طلیعه های فروپاشی حکومت اسلامی
پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
طی چند ماه گذشته بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داخلی و منطقەای رژیم در ایران گستردەتر و عمیق تر شدەاند. رژیم جمهوری اسلامی هیچ گاه تا این حد در رویارویی با تشدید بحرانهای عاصی و زبون نبوده است؛ برای هیچ یک از بحرانهایی که گریبانگیرش شده، راه حلی ندارد،؛ خامنهای بعنوان شخص اول حکومت اسلامی بیش از هر زمانی بیاعتبار شده و مستقیمأ از جانب کارگران، بازنشستگان، معلمان، زنان، دانشجویان و حتی از جانب بسیاری از مهره های دستگاه روحانیت خودی و غیر خودی نیز مورد اعتراض و انتقاد مستقیم و غیر مستقیم قرار می گیرد؛ تهدید و خواهش و تمنایش درهر زمینهای بی پاسخ می ماند؛ شکاف و دشمنی میان حکومت و تودههای مردم هر روزه عمیقتر شده تا جائی که هرآنچه سران نهادهای روحانیت و فرماندهان سپاه پاسداران بخواهند و بگویند، مردم خلاف آن رفتار می کنند؛ زنان آزادیخواه و مبارز با زیر پا نهادن دستورات خامنهای و قوانین نهادهای تحمیق و سرکوب، با عدم رعایت حجاب اجباری، رهبران و دم و دستگاههای حاکمیت را کلافه کردهاند؛ اجرای طرحهای زن ستیزانه ارتجاعی از جمله “طرح نور” اینک به معضل بزرگی برای سران و فرماندهان سپاه پاسداران تبدیل شده است؛ خیابانها و معابر عمومی، روزانه به میدان جنگ و درگیری زنان و مردان آزاده با مزدوران حجاب بان و نیروهای امنیتی و سرکوبگر تبدیل شده که از آزادی و کرامت انسانی خود دفاع می نمایند؛ برخورد نیروهای سرکوبگر به زنان به فضیحتی دیگربرای حکومت اسلامی تبدیل شده تا جائی که بسیاری از آخوندها و حتی عناصر جناح اصولگرا نیز حکومت را سرزنش کرده و نگران بقای حکومتشان هستنند؛ تنها ابزار تداوم حاکمیت که سرکوب و اعدام و شکنجه است و رژیم به صورت هیستریک و جنون آمیز به اعدام زندانیان و صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی پناه برده، دیگر کارایی آنچنانی ندارد.
وجود چنین شرایطی که در آن “نه حکومت توانایی حاکمیت و ادارۀ جامعه را دارد و نه تودههای مردم قبول میکنند که رژیم اسلامی بر آنان حکومت نماید”، می تواند نشانۀ آغاز پروسۀ فروپاشی و سرنگونی حکومت اسلامی باشد. ذکر یکی دو فاکت در این موارد میتواند صحت این ادعا را تأئید نماید : طی ماههای اخیر اعتصابات و اعتراضات کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه، بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، پرستاران و حتی کسبۀ بازار نیز در حال افزایش بوده است. در دو سه هفتۀ گذشته حتی شاهد اعتصاب طلافروشان و اعتصاب کسبۀ مراکز لوزام آرایش و بهداشتی و غیره نیز بودهایم. در زمینۀ اوضاع اقتصادی بنا به گزارش اخیر بانک مرکزی رژیم، طی ٩ ماه سال گذشته به دلیل نبود امنیت، سرمایهداران خصوصی و دولتی، ٢٠ میلیارد و ١٩٣ میلیون دلار سرمایه شان را به خارج منتقل کردهاند. این میزان بالا از فرار سرمایه نسبت به دورۀ مشابه در سال گذشته ٢٥ درصد افزایش یافته است.
ناصر همتی رئیس سابق بانک مرکزی فاش ساخت که، دولت رئیسی ماهانه ٢٠ هزار میلیارد تومان پول بی پشتوانه چاپ و به بازرا تزریق کرده است تا بخشی از بدهی یک ترلیون تومانی دولت را تأمین نماید. این امر خود موجب بالا رفتن تورم و گرانی و کاهش ارزش ریال شده است که نشانۀ دیگری از ورشکستگی حکومت اسلامی است. در زمینۀ مسائل سیاسی، بسیاری از مسئولان و وابستگان رژیم برای تبری خود، تمرد و نافرمانی میکنند و یا به خارج فرار می کنند. این خود نشانۀ ریزش در لایههایی از صفوف حکومت اسلامی است که رو به افزایش است و نشان دیگری از اوضاع آشفتۀ حکومت اسلامی است. نمایش انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان در دور اول و دوم ریزش نیرو و خالی شدن زیر پای سران حکومت اسلامی را نشان میدهد. میزان مشارکت در مضحکۀ انتخابات دور دوم مجلس علیرغم تأکیدات خامنهای و تلاش دم و دستگاههای حکومتی، بی رونق تر و افتضاح آمیز تر از دور اول هم بود. تا جائی که روزنامۀ اصولگرای رسالت نیز در سرمقاله خود، نتایج انتخابات دور دوم را “فاجعه و بحران و تحقیر” توصیف کرد. میزان مشارکت در دور دوم در تهران، هفت در صد و در بسیاری از دیگر کلان شهرها کمتر از ده درصد بوده است. علاوه بر آن غرولند مهرههای بالای رژیم از جمله افشای نامۀ حسن روحانی به احمد جنتی در رابطه با رد صلاحیتش، نشانۀ تنگ تر شدن حلقه حاکمیت و نگرانی حاکمان حتی از خودیهای جمهوری اسلامی است. روحانی در نامه اش اعتراف کرده که در جمهور اسلامی نهاد و مقام ریاست جمهوری محلی از اِعراب ندارند. او گفته: “کسی که در انتخاباتی میلیونها رأی به او داده شده، به راحتی توسط کسان و نهادی که مردم آنان را انتخاب نکرده اند، رد صلاحیت خواهند شد”.
نتایج این نمایش انتخاباتی در فاصلۀ کوتاهی از سویی تسریع در ریزش نیروهای رژیم را نشان داده و از سوی دیگر بیاعتبار شدن هرچه بیشتر حکومت اسلامی و میزان بالای نفرت و انزجار کارگران و مردم زحمتکش از حکومتی است که سالهاست زندگی فلاکتباری به آنان تحمیل کرده است. در سطح منطقهای نیز جمهوری اسلامی وضعیت مشابهی دارد. سیاستهای مداخله گرانه و پرهزینۀ جمهوری اسلامی در منطقه به ویژه پس از آغاز جنگ جنایتکارانه و نسل کشی اسرائیل علیه مردم فلسطین با شکست و ناکامی روبرو شده است. رژیم اسلامی علیرغم همۀ جار و جنجال تبلیغاتی در “دفاع از مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی را از نقشه جغرافیایی پاک میکنیم و غیره” اینک پس از هفت ماه جنگ نه تنها نتوانسته کاری برای مردم ستمدیدۀ فلسطین انجام دهد، بلکه با تلفات و خساراتی که اسرائیل به جمهوری اسلامی وارد کرده، سیاست “عقلانیت انقلابی و نرمش قهرمانانه”، یعنی سکوت در پیش گرفته است و چماق تهدیدش برای دخالت در منطقه یعنی “نیروهای محور مقاومت” نیز برایش ثمری نداشته است. جمهوری اسلامی نه تنها از مردم فلسطین بلکه از خود نیز نتوانسته دفاع نماید. در چند روز اخیر اسلحه و مهمات ارسالی رژیم برای اخوان المسلمین اردن توسط دولت ضبط شده است. دولت اردن علاوه بر دستگیری تعدادی از اعضأ آن حزب، در صدد شکایت از جمهوری اسلامی در مراجع بینالمللی به خاطر ارسال اسلحه و مهمات به داخل اردن هم میباشد.
آنچه مسلم است این است که عمر جمهوری اسلامی به سر رسیده و تمام شواهد نشان از تغییر و تحول و سرنگونی یا فروپاشی حکومت اسلامی در آیندۀ ای نه چندان دور دارد. رهبران و سران رژیم نیز بقا و امنیت خود را درخطر جدی میبینند. در چنین شرایطی مهم آن است که کارگران با اعتصابات متحدانه و سراسری به ویژه در مراکز و مؤسسات کلیدی تولیدی و زحمتکشان و فرودستان جامعه با گسترش اعتراضات تودهای و سراسری و سازمانیابی صفوف خود بتوانند تغییر و تحولات آتی را در مسیر منافع و مصالح طبقاتی و استقرار حاکمیت شورایی کارگران و مردم زحمتکش قرار دهند.
سخن روز تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومەله
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv