مبارزه علیه حجاب، نقطه تلاقی گرایشات مختلف سیاسی
پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۱
با بالاگرفتن اعتراضات هر روزه در ایران علیه گرانی، فقر، بیکاری و تشدید سرکوب، اعتراضات زنان به ویژه اعتراض آنان به حجاب به عنوان نماد انقیاد زن در چنبره نظام سرمایه داری اسلامی، باعث شده است که گرایشات مختلف سیاسی بورژوازی اپوزیسیون بیشتر از همیشه به تکاپو بیافتند که مهر خود را برآن بکوبند. این بخش از اپوزیسیون در تلاشند تا به شکلی به زنان معترضی که از هستی و زندگی خود هزینه می کنند تا قدمی برای رهایی بردارند بقبولانند که سکان رهبری این مبارزات نه در دست آنان، بلکه از سوی کسانی مثل مسیح علی نژاد هدایت می شود.
کمپین “حجاب بی حجاب” یکی از جلوه های مبارزات زنان معترض به حجاب، این نماد انقیاد و بردگی است که گرایشات راست پرو غرب می خواهند از طریق رسانه های وابسته به خود آن را مصادره کنند. مبارزه ای که هر روز پیش از روز گذشته رادیکال تر و اجتماعی تر شده است. امری که به مذاق آنانی که تمام تلاششان قبولاندن این مهم است که باید راه حل رهایی از شر رژیم جمهوری اسلامی را در راهروهای کاخ سفید و نشست های پیدا و پنهان با پمپئو و یا رضا پهلوی جستجو کرد.
به نظر می رسد اکنون مسیح علی نژاد به عنوان یکی از چهره های آلترناتیو راست غیراسلامی، بیشتر از همیشه به تکاپو افتاده است. اما این سرو صداهای دنیای مجازی و تلاش برای به دست آوردن اقبال نزد زنان مبارز در داخل ایران نه به لطف اشک تمساح ریختن مسیح علی نژاد هنگام مصاحبه با مادران آبان و یا خانواده های سایر جانباختگان به پیش خواهد رفت، و نه به مدد ارائه چشم انداز روشن گرایش سیاسی ای که وی برای آزادی زنان نمایندگی می کند. از آنجائیکه فمنیست های راست اسلامی بعد از اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ تماما از صحنه انتخاب مردم کنار رفتند، اکنون حضور گرایشات سرمایه دارانه پرو غرب، ناشی ازامکانات مالی و هزینه کردن میلیونها دلاری است که از جانب دولتهای آمریکا و شرکا، گشاده دستانه در اختیار این بخش از اپوزیسیون قرار داده می شود.
این سناریوهای مصادره کردن و به بیراهه بردن اگرچه نخ نماست اما هنوز هم کاربرد دارد و خطرناک هم هست. بعضا مادران آبان یا زنان جوان مبارزی که از یک سو تحت فشارسرکوب نیروهای جمهوری اسلامی هستند واز سوی دیگر با شبکه های مختلف تلویزیونی چون من و تو، ایران انترنشنال، صدای آمریکا و شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام احاطه شده اند، می توانند تحت تاثیر این تبلیغات قرار گرفته و دادخواهی خون ریخته عزیزانشان را نه در برپایی دادگاههای مردمی به مدد مبارزه مردم، بلکه در راهروهای شیک کاخ های سفید و سازمان و ملل جستجو کنند.
مثال بارز آلترناتیوسازی از بالای سر مردم به مدد رسانه های غربی توسط قدرتهای امپریالیستی، خود موجودیت جمهوری اسلامی است. قیام ۵۷ در ایران به هزینه ی مردم وتوده های تحت ستم مخصوصا کارگران و زنان علیه نظام شاهنشاهی دست نشانده آمریکا به وقوع پیوست، اما قدرتهای امپریالیستی به وسیله ی بی بی سی و شرکا، جریان اسلامی و خمینی را به جلو صحنه آوردند تا در غیاب یک رهبری رادیکال و انقلابی، این قیام توده ای را به خون بکشد.
این آلترناتیوسازی و اعتباربخشی به چهره هائی از این نوع فقط مختص کشورخاصی نیست، قدرتهای امپریالیستی این سیاست را در همه ی دوره ها و با چهره کردن افرادی که به صورت دوره ای در نظر گرفته می شوند طرح ریزی شده و با هزینه های گزاف عملی می کنند. چون پرداخت هزینه های میلیون دلاری به چندین نفر بسیار ناچیز تر از رویارویی با خواست آن جنبش های اجتماعی است که آلترناتیو رادیکال و کمونیستی را مطرح می کنند.
البته برخی از این چهره تراشی ها می توانند از پیچیدگی هم برخوردار شوند و خلع الساعه هم نباشند. ممکن است از جنس مردم باشند و از سابقه ی مبارزاتی هم برخوردار باشند. اما مهم این است که نقطه عطف همه سیستمهای سرمایه داری چه امپریالیستی و چه اسلامی اش را یعنی شکل اداره پارلمانی بورژوازی جامعه را به بهترین وجهی تبلیغ و توجیه کنند. و این امید را نگه دارند که حقیقت و منافع مردم از طریق نظام پارلمانی به منصه ی ظهور می رسد ونه در دست بردن به ریشه های ستم و توضیح چرایی عملکرد مکانیسمی که برای کسب سود از هیچ جنایتی رویگردان نیست.
در واقع تلاش برای به کنترل درآوردن کمپینهای گوناگون زنان معترض ومشخصا کمپین “حجاب بی حجاب” یکی دیگر از اسم رمزهای چشم امید داشتن به نیروهای امپریالیستی و منطقه ای است و تلاش برای به بیراهه بردن چنین کمپینهایی نشان از اهمیت مبارزاتی است که در جریان است. مبارزات زنان به صورت اخص و در گیرودار هرچه عمیقتر شدن شکافهای طبقاتی و به لرزه در آمدن پایه های جمهوری اسلامی در شرایطی انجام میگیرد که دولتهای امپریالیستی غرب با تبعات بحران جنگ در اوکراین روبرو هستند ومضافا اینکه امپریالیسم آمریکا با چالش بزرگی از جانب زنان روبرو است. اینجا هم لغو قانون سقط جنین همانند طرح ” حجاب وعفاف ” در جمهوری اسلامی کوششی است که طبقات حاکم برای کنترل هر چه بیشتر زنان بکار میبرند که خود نشانه نگرانی این طبقات از جنبشهای اجتماعی است. درست از همین رو باید با هوشیاری کامل به افشاء هرشخص و گرایشی پرداخت که تلاش دارد مبارزات راستین و رادیکال زنان را منحرف ساخته و می کوشد آن را به نفع خود مصادره کند و یا برایش رهبر بتراشد. وهمزمان در تقابل با این کوششها، تلاش برای سازمانیابی توده ای زنان و ستم دیده گان در همه ی عرصه های اجتماعی باید در دستور کار قرار گیرد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
سخن روز