طبقه کارگر این توازن قوا را تغییر می دهد
چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰
بر اساس گزارش و با استناد به داده های صندوق بین المللی پول در ماه آوریل ۲۰۲۱، لیستی از رتبه بندی میزان دستمزد کارگران کشورهای مختلف تنظیم شده است که بر اساس داده های این نهاد بین المللی، ایران در رتبه ۱۶۰ قرار دارد. در این رتبه بندی ایران پس از گامبیا و حتی افغانستان که در رتبه ۱۳۹ قرار دارد، همچنین پایین تر از بنگلادش، لیبی و عراق گزارش شده است. ایران با تورم نقطه به نقطه ۵۰ درصدی، ششمین تورم بالای جهان را دارا است. بر اساس آمارهای خود رسانه های دولتی خط فقر در ایران از مرز ۱۰ میلیون تومان نیز گذشته است و همچنین بیشتر از ۶۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند. با اینکه حتی بر مبنای قانون کار ضد کارگری رژیم در پروسه تعیین دستمزدها بایستی ابتدا تورم واقعی و نرخ سبد کالایی مشخص شود، اما واقعیت اینست که دستمزد یک ماه کارگران تنها ۳۰ درصد هزینههای زندگی آنها را پوشش میدهد، یعنی دستمزد کارگران کفاف هزینه های ۱۰ روز اول ماه را نمیدهد. بر همین اساس هزینههای زندگی کارگران در ۲۰ روز باقی مانده بایستی با شغلهای دوم و سوم تامین شود. به بیانی دیگر درحال حاضر میزان واقعی دستمزد تنها کفاف زنده ماندن کارگران و خانوادهشان میباشد. به گزارش رسانه های دولتی، نرخ تورم در مواد خوراکی بیشتر از ۶۰ درصد اعلام شده است. اگر در خوشبینانه ترین حالت نرخ تورم سال ۱۴۰۰ را بالای ۵۰ درصد در نظر بگیریم، در این صورت میلیون ها نفر دیگر در ایران به زندگی در زیر خط فقر سوق داده می شوند.
بنا به گفته فعالین کارگری در تعیین حقوق و دستمزد کارگران، هم هزینه سبد معیشت و هم خط فقر باید درنظر گرفته شود تا بر مبنای آن دستمزد کارگران پیش بینی و تصویب شود. در سالهای اخیر شکاف و فاصله بین حداقل دستمزد و خط معیشت کارگران افزایش داشته و این مسئله در افت شدید قدرت خرید خانوار تاثیرگذار بوده است. در طی روزهای اخیر هزینه ماهانه سبد معیشت خانوارهای کارگری ۸ میلیون و ۹۷۹ هزار تومان تعیین شد با این حال کارشناسان و فعالان حوزه کار و مقامات کارگری بر این باورند که هزینه های سبد معیشت کارگران بسیار بیش از این میزان است. به این معنا در طی بیشتر از ۴۰ سال گذشته همواره سبد معیشت برای تعیین دستمزد ها آگاهانه نادیده گرفته میشود و همین امر منجر به عقب افتادن دستمزدها نسبت به تورم افسارگسیخته است. شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه کارگری بدلیل گسترش وسیع فقر بسیار ناپایدار است. کارگران روزانه به قعر خط فقر پرتاب میشوند.
مبارزه کارگران ایران برای افزایش دستمزدها در شرایطی ادامه دارد که در کشورهای پیشرفته تر سرمایه داری، کارگران با نیروی سازمانیافته خود حد و مرزی را به سرمایه داران و دولت در تعرض به سطح معیشت کارگران و پایین نگاه داشتن دستمزدها تحمیل کرده اند. تعیین حداقل دستمزدها و تعیین حد و مرزی برای سرمایه داران در پایین نگاه داشتن دستمزدها با این هدف انجام گرفته که کم درآمدترین بخش طبقه کارگر نیز بتواند با توجه به سطح تورم واقعی و افزایش قیمت ها، حداقل های زندگی خود را تأمین نماید. کارگر بنا به موقعیتی که در مناسبات تولید سرمایه داری دارد نه تنها باید بتواند به وسیله دستمزد و بهای روزانه نیروی کارش امکان داشته باشد که هر روز این نیرو را تجدید نماید تا باز بفروشد، بلکه بتواند نیازهای یک زندگی انسانی را تأمین کند. کارگر باید قادر باشد که فروش این تنها دارایی خود را طوری مدیریت نماید که یک عمر بتواند از قبل آن زندگی کند. در نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی این حداقل ها، روزانه پایمال می شوند.
در ایران سرمایه داران، صاحبان صنایع و دولت به عنوان خریداران نیروی کار با تکیه بر وجود ارتش عظیم بیکاران می کوشند تا دستمزد کارگران را تا سرحد امکان پایین بیاورند و دفاع از هر چه سودآورتر شدن سرمایه های خود را حق بی چون و چرای خود می دانند. کارگران هم حق خود می دانند که در برابر عرضه نیروی کارشان دستمزدی را مطالبه کنند که با توجه به نرخ تورم واقعی در جامعه و ملزومات تأمین یک زندگی انسانی در اوایل قرن بیست و یکم بتوانند زندگی خود و خانواده شان را تأمین نمایند. در اینجا میان حق سرمایه دار و حق کارگر یک تعارض آشکار و همیشگی وجود دارد و زور است که حکم می کند. رژیم جمهوری اسلامی فعلا و در توازن قوای کنونی با ضرب قانون و با تکیه بر نیروی سرکوب و بگیر و ببند هر روزه فعالین و رهبران کارگری این تعارض را به نفع سرمایه داران حل کرده است. زیرا بدون تشکل های طبقاتی و مستقل کارگری، کارگران نمی توانند اراده طبقاتی خود در تعیین حداقل دستمزدها را به سرمایه داران و دولت شان تحمیل کنند. در واقع تعیین میزان حداقل دستمزدها محصول توازن قوای طبقاتی است. اعتراضات کارگران حول خواست افزایش دستمزدها می تواند عقب نشینی موقت کارفرمایان و دولت در تعرض به سطح معیشت کارگران و افزایش موقتی دستمزدها را به دنبال داشته باشد، اما سرانجام ایجاد تشکل های توده ای و طبقاتی مستقل از دولت کارگران است که می تواند، توازن قوای طبقاتی را به سود کارگران تغییر دهد. از آنجا که روند رو به گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران و مبارزات سراسری و پرشکوه معلمان ادامه دارد، بدون تردید کارگران بر متن این مبارزات جاری، با اتکا به نیروی اتحاد و یکپارچگی و با برپایی تشکل های طبقاتی خود این وضعیت را تغییر خواهند داد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومهله