عقب نشینی آنها و پیشرویِ ما در دوران پسا«احیای برجام»
سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰
آخرین گزارشات منتشرشده از سوی طرفین مذاکرهکننده در وین بر سر احیای توافق هستهای حاکی از آن است که پیشرفتهای چشمگیری حاصل شده و روند مذاکرات وارد فاز نهایی برای تصمیمگیری سیاسی شده است. این مسئله مستلزم آمادهسازی بیشترِ مبارزات مستقل و تودهایِ کارگران و محرومان برای برداشتن گامهای بلندتری در دوران پرتحول پیشاروست؛ گامهایی که لازم است با درایت و نیرومندیِ فزایندهتر بهسوی اتحاد و همبستگی برداشته شوند.
از سویی، علی باقری، رئیس تیم مذاکرهکنندهی رژیم جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات احیای برجام در وین روز چهارشنبه ۲۸ بهمن در توییتی اعلام کرد: «بعد از هفتهها مذاکرات فشرده، بیش از هر زمان به توافق نزدیک شدهایم.» و افزود: «زمان تصمیمگیری طرفهای مذاکراتیِ ما فرا رسیده است.» همچنین امیرعبداللهیان، وزیر خارجهی رژیم اسلامی روز بعدش در این رابطه گفت: «ما به یک توافق خوب و دستیافتنی بسیار نزدیک هستیم.» در آنسوی طرفین مذاکرهکننده، سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا نیز ضمن اشاره به دستیابی به «پیشرفتهای ماهوی» طی یک هفتهی اخیر افزود: «اگر ایران از خود جدیت نشان دهد باید بتوانیم طی روزهای آینده به توافق برسیم.» در همین راستا، خبرگزاری رویترز، به نقل از یک مقام ارشد اروپایی، گزارش داد انتظار میرود بهزودی توافقی بر سر مناقشهی اتمی با ایران حاصل شود.
از اینرو، همانطور که پیشبینی میشد روند مذاکرات وین بر سر «احیای برجام» فاز نهاییِ تصمیمگیری را طی میکند و به زودی جمهوری اسلامی ایران ناچار میشود «جام زهری» دیگر را سر کِشد و سازش و تسلیم در برابر قدرتهای غربی را بپذیرد. جمهوری اسلامی در شرایطی در مقابل فشار تحریمهای خُردکنندهی آمریکا وادار به عقبنشینی شده که با انبوهی از بحرانهای حاد و عمیق دست به گریبان است. این رژیم عملاً زیر منگنهی فروپاشی شاهرگهای حیاتی اقتصادی و مالی و نیز امواج پرخروش مبارزات و اعتراضات اجتماعی و سیاسی در سرتاسر ایران به تنگ آمده و راهی جز گردن نهادن به تسلیم و گریز از وضعت بحرانیِ کنونی ندارد. همچنین قدرتهای امپریالیستیِ غرب نیز بر این واقعیت واقفاند که جامعهی ایران آبستن تحولات عظیم است و هرآن ممکن است حاکمیت سیاسیِ جمهوری اسلامی در نتیجهی یک خیزش و قیام همگانی درهمپیچیده شود. از اینرو، آمریکا و دیگر قدرتهای سرمایهداری جهانی نیز جمهوری اسلامیِ مطیع و رامشده را بر اوضاع متلاطم و متحول انقلابی در ایران ترجیح میدهند. بر خلاف سیاست و تلاشهای بیوقفهی جریانات راست و بورژوایی که به اجرای حداکثریِ تحریمهای اقتصادی، تغییرِ از بالا، رژیمچنج، با دخالت قدرتهای امپریالیستی و ارتجاعی امید بسته بودند، قدرتهای غربی نیز از یک برآمد انقلابی در ایران وحشت دارند و میکشوند رژیم ایران را وادار بهعقبنشینی کنند و آن را با استراتژی و منافعِ خود در منطقه همسو سازند. درحالی که جریانات دستراستی مدام در کریدورهای کاخ سفید سرگردان بودند و برای دیدار و عکسگرفتن با مقامات قدرتهای غربی گوی سبقت را از یکدیگر میربودند؛ یعنی نیروهایی که پیوسته تودهها مردم را به امید آمدن «دست غیبِ» از بیرون در انتظار نگه میداشتند، اما مبارزات مردم زحمتکش و محروم جامعه پیوسته در جریان بوده است.
بر کسی پوشیده نیست که رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی عامل اصلیِ مصائب، فقر و فلاکت، بحرانها و انسدادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در پهنهی جامعهی ایران است. پس از حاصلشدن احیای برجام نیز این معضلات و بحرانها به قوت خود باقی خواهند ماند. همزمان نباید فراموش کرد که دودِ تحریمهای سخت و سهمگین اقتصادی از سوی دولت امپریالیستی آمریکا بیش از هرچیز به چشم اکثریت کارگران و مردم تنگدست و فرودست ایران رفته و هستی اجتماعی و انسانیشان را به تباهی کشانده است. پایان این تحریمها موقعیت مبارزاتی کارگران و زحمتکشان علیه جمهوری اسلامی را تقویت میکند. آنچه میتواند نانی را به سفرهی ستمدیدگان و حذفشدهگان جامعه اضافه نماید، مبارزهی مستقیم و تودهای خودِ مردم است، نه امیدبستن به قدرتهای سرمایهداری و امپریالیستی. اینکه جنبشهای اجتماعی در طول این سالها لحظهای دست از کنشگری و اعتراض و مبارزه نکشیده و بجز نیروی مستقل و متحدانهی طبقاتی و اجتماعیِ خود، به هیچ قدرت خارجی و یا جناحهای درونحکومتی متکی نبودهاند، افتخار و سربلندیِ غرورآفرینی است که باید به آن بالید و آنرا استمرار بخشید.
بنابراین، مادامیکه توافق هستهای برجام میان رژیم اسلامی ایران و دیگر قدرتهای سرمایهداری به زودی تنفیذ میشود و رژیم جمهوری اسلامی چارهای جز عقبنشینیِ مفتضحانه ندارد، لازم است خیل عظیم مردم معترض و جان بهلب رسیدهی ایران خود را برای خیزهای بلند و پرقدرتمند تازهتری در دوران «پساـاحیای برجام» آماده سازند. آنچه سیمای سیاسی ایران را در یک دههی گذشته بهویژه سالها و ماههای اخیر متحول ساخته و دگرگونیهای عظیم مبارزاتی را رقم زده، عبارتند از: خیزشهای سراسری تهیدستان و محرومان علیه فقر، محرومیت، بیعدالتی و استبداد سیاسی؛ اعتصاب و اعتراضات مستمر و پرقدرت جنبش رادیکال کارگری در بسیاری از مراکز صنعتی و تولیدی؛ تحصن و تجمع سراسری و شورانگیز معلمان و بازنشستگانِ مبارز و حقخواه؛ و بسیاری نارضایتیهای دیگر اجتماعی و سیاسی در پهنای جغرافیای ایران که جملگی رژیم جمهوری اسلامی را تا مرز فروپاشی و سقوط بهعقب رانده است. سیر پیشرویِ این مبارزات در هر گامبرداشتنِ خود با قدرت بیشتر، با ارتقای آگاهی طبقاتی فزایندهتر و با بلوغ سیاسیِ پُرشورتری رقم خوردهاند.
بگذارید بار دیگر این فراخوان کیوان صمیمی، عضو کانون نویسندگان ایران و روزنامهنگارِ محبوس در زندان جمهوری اسلامی را یادآور شویم که گفت: «هرکس هرجا هست یک قدم بیاید جلو.» معنای عملی و مبارزاتی این فراخوان در تداوم و گسترش اعتصاب و اعتراضات سراسری کارگران و معلمان تجلی یافته و لازم است در مقیاس گسترده و درهمتنیدهتری پاسخ بگیرد. هرگامی که تودههای مبارزات مردم برمیدارند ضروریست با هوشیاری بیشتر مسیر پیشروی را تسهیل و تثبیت نماید؛ و هرگام آن باید به حلقهشدن بازوان مبارزاتی در یک صف و شانهبهشانهی هم ترجمه شود. این پیشروی و گامبرداشتنها لازم است به اتحاد و همبستگی طبقاتی و اجتماعی کارگران، معلمان، زنان، جوانان، بازنشستگان و دیگر تودههای تهیدست و رنجدیده منجر شود. در هر قدمی که برداشته میشود لازم است سنگرهای مبارزاتی که تاکنون کسب شدهاند با درایت کامل حفظ شوند و سنگرهای تازهتری را تحصیل نمود و به آن استحکام بخشید.
مظهر آگاهیِ طبقاتی و بلوغ سیاسیِ این پیشرویها در چند عرصه نمود یافته است. همزمانیِ اعتراض کارگران گروه ملی فولاد اهواز و کارگران شهرداری در مقابل ساختمان استانداری یکی از جلوههای این اتحاد و همبستگی است که با سردادن شعار «فولاد، شهرداری، اتحاد، اتحاد» نمودار یافت. و نیز «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» از اعتراض و تجمعات معلمان حمایت کرد و اعلام کردند «بهعنوان والدین دانش آموزان هر کجا که باشیم لازمست در این تجمعات شرکت کنیم. در محل تجمعات همبستگی خود را اعلام کنیم و با به دست گرفتن شعار «تحصیل با کیفیت و رایگان برای همه کودکان در کنار معلمان شریف بایستیم و حق و حقوق خود را طلب کنیم.»
آری! این است آن شور و شوق مبارزاتی و بلوغ طبقاتی و سیاسی که در ایجاد حلقههای پیوند میان جنبش کارگری و دیگر جنبشهای رادیکال و پیشرو اجتماعی تبلور مییابد و اعلام میکند چارهی رنجبران وحدت و تشکیلات است! و نیز مبارزه برای مطالبهگری و دادخواهی را گامبهگام به هم متصل میکند، و صف طبقاتی ستمدیدگان را علیه ستمگران و سرمایهداران مستحکم میکند تا سنگرهای مبارزاتیِ بیشتری را کسب کنند و سرانجامْ خود را برای یک خیز همگانی و یک گام بلندتر برای قیام و انقلاب آماده میسازند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له