پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

مبارزه برای نان از مبارزه برای آزادی جدا نیست


در ادامه اعتصابات و اعتراضات پی در پی  کارگران و معلمان و  دیگر بخشهای اردوی کار، موج خروشان اعتراضات خیابانی علیه گرانی و سر دادن شعار مرگ بر خامنه ای، مرگ بر رئیسی، مرگ بر دیکتاتور نه تنها سران رژیم جمهوری اسلامی، بلکه طیف اپوزیسیون راست بورژوایی را نیز به هراس انداخته است. اگرچه بسیاری از دلواپسانی که هشتک “شورش گرسنگان” خاطرشان را آزرده کرده، آنچنان برای جامعه ی ایران شناخته شده نیستند، اما طبقه ی کارگر و فرودستان جامعه لازم است بیش از پیش جنبه های مختلف مصاف طبقاتی را بشناسند تا قادر شوند پیشروی خود را تضمین کنند. چون ” مادامی که افراد فرانگیرند در پس هریک از جملات، اظهارات و وعده وعیدهای اخلاقی، دینی، سیاسی و اجتماعی منافع طبقات مختلف را جستجو کنند در سیاست همواره قربانی فریب و خودفریبی بوده و خواهند بود”.


وقتی کسی که ظاهرا دغدغه ی مسائل اجتماعی و زنان را دارد و در این زمینه پژوهش کرده است می نویسد: « در موضعی ضد جنبشی همه چیز را به گرسنگی هل می دهند و می گویند اعتراضات “غائله باگت” است! هیچ زیرساختی در مملکت کار نمی کند. پزشکی گفته بود در جریان جراحی، نخ نداشته! آن یکی از وضع تنفس مردم که فقط خاکه به ریه هایشان فرومی دهند، عاصی بودن فقط از بی نانی نیست»، در واقع به نوعی سخنان خامنه ای در رابطه با مردم گرسنه و حاشیه نشینان را تلطیف کرده است.


به کار بردن چنین عباراتی به نوعی تایید این مدعاست که در جامعه هیچ امری، هیچ ارزش یا ضد ارزشی، هیچ جنبش یا اعتراضی نیست که مهر طبقاتی بر خود نداشته باشد و درست از این زاویه است که مثلا حرفه ی خبرنگاری معنا پیدا می کند. خبرنگار طبقه ی کارگر سپیده قلیان است، کسی که تاوان انعکاس واقعی اخبار کارگران هفته تپه را با سپری کردن بهترین سالهای عمرش در پشت میله های زندانهای رژیم اسلامی می دهد. خبرنگاری که انعکاس و دفاع از منافع طبقاتی توده های زحمتکش و کارگر و مخصوصا زنانی که متعلق به این طبقه هستند را نه تنها مشروط به گرفتن هیچ امتیازی برای خود نکرده است، بلکه در دفاع از حقانیت خود و همطبقه هایش کوتاه نمی آید. این خبرنگار، این زن شجاع، تفاوت بسیار دارد با آنان  که دیروز برای روزنامه های حکومتی در داخل ایران قلم می زدند و امروز برای کارفرماهای جدیدشان در خارج از کشور قلم می زنند. کسانی که شورش  گرسنگان را بر نمی تابند، اما نبود نخ بخیه، ویرانی زیرساختهای مملکت و گرد و خاک نگرانشان می کند، معلوم نیست با استناد به چه منطقی  معضل گرسنگی را از عدم امکانات پزشکی و به یغما رفتن منابع طبیعی ایران و آلودگی و تخریب محیط زیست، سوا کرده اند. آیا کسی هست که نداند در جامعه ایران آنان که در تحتانی ترین لایه های جامعه قرار گرفته اند بیش از همه از نبود امکانات بهداشتی، و از ریزگردها و  آلودگی و تخریب محیط زیست و کم آبی رنج می برند؟


وقتی فلان هوادار سلطنت مشروطه تویت می زند که ” من از طبقه فقیر و گرسنه ام. ولی ویژگی اصلی ما گرسنگی نبود ما تشنه ی آزادی و کرامت انسانی بودیم.” می خواهد بگوید که مبارزه برای نان از مبارزه برای کسب آزادی جدا است. همان ترم نخ نمای تفکر لیبرالیستی، در الگوی بازار آزاد که سرنوشت افراد را به مکانیسم رقابت در بازاری که کارگر هم آزاد است نیروی کار خود را بفروشد و کارفرمای خود را “انتخاب” کند واگذار می کند. این گفته ها از جانب هواداران سلطنت نه تنها بعید نیست بلکه قابل انتظار هم هست. چرا که برای کسانی که منافعشان در شورش گرسنگانی که چیزی برای از دست ندارند به خطر می افتد، بهترین و کم هزینه ترین راهها ذهنیت سازی علیه اردوی رنج و کار در مقام اپوزیسیون حکومت اسلامی برای حفظ نظام سرمایه داری است. وقتی یکی از امضا کنندگان بیانیه ی فرشگرد می نویسد که ” هشتک کردن “شورش گرسنگان” توسط دبیرکل شورای طرفداران تجزیه ایران و تقلیل خاستگاه سیاسی اعتراضات و خیزش سراسری به “گرسنگی” و “شورش” فقط یک معنی دارد”، بسیار هدفمند سعی در وارونه نمایی واقعیات جامعه ی ایران دارد. آن ایدئولوژی که در آن انسانی که مورد ستم واقع شده کم، بی ارزش و یا به اندازه ی چیزهای دیگر ارزشمند نیست، دقیقا همان سیستم ارزش بخشی جمهوری اسلامی است، که از یک سو عرق کارگر نباید خشک شود و از سوی دیگر وقتی کارگر خاتون آباد به نشانه اعتراض و با دست خالی به خیابان آمد، با هلیکوپتر آنها را به رگبار می بندد. چرخه ی خشونتی که بیش از چهار دهه است با کمک قدرتهایی که فرشگرد را زیر چتر حمایت خود گرفته اند، همچنان به بقای خود ادامه داده است.


واقعیت این است ” اعتراضات خیابانی و شورش گرسنگان” خواب را از چشمان هرآنکس که منافعش با آنها در تضاد است ربوده است، خواه اسلامی باشد و خواه پروغرب سلطنتی، جمهوری خواه و یا مشروطه! نانی که این گرسنگان مطالبه می کنند در واقع نه تنها مطالبه ی اردوی عظیم کارگران و زحمتکشان و تهی دستان جامعه است، بلکه مطالبه ای است برای رهایی از هرنوع ستمی که سرمایه داران و ایدئولوگ های آنان  بر انسانها روا می دارند. حکومت اسلامی سرمایه داران می داند نانی که کارگران و فرودستان مطالبه اش می کنند، نانی برای رهایی است. فرودستان، این اردوی عظیم رنج و کار مطالبه نان را به فریاد رسای مرگ بر خامنه ای، مرگ بر رئیسی، مرگ بر دیکتاتور توأم کرده اند. آنان تحقق مطالبه نان را به عبور از حکومت اسلامی سرمایه داران گره زده اند. آنان مطالبه نان را با مطالبه کار، آزادی و حکومت شورایی در هم آمیخته اند.  


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: