دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ | 23 - 12 - 2024

Communist party of iran

متن سخنرانی مرضیه نظری در همایش رزم کارگری – پاریس


جهان امروز

سخنرانی مرضیه نظری به  انگلیسی بر مبنای متن زیر در همایش رزم کارگری -پاریس انجام گرفته است.


رفقای کارگر و انقلابی، با درودهای انقلابی

حزب کمونیست ایران در  سال ۱۹۸۳ به‌عنوان حزب سیاسی طبقه کارگر ، در بر دارنده‌ی کومه‌له که سازمان کردستان حزب نامیده می‌شود، با اندیشه‌ی کمونیستی و مانیفست کارگری مارکس و انگلس و انترناسیونالیسم، اعلام موجودیت کرد. کومه‌له دارای تاریخچه‌ای پیش از ۵۰ ساله  است که از سال ۱۹۷۹ در دفاع از دستاوردهای انقلاب از همان فردای انقلاب فوریه ۷۹باهجوم حکومت اسلامی روبرو شد و در کردستان ایران به سازماندهی نیروی مسلح پیشمرگه به عنوان بازوی مسلح انقلاب کارگری پرداخت. حکا، برای سرنگونی انقلابی حکومت  اسلامی و پیروزی انقلاب کارگری، با درس‌‌‌آموزی از آزمون ‌و خطاهای کمون پاریس ۱۸۷۱،  برای برقراری حاکمیت شورایی به جای حاکمیت احزاب و تحقق سوسیالیسم مبارزه می‌کند. حزب کمونست ایران،‌ وعده‌‌های دمکراسی پارلمانتاریستی بورژوایی را یک فریب می‌‌داند. طبقه‌ کارگران در فرانسه این تجربه‌ی تلخ را از  فریب‌های ۱۸ برومر سالهای ۱۸۴۰ تا جنبش ۱۹۶۸ و تا اکنون تجربه کرده است و سلاح‌های کشتار و تانک‌های بورژوازی را در برابر خواست‌های انسانی و رهایی‌بخش خود بسیار دیده است. ما هرگونه پارلمانتاریسم و مداخله‌‌گری‌ امپریالیسم جهانی را مردود دانسته و پیشبرد انقلاب کارگری و تحقق سوسیالیسم را استراتژی ‌برنامه‌‌ای خود قرار داده‌ایم.


در ایران کنونی، یک روند انقلابی در جریان است و دارای همان قانونمندی‌های دیگر خیزش‌های اجتماعیِ حکومت‌‌شوندگان است؛ به‌این معنا که در کلیت خود یک مبارزه طبقاتی در جریان، اما ‌از خودویژگی‌های بی‌مانند و نوینی نیز برخورداراست.

خیزش کنونی، ریشه در جنبش‌های پاسخ ناگرفته‌ی گذشته‌ دارد، انباشت خواست‌‌ها و ادامه‌‌ جنبش مشروطه‌ سالهای۱۹۰۰ است که به‌وسیله‌ی روحانیت،‌اشراف، بازار، فئودالیسم و بورژوازی کمپرادور تا ریشه وابسته ‌به ویژه امپریالیسم  روس و انگلستان به خیانت کشیده شد و تداوم انقلاب فوریه ۱۹۷۹ است که با مداخله‌ی امپریالیسم جهانی به‌رهبری  آمریکا در نبود رهبری سازمانیافته و آگاه جنبش کارگری و ‌فریب‌کاری‌‌های مذهبی و خوش‌باوری‌ های توده‌های ستمبر و دهها سبب دیگر ناتمام ماند.

قتل ژینا (مهسا)‌ امینی، شلیک ماراتون خیزش انقلایی جاری و سراسری در ایران بود.   روز  ۱۵ سپتامبر با پخش خبر مرگ ژینا در تهران به وسیله‌‌ی نیلوفر حامدی و الهه محمدی که به همین جرم هنوز در زندان اوین هستند، ‌تهران به پاخاست. (۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲) شب‌هنگام که حکومت اسلامی، تلاش می‌کرد تا پیکر ققنوس خیزش (ژینا امینی) را در سیاهی شب در گورستان آیچی سقز به خاک بسپارد، هرگز گمان نمی‌برد که گسل مرگ خود را به جنبش می‌آورد.

شلیک خیزش تابستان خونین ۱۴۰۱پاسخ به‌ ضرورت و تداوم جنبش‌های تاریخی بود که زنان در سقز-زادگاه ژینا- سنندج و دیگر شهرهای کردستان ایران و در سیستان و بلوچستان و سراسر ایران و سپس در سراسر جهان بازتاب دادند. زنان حاضر در کنار آرامگاه ژینا، روسری‌های خود را از سر برداشتند  وبرای نخستین بار در ایران «زن، زندگی، آزادی!» را فریاد کشیدند.

این فرایند انقلابی، نام رمز خود را از زن به اعتبار گرفت. زن به‌سان عنصر تاریخی به پا خاسته در برابر نفی هویت به بردگی گرفته شده در تاریخ،‌ مُهر خود را به این خیزش کوبید و پیشتاز شد.


زن نماد خودویژگی تاریخی این خیزش

  • پیشتازی و شجاعت زنان برای رهایی، به ماهیت طبقاتی و به ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیک تاریخ و پارادایم رهایی زن باز می‌گردد. بررسی‌های جامعه ‌شناسانه و ماتریالیسم تاریخی به ویژه انگلس و مارکس بیانگر آن هستند که اسارت زنان به‌سان مولدین زندگی و ماندگاری  انسان از همان آغاز جامعه‌‌ی طبقاتی صورت ‌گرفت. از درون مناسبات اشتراکی آغازین بشری، زن رهبری اشتراکی و مادیت زندگی بود که افزون بر ۲۵هزار سال پیش به اسارت گرفته شد. این بردگی، پیش از  ورورد جامعه به دوران برده‌داری، ‌بر زنان آوار شد.
  • 2-   اراده‌ی میتولوژیک زنان،‌ یعنی نخستین بردگان تاریخ،‌ ریشه در چنین تاریخی دارد و چکامه‌ی ‌خیزش، شجاعت و اراده در خیابان، کوچه، محل کار و آموزش، بر پرچم،‌ نشانگر سرشت انقلابی و آنتاگونیستی مبارزه‌ای بود که اوج گرفت. زنان،‌ این زیرستم‌ترین بخش اصلی جامعه‌، درهمه‌ی کشو‌رهای عربی و اسلامی منطقه و حتا غربی مفهوم زن،‌ زندگی، آزادی را ‌بیان‌نامه‌ی مشترک خود  دانسته که درد مشترک ‌و تاریخی‌اشان را بازتاب می‌دهد.
  • 3-   زنان برای دفاع و حفظ هویت و ارزش‌های انسانی و حاکمیت بر سرنوشت خویش، همانگونه که در انقلاب جهانی کمون پاریس،‌ گیوتین به دست کموناردهای انقلابی در پاریس به سال ۱۸۷۱، به‌سان نماد خونریزی و اعدام سوزانیده شد،  زنان،‌ نماد اسارت خود ، علیه حکومت و شریعت‌اش به‌کار بستند به‌آتش کشیدند. روسری‌‌ها‌ی اسارتباری که از قرآن و روایت‌های اسلامی برای بردگی‌زنان، جواز می‌گرفتند، به‌سان‌زنجیر بردگی زن در سراسر ایران، باید گسسته، و پرتاب و سوزانده می‌شدند.
  • گیسوبری نیز، بنا به آیین باستان، نماد اعتراض و سوگ قهرمان در ایران  بود که در خیزش جاری، ‌با رقص و شادی و امید بازآفرینی شد.
  • تقلیل خیزش انقلابی به مخالفت با روسری و حجاب اسلامی، توهین به خودآگاهی زن و انسان‌هایی است که  برای انقلاب به پا خاسته اند. تنزل دهنده‌گان، سطح درک و آگاهی‌ این جنبش را با عوامفریبی تنزل می‌‌دهند. حکومت اسلامی و رسانه‌‌های ‌اپوزیسیون بورژوایی کوشیدند تا این خیزش را تا سطح برداشتن «پلیس ارشاد»، و حجاب اسلامی ‌تنزل دهند. در ایران اما پاسخ کوبنده‌ا‌ی از خیابان‌ها آمد‌: «گشت ارشاد بهانه است، اصل نظام نشانه است!»

از آنجا که مفهوم و ضرورت رهایی زن، زندگی، آزادی، دارای‌پایه‌های مادی قوی و فراگیر بوده، گروه‌بندی‌سیاسی ضدانقلابی و رفرمیستی تلاش کردند شعار «مرد،‌میهن، آبادی»‌در برابر آن قرار دهد،‌که پاسخی نگرفتند.


تهاجم شیمیایی علیه مدارس دختران

 تاتهاجم شمیایی به مدارس دختران، درماندگی حکومتی است که خود را قوی‌ترین نیروی نظامی منطقه می ‌نامد! در حالیکه خیزش انقلابی به‌روش‌ها و ابتکارات گوناگون به‌ویژه شبانه در سراسر ایران جاری بود،‌ شب ۲۲ نوامبر ۲۰۲۲حمله‌با گازهای سمی به‌خوابگاه‌‌های دانشجویان دختر در تهران،‌کرج و اصفهان و روز بعد در قم و سپس درسراسر ایران ‌برای انتقام، هراس افکنی، تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها در دستور تروریسم حکومتی آغاز شد.

 سلاح تجاوز، ‌خودکشی سازی، ‌بازداشت، قتل، شکنجه و تجاوز و کور کردن چشم‌ها و… هیچکدام برای مرعوب ساختن و مهار خیزش انقلابی زنان و دختران کارآیی نداشتند . هجوم شیمیایی در ۶ ماهه‌ی گذشته ادامه داشته و تا ۲۱ مارس ۲۰۲۳ دانش‌آموزان بیش از ۲۳۰ مدرسه دخترانه در بیش از ۳۰ شهر در ۲۵ استان مورد حمله قرار گرفتند. بیش از ۵ هزار دانش‌آموز دچار مسمومیت شدند. وزارت بهداشت در روزهای اول حمله، تایید کرد که گاز N2 در سم منتشرشده در مدارس قم مشخص شده است. عضو کمیسیون بهداشت مجلس نیز تایید کرد که تنها در مدت ۴ ماه، تا ۸ اسفند نزدیک به‌۸۰۰ دانش‌آموز در قم و ۴۰۰ نفر در بروجرد مسموم شده‌اند. اما  فوری، همه را انکار کردند و گفتند  دختران دچار «توهم»  شده و «همه این‌ ها از تلقینات  دشمن است».  آدمکشان حاکم، دستور دادند که در رسانه‌ها دیگر نامی از گاز شیمیایی و مدارس برده نشود.

شلیک گازهای سمی، پدیده‌ای هیتلری و نشانه‌ی درماندگی حکومت اسلامی در برابر خروش تهی‌دستانی است که ‌با دستان تهی از سلاح و نان و کار و آزادی‌، سرنگونی حکومت را فریاد می‌زنند. هجوم شیمیایی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی به شمار میآید و جهان خاموش مانده است.

 
حضور پیشتازانه‌ی زنان از دختران دبستانی گرفته تا دانشجویان و دانش آموزان، بیکاران میلیونی، کارگران، تهی دستان افزون بر ۷۰ میلیونی به فقر مطلق نشانیده شده (ازجمعیت ۸۵ میلیونی ایران) و… در این خیزش انقلابی، در تاریخ  کم‌سابقه بوده است.


زنان و مردان و فرزندان کارگران و بازنشسته‌گان در شرایط کنونی، بدون سازمانیافتگی کامل، نیروی مادی تعیین کننده‌ای هستند که بهایی سنگین می‌پردازند. کارگران، جدا جدا، در بخش‌های مختلف تولیدی و خدماتی از کامیون‌داران گرفته تا کارگران بخش آموزش و فرهنگ، پولاد و نیشکرهفت‌‌‌تپه، مراکز درمانی و بهداشتی… با برگزاری اعتصاب‌ها و اعتراض‌های هر روزه، با آزمون و خطا فرایند اعتصاب‌های عمومی را تجربه می‌‌کنند تا نیروی طبقاتی و سراسری خویش را برای نبرد طبقاتی سرنوشت ساز به میدان آورند و اعلام کنند که «گل همینجاست، همین‌جا برقص»!

اشتراک در شبکه های اجتماعی: