ما خاموش شدنی نیستیم
دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۱
در هفته های اخیر موج گسترده ای از دستگیری فعالین کارگری، فرهنگیان، زنان، نویسندگان وهنرمندان و دانشجویان به راه افتاده است. رضا شهابی عضو هیأت مدیره سندیکای واحد با وجود نیاز فوری به درمان در خارج زندان به دنبال چهل و دو روز اعتصاب غذا و علیرغم پایان بازجوئی در چهارمین ماه اسارتش همچنان بلاتکلیف در زندان اوین به سر میبرد. حسن سعیدی فعال سندیکای واحد پس از بازداشت و باز جوئیهای طولانی وپی در پی وسی ونه روز اعتصاب غذا و با آنکه آخرین دفاع او در هفتم شهریور به انجام رسیده، همچنان در زندان است. آرش گنجی مترجم وعضو هیأت دبیران کانون نویسندگان در روز چهارشنبه نهم شهریور از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او بابت اتهام “اجتماع وتبانی” به یک سال و “اقدام علیه امنیت ملی” به پنج سال و به اتهام “تبلیغ علیه نظام ” به پنج سال و در مجموع به یازده سال حبس تعزیزی محکوم گردید. علیرضا ثقفی فعال کارگری دوران محکومیت یکساله خود را در زندان کچویی کرج سپری میکند و این در حالی است که او با وجود اینکه از مشکلات جسمانی رنج میبرد از اعزام به مرخصی درمانی محروم مانده است. کیوان مهتدی نویسنده همچنان بلاتکلیف در زندان است. اسماعیل محمدپور، زندانی سیاسی اهل پیرانشهر که دوران محکومیت خود را در زندان نقده سپری میکند، علیرغم بیماری قلبی از دسترسی به امکانات پزشکی و انتقال به مراکز درمانی محروم است. اینها تنها نمونه هائی از وضعیت زندانیانی سیاسی است که در اسارتگاه رژیم به سر میبرند. همین امر سبب گردیده است که شوراها و تشکلهای مستقل با صدور بیانیه های اعتراضی خواستار آزادی این زندانیان شده اند. سندیکای واحد “ضمن قدردانی و سپاسگزاری از کارگران و تشکل های مستقل کارگری و معلمی در سراسر کشور ودر سطح بین المللی، از عموم فعالین کارگری، کنشگران صنفی و حامیان جنبش کارگری میخواهد در برابر این ظلم آشکار به کارگران و معلمان و مزدبگیران کماکان و بیش از پیش صدای کارگران و معلمان دربند باشند. ما بار دیگر یادآوری می کنیم که هیچ اندازه ظلم و زورگویی نمی تواند اراده معطوف به آزادیخواهی و عدالت طلبی فعالان زندانی را درهم بشکند. مطالبه گری جرم نیست؛ ایجاد تشکل مستقل کارگری جرم نیست و قائم به فرد هم نیست که با انتقام از فعالین کارگری و معلمیِ زندانی پایان بگیرد”.
شورای هماهنگی فرهنگیان در بیانیه اعتراضی خود میگوید “فرادستان حاکمیت به روی هر اندیشه و صدای خیرخواهانهای شمشیر میکشند تا نشان دهند بهجای حل مسائل و مشکلات جامعه، همچنان آگاهی مردم را نشانه میروند و منادیان آگاهی را سرکوب میکنند.در حالی که ۴ ماه از بازداشت موقت آقایان رسول بداقی، محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی میگذرد، آنها برخلاف قانون در بازداشت بهسر میبرند. رسول بداقی حتی به بند عمومی منتقل نشده و در سلول انفرادی است . هاشم خواستار علیرغم بیماری در چهارمین سال زندانش، از دسترسی به دارو و تلفن نیز محروم شدهاست. اسماعیل عبدی بعد از شش سال زندان ظالمانه بیش از دو سال است که زندان دوم خود را در کچویی کرج سپری میکند. جواد لعل محمدی و محمد حسین سپهری نیز در وکیل آباد مشهد و مهدی فتحی هم در زندان عادل آباد شیراز زندانیند”. کانال تلگرامی شورا با انتشار اسامی رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، سارا سیاه پوش، ناهید شیرپیشه، مهدی فتحی، ناهید فتحعلیان، زینب همرنگ، معصومه عسگری پور، اسماعیل عبدی، هاشم خواستار، جواد لعل محمدی، محمد حسین سپهری نوشته است که ” ما خاموش شدنی نیستیم”. و این فقط یک ادعا نبوده بلکه بیان یک واقعیت است، هر چند که اینجا و آنجا رژیم با تاکتیک آزاد کردن موقت با وثیقه های چند میلیونی و به بند کشیدن دوباره همچنان شمشیر سرکوب را بالای سر آنان گرفته است. آخرین نمونه آزادی ” سارا سیه پور” فعال فرهنگی با سپردن وثیقه چند میلیونی در روز شنبه گذشته بود. با این وجود تمام این سرکوبگریها باید گفت که دستکم در یک سال گذشته فرهنگیان تجمعات پرشکوه سرتاسری را سازمان داده اند و با وجود اینکه در پی هر اعتصاب و تجمع سرتاسری تعدای از آنان را سرکوبگران به بند کشیدند، اما فرهنگیان گامی به عقب ننهادند. اکنون ماههاست که جنبش اعتراضی فرهنگیان به یکی از مؤلفه های اساسی جنبش اعتراضی در جامعه تبدیل شده است. ومهمتر اینکه توانسته اند به یمن داشتن یک تشکل سرتاسری صفوف خود را در جریان هر اعتراضی گسترش دهند. معلمان در دیماه سال گذشته در صد وشانزده شهر دست به تجمع زدند و چند هفته بعدتر سه روز متوالی در دویست شهر به خیابان آمدند. فرهنگیان برای پیشبرد این اعتراضات هزینه های سنگینی پرداخت کرده اند.اما همچنان محکم واستوار ایستاده اند و آزادی معلمان در بند نه تنها به یکی از مطالبات اساسی معلمان تبدیل گشته بلکه پیوند آزادی آنان با مطالبه نان ومعیشت در آشکارترین شکل بیان پیوند ” نان و آزادی” است. همین اراده برای کسب مطالبات سبب گردیده است که از حمایت همه جنبشهای اعتراضی وهمه تشکل های کارگری بهره مند گردند. کافی است که به کلی ترین مطالبات فرهنگیان نگاه کنیم تا روشن شود که بسیاری از این مطالبات نه تنها مطالباتی هستند که بخش های دیگر جنبش کارگری نیز برای کسب آن مبارزه میکنند، بلکه در عین حال مطالباتی هستند که بخش بزرگی از دغدغه های میلیونها خانواده کارگری و تهیدستان جامعه را بیان میدارند.
واقعیت این است که ماشین سرکوب رژیم در بیش از چهاردهه هیچگاه از کار نیفتاده است. نسل کشی دهه شصت، به گلوله بستن کارگران، یورش به اعتراض زنان، یورش به خوابگاههای دانشجویان، حمله به تجمعات اعتراضی فرهنگیان و بازنشستگان، کشتار کولبران، سیاهەای از جنایات سازمان یافته این رژیم است. در این دوران هر گونه عقب نشینی رژیم فقط نتیجه مبارزات کارگرای و تودەای بوده است. تجربه بیش از چهار دهه گذشته نشان داده است که رهائی کارگران و تودەهای فرودست جامعه از چنگال دشمن طبقاتی در گرو مقاومت، پایداری، سراسری کردن اعتصابات کارگری و جنبش های اعتراضی و تعرض سازمانیافته است. اگر رژیم جمهوری اسلامی از حربه تشدید سرکوب به عنوان تاکتیکی برای جلوگیری از استمرار و به هم پیوستگی مبارزات جاری استفاده می کند، در مقابل فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبشهای پیشرو اجتماعی تنها با تلاش سازمانیافته برای تداوم و سراسری کردن اعتصابات و اعتراضات خود می کنند این سیاست رژیم را در هم بشکنند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له