پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

قطعنامه”شورای حکام”، فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی


آمریکا و سه کشور تروئیکای اروپایی ( فرانسه، آلمان و بریتانیا)، روز چهارشنبه یازدهم خرداد پیشنویس قطعنامه ای را به منظور اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی برای سازش در احیای مذاکرات برجام تهیه کرده و آنرا در اختیار ۳۵ کشور عضو ”شورای حکام” آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دادند. هدف از تعجیل در صدور قطعنامه مزبور در دستور قرار گرفتن و تصویب آن قطعنامه در جلسه روز دوشنبه ۱۶ خرداد این شورا است. در رابطه با محتوای و مضمون این قطعنامه خبرگزاری رویترز همان روز طی گزارشی فاش ساخت که در آن از جمهوری اسلامی خواسته شده تا همکاریهای لازم با آژانس به عمل آورد و به سوالات باقی مانده این شورا پاسخ قانع کننده بدهد و بدون تأخیر نسبت به رفع ابهامات در رابطه با ” منشأ ذرات اورانیوم یافت شده در سه سایت ”شامل مریوان، پارچین ورامین و تورقوزآباد” اقدام نماید. در غیر این صورت ”شورای حکام”، جمهوری اسلامی را توبیخ نماید.


کارگزاران رژیم جمهوری اسلامی اسفند ماه پارسال متعهد شده بود که در یک بازه زمانی سه ماهه به سوالات آژانس در این رابطه پاسخ شفاف بدهند. اما تا کنون به تعهدات خود در این مورد عمل نکرده و این یکی از دلائل توقف مذاکرات احیای برجام از نظر آژانس می باشد که در یکی از گزارشات سه ماهه اخیر ”رافائیل گروسی” مدیر کل آژانس بر آن تأکید شده است. او اعلام نموده بود ”تا زمانی که آژانس پاسخ رضایت ‌بخشی در مورد منشاء ذرات اورانیوم از سوی ایران دریافت نکند، دشوار خواهد بود بتوان احیای توافق هسته‌ای را تصور کرد”. البته او همزمان در گزارش دیگری نسبت به افزایش میزان ذخایر اورانیوم غنی شده جمهوری اسلامی تا بیش از ۱۸ برابر حد مجاز، هشدار داده بود. اما جمهوری اسلامی دلیل توقف مذاکرات احیای برجام را مختومه اعلام نکردن پرونده ذرات اورانیوم یا مواد رادیوآکتیو در آن سه مرکز و نقطه دیگری در اطراف اصفهان می داند که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در بازرسی های خود به آن پی برده بودند.


دوره اخیر نشستهای احیای برجام که از اواسط فروردین ماه پارسال در ”وین” شروع شده بود پس از هشت دور مذاکرات، در ماه مارس بدون نتیجه از جانب جمهوری اسلامی متوقف گردید. مذاکرات در حالی متوقف شد که همه طرفهای در گیر از آمریکا و دولتهای قدرتمند اروپا گرفته تا روسیه و چین و خود جمهوری اسلامی نیز از مراحل نهایی مذاکرات و رسیدن به توافق ظرف یک هفته صحبت می کردند و نسبت به آن خوش بین بودند. 


اما درحالی که جمهوری اسلامی به بحران رو به گسترشی گرفتار آمده و در حالی که ورشکستگی اقتصادی رژیم و گرانی سرسام آور آنچنان تشدید شده که قدرت خرید مایحتاج حیاتی روزانه را نه تنها از کارگران و توده های مردم تهیدست ایران، بلکه از اقشار میانی جامعه نیز گرفته است و در حالی که حکومت جمهوری اسلامی از پاسخ گویی به مطالبات اولیه و اساسی مردم عاجز و ناتوان است و بیش از گذشته مورد نفرت انزجار عموم مردم است، در حالی که روزانه با اعتراضات توده ای در بسیاری از شهرهای ایران و به ویژه در استان خوزستان مواجه است، چرا مقامات رژیم به ادامه مذاکرات روی خوش نشان نمی دهند؟ چرا کار را به جایی رسانده اند که ”شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی مجبور به صدور قطعنامه در محکومیت جمهوری اسلامی می شود؟ چرا در چنین أوضاع فلاکتباری که رژیم به مردم ستمدیده ایران تحمیل کرده، وزیر خارجه رژیم می گوید : ” طرف غربی شتاب و عجله دارد و ما عجله ای نداریم و از خطوط قرمز خودمان نمی گذریم”؟ ویا سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به تصویب احتمالی قطعنامه شورای حکام علیه تهران تهدید می کند که : ”هر اقدام غیر سازنده ای از سوی شورای حکام، با پاسخ محکم و متناسب ما روبه‌رو خواهد شد”.


به نظر می رسد أولا باصطلاح خطوط قرمز نظام نیز بهانه ای بیش برای خودداری رژیم از ادامه مذاکرات احیای برجام نیست. زیرا شروط غیر عملیی که علی خامنه ای برای ادامه مذاکرات تعیین کرده است، از قبیل ” رفع یک جا و تمامی تحریمها، راستی آزمایی و تعهدات آمریکا مبنی بر عدم خروج مجدد از توافق هسته ای و عدم اعمال دوباره تحریمها”، نیز نشانه عدم جدیت رژیم در ادامه مذاکرات است. مذاکراتی که قبل از سرِ کار آوردن دولت ابراهیم رئیسی قاتل قطع شده بود و تا ماهها پس از آن نیز ادامه داشت. ثانیأ در شرایطی که جنگ اوکراین میان روسیه و قدرتهای سرمایه داری در جریان است، روسیه نیز بعنوان حامی ظاهری جمهوری اسلامی تمایلی به سازش جمهوری اسلامی با آمریکا و دیگر دولتهای اروپایی ندارد و عملا با ادامه مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن مخالفت می کند. روسیه می خواهد از جمهوری اسلامی و مذاکرات احیای برحام نیز به عنوان برگی برای امتیاز گیری در رقابت و کشمکش با غرب و آمریکا استفاده نماید.


اما برای جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای بازی مذاکرات احیای برجام با سیاست ”نه مذاکره خواهیم کرد و نه جنگ خواهد شد” می تواند فرصتی باشد برای تداوم و بقای حاکمیت رژیم. زیرا حاکمان رژیم اسلامی می دانند در شرایطی کنونی که کل نظام سرمایه داری با بحران ساختاری روبرو است و معضل و نگرانی اصلی آمریکا و غرب مقابه با گسترش نفوذ اقتصادی چین است که بخش اعظم بازارهای دنیا را به تصرف خود در آورده است، خطر آنچنانی از جانب آنان متوجه رژیم نخواهد شد. اما جمهوری اسلامی به خوبی می داند که خطر اصلی و چاره ناپذیر برای موجودیت جمهوری اسلامی، گسترش اعتصابات و اعتراضات و بروز خیزشهای اجتماعی از جانب کارگران و توده های مردم تهیدست و محروم جامعه است که به حرکت در آمده و به زودی بنیان این حکومت هار قرون وسطایی سرمایه داری را بر خواهد افکند.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: