پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

فقط با اعتصابات و اعتراضات گسترده و سرتاسری میتوان ماشین سرکوب رژیم را زمین گیر کرد!

بازنشستگان تامین اجتماعی در ادامۀ سلسله اعتراض‌های خود و به عدم تمکین دولت به قانون افزایش حقوق، بار دیگر روز شنبه، ۲۵ تیرماه، در ٢٤ شهر ایران تجمع کردند. تجمع های اعتراضی در شهرهای کرج، اهواز، اصفهان، اراک، بابل، مشهد، تبریز، زنجان، کرمان، ایلام، خرمشهر، تهران، خرم‌ آباد، شوشتر، سیرجان، اردبیل، رشت، رامهرمز، ساری، کرمانشاه، بیرجند، همدان، قزوین و دزفول برگزار شدند و شهرهای مزبور صحنۀ حضور گستردۀ بازنشستگان معترض بودند. آنان در ادامه اعتراضت خود بیش از یک ماه است که همه روزه دست به تجمع اعتراضی میزنند. واقعیت این است که حتی با افزایش دو میلیون هشتصد هزار تومان  در انتهای سال گذشته باز هم حداقل حقوق هفتاد وپنج در صد بازنشستگان تأمین اجتماعی چهار مرتبه زیر خط فقر و مستمری بازنشستگان کشوری دو ونیم برابر زیر خط فقر است. اکنون هم با افزایش سرسام آور تورم وبویژه حذف ارز ترجیحی در مورد ورود داروها ولوازم بهداشتی وشش قلم از کالاهای مورد نیاز مردم از جمله گندم، ذرت، سویا، روغن، دانه های روغنی وبالاخره افزایش قیمت نان جای تعجب نیست که با وجود موج گستردۀ سرکوبها در دو سه ماه گذشته، باز نشستگان به خیابان بیایند. آنها بارها و بارها به سطح پائین دستمزدشان، به غارت رفتن صندوق های تأمین اجتماعی و بازتشستگی و افزایش دائمی و روزمرۀ هزینه های زندگی، افزایش نیافتن مستمری در چند نوبت از سال برای پوشش تورم، اعتراض داشته وخواهان ادامۀ خدمات رایگان و کافی و خواهان حق تشکل مستقل و آزاد هستند. در عین حال بازنشستگان تامین‌اجتماعی خواستار لغو افزایش ده درصدی حقوق غیرحداقل‌ بگیرها و اجرای مصوبۀ افزایش ۵۷ درصدی حقوق خود، همچنین پرداخت بدهی بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت‌های ایران، از نیمۀ دهه ۵۰ تاکنون هستند.


از زمان تصمیم دولت ابراهیم ‌رئیسی برای افزایش ده درصدی حقوق بازنشستگان غیرحداقل‌ بگیر،‌ هفته‌ها است که تجمع‌های اعتراضی گسترده‌ای در شهرهای مختلف ایران برگزار می‌شود. آگر آنان دراعتراضات گذشتۀ خود به درستی طرح کرده بودند که “فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون” و مطالباتشان همواره بی جواب مانده بود، بنابراین به این شعار خود پایبند بوده وبیست وپنج تیر یکبار دیگر به خیابان آمدند. آنان در کنار مطالبات همیشگی خود که در سخنرانی نمایندگان وشعارهایشان تبلور یافته بود، در عین حال در کنار شعار مرگ بر رئیسی، با فریاد رسا شعار “اسماعیل گرامی آزاد باید گردد” را سر دادند. بازنشستگان فراموش نکردند که یکی از همرزمانشان  کارگر بازنشستۀ معترض شصد وهفت ساله حدود هفده ماه است که بدون مرخصی زندانی شده واکنون هفته هاست که دست به اعتصاب غذا زده است. اما پاسخ رژیم یکبار دیگر ارسال نیروهای انتظامی برای سرکوب تجمع کنندگان بود. تنها در تهران دهها تن از تجمع کنندگان دستگیر شدند. در کرج ماموران حکومتی به تجمع اعتراضی بازنشستگان یورش برده و سعی در دستگیری فعالین کردند. بازنشستگان یکدست و متحد مانع دستگیری یاران خود شدند و ماموران را به عقب راندند. بر اساس تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی تجمع امروز در تبریز نیز با حضور گسترده نیروهای انتظامی و سرکوب همراه بوده است.  


همۀ داده ها نشان میدهند که سیاست سرکوب اعتراضات وبه بند کشیدن فعالین، این اعتراضات به رویکرد اصلی رژیم بویژه بعد از گماردن رئیسی جلاد در رأس قوۀ مجریه گردیده است. دستکم از روز جهانی کارگر، یازدهم اردیبهشت امسال به این سو موج بگیر وبه بندها افزایش چشمگیری یافته است. رژیم با اجرای یک سناریو مفتضح امنیتی نه تنها دوتن از اعضاء سندیکای فرانسه که برای گردشگری به ایران آمده بودن را دستگیر کرد، بلکه تعداد زیادی از فعالین جنبش معلمان و دوتن از رهبران سندیکای شرکت واحد را به اتهام “اخلال در امنیت ملی” به بند کشید. رضا شهابی و حسن سعیدی از اعضاء سندیکای واحد اکنون هفته هاست که در اعتصاب غذا بسر میبرند، بویژه حال رضا شهابی ناشی از تأ ثیرات دستگیریهای گذشته موجب نگرانی است. کانون صنفی معلمان در اعتراض به این بازداشتها مجددا معلمان را به اعتراضات سراسری فرخواند که در جریان این اعتراضات تعداد زیادی از معلمان در شهرهای مختلف دستگیر گردیدند. منتها موج دستگیریها در همین حدود باقی نمانده وبدنبال آن دو تن از فیلم سازان برجستۀ سینمای کشور، محمد رسول اف، مصطفی آل احمد دستگیر شدند. به اصطلاح جرمشان اعلام همبستگی با مردم آبادان در جریان سقوط ساختمان متروپل بود. مضافا اینکه جعفرپناهی که برای اطلاع از وضعیت آنان به دادگاه مراجعه کرده بود، خود نیز دستگیر وزندانی میشود. در دفاع از آنان بیش از چهارصد هنرمند وکانون نویسندگان با انتشار اطلاعیه ای ضمن محکوم کردن این دستگیریها خواهان آزادی آنان شدند. در روزهای چهاردهم وپانزده تیرماه نیروهای سرکوبگر رژِیم در همدستی با کارفرما به صفوف کارگران معدن مس سونگون ورزقان هجوم برده وهفت تن ازانها را دستگیر کرده وبا  یایان اعتصاب بیست نفر دیگر از کارگران نیز دستگیر شدند.


صابر زمانی برادر واله زمانی فعال کارگری در یادداشتی اعلام نمود که از زمان دستگیری این فعال کارگری حدود یک ماه ونیم میگذرد و با اینکه او مبتلا به بیماری هپاتیت حاد وبیماریهای گوارشی است، ولی از زمان بازداشت تاکنون نه تنها هیچگونه ملاقات حضوری با خانواده نداشته است، بلکه از دسترسی به پزشک و داروهای خود نیز محروم شده است. ایشان طبق آخرین تماس عنوان نمودند که تنها یکبار برای آزمایش پزشکی توانسته اند با پزشک ملاقات کنند و روزانه ساعت ها مورد بازجویی قرار می گیرد و قرار بازداشت او مرتبا تمدید میشود. در نمونه دیگرمحمدعلی زحمتکش، فعال جنبش معلمان، محبوس در زندان عادل آباد شیراز، در پی وخامت وضعیت جسمی به بهداری این زندان منتقل شد. آقای زحمتکش از تاریخ ۷ تیرماه در اعتراض به تداوم بازداشت و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم در اعتصاب غذا بسر می برد. به گزارش هرانا چهار زندانی سیاسی زن به اسامی پرستو معینی، زهرا صفائی، فروغ تقی پور و مرضیه فارسی که دوران محکومیت خود را در زندان قرچک ورامین سپری میکنند، ازمراقبتهای پزشکی لازم محرومند، به ویژه اینکه مرضیه فارسی به سرطان مبتلا ست . در روز چهارشنبه بیست ودوم تیرماه سه شهروند ساکن شهرهای اشنویه، و پیرانشهر به دلایل نا معلومی بازداشت شده و به مکانهای نا معلوم منتقل شده اند. همزمان تعدادی زیادی از زنان که در مقابله با هفته “حجاب و عفاف” رژیم شجاعانه به خیابان آمده وبا افکندن ججاب بر زمین نفرت عمیق خود را از این سیاست رژیم اعلام کردند، دستگیر شدند. در عین حال در روزهای شنبه ویکشنبه به دنبال فراخوان به تجمع اعتراضی به خشک شدن دریاچۀ ارومیه ناشی از سیاستهای تخریب محیط زیست از جانب رژیم تعداد زیادی از فعالین ساکن در ارومیه و تبریز بازداشت شده اند.

 
همه داده ها نشان میدهند که رژیم سیاست سرکوب وامنیتی کردن جامعه را به استراتژی اصلی خود در مقابله با جنبشهای اعتراضی تبدیل کرده است. این همه اما نه نشانه قدرت رژیم بلکه هراسی است که رژیم از شورشهای گرسنگان ومبارزات اعتراضی کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان وفعالین محیط زیست دارد. این ترس رژیم واقعی است. از آنرو که در مقابل چالشی که در بستر این اعتراضات در مقابلش قرار گرفته است، بسیار شکننده است.


جنبش های اعتراضی برای مقابله با استراتژی سرکوب وامنیتی کردن جامعه چاره ای جز سرتاسری کردن این مبارزات وایجاد رهبری سراسری برای همسو کردن این مبارزات ندارند. تنها وتنها از این گذرگاه است که میتوان ماشین سرکوب رژیم را زمینگیر کرد.


اشتراک در شبکه های اجتماعی:

تگ ها :

سخن روز