“مبارزه طبقاتی را تا آخر به پیش ببریم”!
پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲
ناتالی آرتو
بخشیهایی از سخنرانیهای ناتالی آرتو([1])، ۲۸می ۲۰۲۳: در همایش بینالمللی رزم کارگری در فرانسه
در روزهای پایانی هفته ۲۷ و۲۸ و ۲۹ می، همایش بزرگ جشن سالانهی رزم کارگری (Lutte Ouvrièr) در فرانسه یک دستاورد بزرگ بود. به مدت سه روز، در پارک جنگلی پریسلس (پرل)، دهها هزار نفر توانستند نگاهی کوچک به آنچه که آنرا میتوان یک جامعه همبسته انسانی و رفیقانه نامیده شود شرکت داشته باشند. دو دیدار ناتالی آرتور(سخنگوی رزم کارگری)، گزیدههایی از سخنرانیهای او در دو سخنرانی پرشور این همایش، در اینجا منتشر میکنیم.
این رفاقت و همبستگی را در چهارماههی بسیج و آمادگی ما در همه ی تظاهرات (علیه رفرم بازنشستگی ـ توضیح مترجم) در سراسر کشور تجربه کرده ایم. تظاهراتی که در آن صدها هزار نفر از ما در سراسر کشور و از همه ی حرفهها، از کارکنان بخش های دولتی تا خصوصی، همه پیر و جوان جمع شدیم، همایش عظیمی که فراتر از إحساس همبستگی بود، زیرا ما تولد دوباره ای یافتیم: وجدان های آگاهی که میدان مشترک و واحدی را پی ریزی کردند، یعنی یک طبقه ی اجتماعی، یک نیروی متنحدی که با فریاد خویش امید را در نفس می نشاند و احترام را بر می انگیزاند.
این برای عقب نشینی ماکرون کافی نبود. نه به این دلیل که شکست ناپذیر خواهد بود، بلکه به این دلیل که اردوگاه ما از سلاح اصلی خود استفاده نکرده است: اعتصابی که از کارخانه به کارخانه و از بخشی به بخش دیگر گسترش نیافت. اعتصابی که به کیف پول و کسب وکارهای بزرگ آنها و در نتیجه به انگلهای اشراف مالی آسیب می رساند. اعتصابی که به کارگران اجازه میدهد در مورد روزگار و کار خود به شور و گفتگو پردازند، بسیج و سازماندهی کنند، دست به ابتکار عمل زنند و با چنین روشی از مبارزه که در دل صاحبان سرمایه هراس میافکند. […]
رویارویی با تهدید جنگ: نه، به اتحاد مقدس!
ما با سیستمی روبرو هستیم که میخواهد ما را بسوی جنگ بکشاند.[…] برای این هدف، صدای چکمهها از هر سوی بگوش می رسند. نه تنها به دلیل جنگ در اوکراین و خطرات تشدید هر چه بیشتر نظامی، بلکه به این دلیل که ایالات متحده و پشت سر آنها، امپریالیستهای درجه دو، از جمله فرانسه، افکار عمومی را برای احتمال جنگ علیه چین آماده میکنند. نه فقط افکار عمومی را آماده می کنند! بلکه همچنین همه ایالت ها با راهپیمایی اجباری دوباره مسلح میشوند. آنها توضیح میدهند که هزینههای نظامی خود را افزایش میدهند و میخواهند به اقتصاد جنگی روی بیاورند. […]
احزاب اپوزیسیون گوشهایشان کر است و در برابر اینگونه واقعیت ها سکوت میکنند. سکوت احزاب مخالف حتی گوشخراش است. اگر سکوت می کنند به این دلیل است که درباره سیاست مکرون حرفی برای گفتن ندارند. اگر قرار بود جنگ گسترده شود، رهبران به اصطلاح اپوزیسیون در نهایت در مقابل ماکرون برای دفاع از منافع امپریالیسم فرانسه در معرض توجه قرار میگرفتند. همانطور که اجداد سیاسی آنها همیشه چنین کرده اند: این همان است که همواره اتحاد مقدس نامگذاری می شود.
خب شاید ما تنها باشیم، اما اتحادیه مقدس پشت ماکرون را تشکیل نمی دهیم! هیچ حمایتی از سیاست جنگ طلبانه دولت فرانسه نمی نمائیم! نه به تحویل اسلحه! نه به دو برابر شدن بودجه دفاعی! نه به نظامی گری و ناسیونالیسم!
سرنگونی سرمایه داری، یک ضرورت
سرنگونی سرمایه داری یک ضرورت برای تضمین آینده برای کره زمین و برای کل بشریت است. […] 34 میلیون نفر به دلیل بلایای آب و هوایی آواره شده اند. فردا چند تن دیگه؟
بله، گرمایش زمین که پیامد آلودگی است، زندگی بشریت را مختل میکند. و باید آن را نتیجهی مناسباتی دانست که در آن سود و قیمت های بازار سهام همیشه مقدم بر بقیه است. بنابراین، بدون زیر سؤال بردن پایههای نظام اقتصادیمان: مالکیت خصوصی، رقابت و رقابت برای سودآوری، با آن مناسبات درگیر نخواهیم شد.
اکنون همه دولت ها از صنعت کربن زدایی یا صنعت سبز صحبت می کنند. اما مراقب باشید، آنها تولیدکنندگان را مجبور به آلودگی کمتر نمی کنند: آنها را با ریختن میلیاردها بر سر تشویق هم می کنند! […]
گفتن از برنامه ریزی، در میان حاکمان به یک مد بزرگ تبدیل شده است. اما آنها چه برنامهای دارند؟ پیشرفته ترین برنامه ریزی امروز، میلیتاریسم دوباره، تولید مهمات، تانک و موشک است.
مبارزه طبقاتی را علیه کارفرمایان به پیش رانیم
بی عدالتی بیشتر، نابرابری بیشتر، جنگهای بیشتر، این چیزی است که سرمایه داران و خدمت کاران سیاسی آنها برای ما و فرزندانمان در نظر گرفتهاند! بنابراین، در برابر مالکیت خصوصی یک اقلیت بسیار کوچک، ما باید از دورنمای کلکتیویزسیوان یا نیز دولتی کردن ابزار های بزرگ تولیدی نیز مخالفت کنیم. باید با همکاری و برنامه ریزی با رقابت و بازار کور مقابله کرد و مالکیت خصوصی چه بشکل فردی و یا از نوع کلکتیو دولتی (این مسئله شامل مالکیت حزبی نیز می گردد ـ مترجم) مردود شناخت. باید با دیدگاه و نگرش انقلابی کمونیسم، در برابر سرمایه داری مخالفت و ایستادگی کرد!
تنها اقلیتی از ضرورت و امکان وقوع چنین تحولی آگاهند. حتی کارگران مبارزی که از پیشبرد مبارزه طبقاتی علیه کارفرمایان آگاه ی دارند، باور ندارند که قادر به سرنگونی طبقه سرمایه دار و به دست گرفتن قدرت هستند.
و این چگونه ممکن است، در حالی که همه سیاستمداران خود را به عنوان مسیح معرفی می کنند؟ ببینید لوپن، که از بسیج حقوق بازنشستگی دور مانده است، چگونه تلاش ورزید تا با عجله بگوید که مردم هنوز ابزاری برای مخالفت و لغو قانون بازنشستگی در ۶۴ سالگی دارند: باید تا سال۲۰۲۷ منتظر بمانند و به آن رای دهند، زیرا (ماری لوپن) قانون را لغو میکند. این مزخرف است! اگر لوپن انتخاب شود، کاری را که بورژوازی از او میخواهد، مانند دیگران انجام خواهد داد، و با خارجی هراسی علیه مهاجرت آنها، بذر ناتوانی و چند دستگی را در صفوف طبقه کارگر می نشاند.. این خطوط بلافاصله وی را در اردوگاه سرمایه داران قرار می دهد.
ملانشون (رهبر “فرانسه غیر مطیع و نافرمان La France insoumise” او نمی تواند بگوید “تا سال 2027 صبر کنید تا من انتخاب شوم”، زیرا مطمئن نیست که نامزد نوپ ها Nupes باشد،(به رهبری ژان لوک ملانشون که اتئلافی است از حزب سوسیالیست و حزب کمونیست فرانسه یعنی نیروهای سوسیال دمکرات و اکولوژیست- داخل پرانتز از مترجم) اگر واقعاً نوپ ها تا انتخابات ریاست جمهوری بعدی دوام بیاورند. اگر این او نیست که آن را تأیید میکند، رهبران لافرانس انسومیز همراه PS ویا PCF می گویند: برای رأی دادن به “وحدت چپ” آماده شوید و نجات خواهید یافت! اما بگذارید برای ما توضیح دهند که چرا چپ ها هر زمان که در قدرت سیاسی بودند هرگز إصلاحاتی (نظیر بازنشستگی بر مبنای ۶۰ سال و یا رفرم قانون کار را به تثبیت نرساندند ـ توضیح مترجم) تا اینگونه راست ها، آنها را به ما تحمیل نمایند.
برای اینکه بتوان در برابر فشارهای بورژوازی بزرگ مقاومت کرد، باید آماده مبارزه واقعی با آن بود، یعنی تا پایان، یعنی تا زمان سلب مالکیت آنچه که اساس سلطهی سرمایهداری را تشکیل میدهد: یعنی سرمایه اش. شما باید یقین پیدا کنید که جامعه بدون این لایه انگل میتواند برپا بماند […]
این آگاهی است که باید گسترش یابد. این تنها زمانی واقعاً ممکن است که کارگران بسیج شوند. هنگامی که بسیج توسط خود کارگران به صورت دموکراتیک رهبری می شود، آنها نه تنها ظرفیت و توناییهای خود را برای عمل کشف می کنند، بلکه مهمتر ازهمه برای انجام آنها ابتکار عمل کرده و خود را سازماندهی میکنند.همچنین در این لحظات است که می توانند خارج از مسیرهایی که بورژوازی ترسیم کرده اند بیاندیشند، تکامل یابند و خود را دگرگون کنند. با چنین اقدامی است که کارگران میتوانند متوجه شوند که نماینده یک نیروی سیاسی هستند. […] بله، در چنین لحظاتی است که کارگران میتوانند به طور گسترده ایده های انقلابی را دست آورند. و برای همین لحظات است که امروز مبارزه برای ایجاد یک حزب کمونیست انقلابی ضروری است. یک حزب کمونیست انقلابی که می تواند خود را به تمام آن ارزشهای سیاسی مسلح کند که رهبران انقلابی مارکس، لنین، رزا لوکزامبورگ، تروتسکی از تاریخ طولانی و غنی جنبش کارگری استخراج کردند. […]
برگرفته از بخش فرانسهی تارنمای چشم انداز کارگری
http://www.chiran-echo.com/503.htm.
[1] – ناتالی ایوان ترز آرتو (زاده ۲۳ فوریه ۱۹۷۰) دبیر اقتصاد دبیرستان،عضو رهبری و سخنگوی رزم کارگری در فرانسه میباشد. برای استفاده از تریبون انتخابات و نه به توهم پارلمانتاریستی، بلکههمانگونه که خود بارها در گردهماییها انتخاباتی اعلام کرد: خواهان سرنگونی انقلابی مناسبات و حاکمیت سرمایهداری است. بههمین هدف، آرتو چندین بار در انتخابات ریاستجمهوری در سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۷ و ۲۰۲۲ نامزد رزم کارگری بود که به ترتیب در جایگاه نهم، دهم و دوازدهم قرار گرفت.