال تحصیلی جدید
دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۲
در آستانۀ آغاز سال تحصیلی ، بسیاری از خانوادههای کارگری و دیگر تهیدستان جامعه به دلیل فقر و تنگدستی و افزایش بیش از حد هزینەهای تحصیلی مجبورند فرزندان خود را از رفتن به مدرسه باز دارند. نظر سنجیها نشان میدهد که متأسفانه میزان ترک تحصیل اجباری کودکان امسال بیش از سالهای گذشته خواهد بود. یکی از دلایل اصلی افزایش محرومیت کودکان از تحصیل تشدید بیکاری، فقر و تنگدستی و عدم توانایی مالی خانوادههای آنان است. تا جایی که نه تنها فرستادن جگرگوشگانشان به مدرسه بلکه حتی تأمین غذا و امکانات زیستی نیز به معضل بزرگی برایشان تبدیل شده است و چه بسا کودکانشان نیز همراه خود با شکم گرسنه سر بربالین می گذارند. البته سیاستهای علم ستیزی حکومت ورشکستۀ اسلامی در بی توجهی به امر آموزش علمی و عدم اختصاص بودجۀ لازم به امر آموزش و پرورش یکی دیگر از دلایل اصلی محروم ماندن کودکان خانوادههای تهیدست جامعه از تحصیل و پیوستن آنها به خیل میلیونی کودکان کار و خیابان می باشد. در حکومت فاسد اسلامی سرمایه که آموزش و پرورش نیز کالایی شده است، آقازادەها و فرزندان سران و مسئولان رژیم و سپاه پاسداران و روحانیون و سرمایه داران و خَدَم و حَشَم انگل حکومتیان و اعوان و انصارشان از بهترین امکانات آموزشی با کیفیت بالا در داخل و خارج نیز برخوردارند.
هفتۀ گذشته روزنامۀ شرق طی گزارشی اعلام نمود که هزینۀ یک کوله پشتی و نوشت افزار برای یک دوره تحصیلی برای یک دانش آموز از چند صد هزار تومان تا ١٢میلیون تومان بالغ می شود. روشن است که بالا رفتن هزینۀ تحصیل تنها به نوشت افزار محدود نمی شود. روز پنجشنبه ۱۶ شهریور و یک روز قبل از روز جهانی “سواد آموزی” یا “مبارزه با بی سوادی”، یکی از اعضای اتحادیۀ “تولید و صادرات نساجی و پوشاک” خبر از افزایش ٥٠ درصدی قیمت لباس دانش آموزان مدارس نسبت به سال گذشته داد و گفت: “در حال حاضر قیمت سادهترین طرح لباس مدارس، روپوش و شلوار دورۀ دبستان برای پسران از٥٥٠ هزار تومان و برای دختران از ٦٠٠ هزار تومان شروع می شود”. برای خانوادههای کارگر و زحمتکش که چند فرزند داشته باشند، چنین هزینه ای تأمین نخواهد شد. البته باید به این ارقام، افزایش٣٠٠ درصدی شهریۀ مدارس و افزایش٤٥ درصدی هزینۀ رفت و برگشت نسبت به پارسال را نیز به حساب آورد. در این رابطه نیز یک عضو شورای شهر تهران اعلام نمود که: “هزینۀ سرویس رفت و آمد برای دانش آموزان ابتدایی حداقل پنج میلیون و ٤٠٠ هزار و حداکثر ٢١ میلیون تومان و برای دانش آموزان متوسطه حداقل شش میلیون و صد هزار تومان و حداکثر٢٣ میلیون تومان در نظر گرفته شده است”. سؤال اینجاست که آیا یک خانوادۀ کارگری حتی شاغل نیز با دو یا سه فرزند و دستمزد ماهانۀ شش میلیون تومان میتواند هزینۀ سنگین تحصیل فرزندانشان را تأمین نماید؟ پاسخ قطعأ منفی است. در چنین شرایطی فرزندان کارگران و مردم تهیدست و زحمتکش چارهای جز ترک تحصیل و پیوستن به خیل میلیونی کودکان کار و خیابان نخواهند داشت. این شرایطی است که حکومت اسلامی سرمایه به کارگران و تودەهای مردم زحمتکش ایران تحمیل نموده است. با وجود این سران رژیم در کمال بیشرمی ادعا میکند که در ایران تحصیل در مدارس دولتی رایگان است.
نتیجه این شده که اخیرأ حتی مرکز باصطلاح پژوهشهای مجلس ارتجاع اسلامی در حوزۀ “بازماندگان از تحصیل” آمار تأسف انگیزی از گسترش میزان بیسوادی منتشر کرده و اعتراف نموده است که “تنها در سال تحصیلی گذشته بیش از یک میلیون و ٢٠٠ هزار کودک از تحصیل بازمانده اند. روزنامۀ رسالت گزارش داده که میزان بالای بازماندگی از تحصیل دلیلی است بر این واقعیت که نظام آموزشی جمهوری اسلامی در بازتولید نابرابریهای جامعه سهیم می باشد. اما این نه تنها نظام آموزشی رژیم، بلکه کل حکومت اسلامی سرمایه است که در رابطه با بازتولید شکافهای عمیق طبقاتی، مسئول و مجرم می باشد. در چنین شرایطی “ایرنا” خبرگزاری رسوای دولتی رژیم، شیادانه تلاش می کند که خانوادههای کارگران و مردم زحمتکش را مسبب عقبماندگی فرزندانشان از تحصیل قلمداد کند و می نویسد: “بسیاری از خانوادههای کودکان کار و خیابان امیدی به موفقیت تحصیلی فرزندانشان ندارند و ترجیح میدهند فرزندانشان از اوایل کودکی سراغ کاری بروند که بازدهی مالی هرچند اندک داشته باشد و تا زمانی که نگرش خانوادهها نسبت به مسئلۀ آموزش و رویکردهای آموزشی برای کودکان کار تغییر نکند، شاهد تحصیل بی کیفیت و ترک تحصیل های فراوان خواهیم بود.” باید از حاکمیت فاسد و کلّاش اسلامی پرسید چه خانوادهای”ترجیج می دهد” که فرزندانش به جای تحصیل در مدارس و دانشگاه به کودکان کار و خیابان تبدیل شوند.
خمینی و خامنه ای به عنوان رهبران حکومت اسلامی از همان ابتدای به قدرت رسیدنشان بر ضرورت توجه به حوزههای جهل و خرافۀ مذهبی به جای مدارس و دانشگاهها؛ اختصاص امکانات مالی بی حساب و کتاب به آنها تأکید داشته اند؛ با علم و دانش دشمنی آشکار ورزیده اند؛ از همان ابتدا و تا کنون هم با برکناری و اخراج معلمان و استادان مبارز و با سواد و اخراج و محرومیت دانشجویان مبارز از مدارس و دانشگاهها و از محتوا خالی کردن کتابهای درسی و در مضیقه مالی قرار دادن آنها سعی در تضعیف پایههای علم و دانش واقعی و ترویج جهل و خرافه مذهبی بجای آن داشتەاند. سهم بودجه آموزش و پرورش کل کشور در چهار دهه گذشته هیچگاه به ده درصد کل بودجۀ دولت نرسیده است. اخراج استادان و معلمان مبارز در آستانۀ سالروز قتل حکومتی ژینا و آغاز جنبش انقلابی و سراسری و جایگزین کردن آنان با لمپنهای”مداح” حکومتی و مسئولان امنیتی پاسدار از مصادیق بارز این رویکرد علم ستیزانۀ حکومت اسلامی در ایران است. نتیجه آن شده که بنا به گزارش “اکو” پایگاه اطلاع رسانی آمار و اطلاعات، میزان متوسط بیسوادی در ایران به ١٢ در صد برسد. البته در بعضی از استانها این میزان به ١٨ درصد نیز بالغ می شود. بنا به این گزارش نزدیک به ده میلیون نفر از جمعیت ایران بیسواد باقیماندەاند. این تعداد در سرشماری سال ١٣٩٥، حدودأ ٨ میلیون و هشتصد هزار نفر بوده است. به این معنا میزان بیسوادی در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه در هفت سال گذشته بیش از یک میلیون نفر افزایش یافته است.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له