ضرورت ایجاد شورای همکاری فعالین و تشکل های مستقل جنبش کارگری
سه شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲
روز شنبه نهم دی ماه ۱۴۰۲صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز طی اطلاعیه ای اعلام کرد که: « در هشتمین روز از اعتصاب قدرتمند ما، نمایندگانی که به واسطه خرد جمعی و با پشتوانه قدرت اتحاد سه هزار نفره در جلسه شرکت کرده بودند، توانستیم بخش مهمی از مطالبات اعتصاب را به شرح زیر به دست آوریم:
- اجرای تقریبا نیمی از طرح طبقهبندی مشاغل برای تمام کارگران به ارزش ده میلیون تومان ماهانه بصورت علی الحساب تا اجرای کامل طرح؛
- رفع انسداد کارتها و بازگشت به کار ۳۸ نفر از همکاران حقطلب تعلیقی؛
- اختصاص مبلغ یاد شده به کارگران شرکت شفق.
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز همچنین در این اطلاعیه تأکید کردند که « رسیدن به این دستاوردهای بزرگ و تحقق بخش قابل توجهی از حق و حقوقمان را مدیون همبستگی مثالزدنی و اعتصاب یکپارچه کارگران شریف و زحمتکش گروه ملی فولاد اهواز می دانند. و در خاتمه بر پیگیری دیگر خواستەهایشان مبنی بر تبدیل وضعیت همکاران شفق از پیمانی به قراردادی، بازگشت به کار کریم سیاحی همکار اخراجی و خلع مالکیت شرکت از بانک ملی و مشارکت کارگری در مدیریت» تأکید کردند.
اعتصاب شکوهمند کارگران گروه ملی فولاد اهواز، تداوم اعتراضات کارگران در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی، اعتصاب قدرتمند کارگران ذوب آهن اصفهان، همزمان با تداوم یکشنبەها، دوشنبەها و سەشنبەهای اعتراضی و سراسری بازنشستگان نشان از آن دارد که خیزش انقلابی ژینا بر متن تعمیق بحران اقتصادی و شکاف طبقاتی چگونه زمین سیاسی ایران را برای پیشروی جنبش کارگری ایران شخم زده و تقویت کرده است و چگونه گرایش و میل درونی کارگران برای مبارزه را شدت بخشیده است. گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران در حالی که خط فقر در تهران به ۳۰ میلیون تومان و در شهرستان ها به بالای ۲۵ میلیون تومان در ماه رسیده است، نشانه لبریز شدن کاسه صبر و تحمل کارگران است. به رغم این اوضاع اقتصادی و شرایط فلاکتباری که به کارگران و اکثریت جامعه تحمیل شده است، رژیم جمهوری اسلامی حاضر نیست بهبودی جدی در زندگی کارگران و فرودستان این جامعه ایجاد کند. رژیم جمهوری اسلامی بشدت می ترسد از اینکه کوچکترین عقبنشینی از سیاستهای تا کنونی اش، به روحیه تعرضی در جنبش کارگری و دیگر جنبش های اعتراضی دامن بزند و به ازهم گسیختگی کامل نظم سیاسی حاکم بیانجامد. بنابراین گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران اجتناب ناپذیر است چون در برابر سیاست های ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی و کارفرمایان و صاحبان صنایع، کارگران غیر از ادامه مبارزه هیچ راه دیگری پیش رو ندارند.
تجارب جنبش کارگری در ایران و جهان نشان داده است که اعتصابات و اعتراضات کارگری بستر مناسبی را برای تشکل یابی طبقه کارگر فراهم می آورند. تشکل تودەای و طبقاتی و مستقل از دولت کارگران محصول مبارزه است. تشکل یابی طبقه کارگر نمی تواند درخلاء انجام گیرد. اعتصاب که ابزار مبارزه دسته جمعی کارگران و مدرسەای برای آموزش طبقه کارگر و پیشروانش در مبارزات سرنوشت سازی است که پیش رو دارد، در همانحال وسیله و مکانیسمی است که کارگران در ابعاد توده ای از طریق آن به ضرورت متشکل شدن پی میبرند. معلمان ایران در جریان اعتراضات و اعتصابات پیگیرانه خود تشکل های محلی و سراسری را ایجاد کردند و در جریان مبارزه آن را تکامل دادند. بازنشستگان در جریان مبارزه ای سنگر به سنگر درجەای از سازمان پیدا کردەاند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت محصول مبارزه کارگران در این مجتمع صنعتی است. کمیتەهای اعتصاب در آن مراکز تولیدی که به کانون اعتراض و اعتصاب تبدیل شده اند محصول مبارزات جاری کارگران بوده اند. کارگران هفت تپه در دل مبارزات و اعتصابات شکوهمند خود با برگزاری منظم مجامع عمومی به عنوان پایه تشکل شورایی، با دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیری ها، با انتخاب نمایندگان خود برای پیگیری خواستەهایشان، نشان دادند که ایجاد شوراهای کارگری امری ممکن است. این تجارب نشان می دهند که نباید ایجاد تشکل های طبقاتی و تودەای و مستقل از دولت کارگران را به بعد از سرنگونی رژیم اسلامی موکول کرد، بلکه باید برای ایجاد این تشکل ها آستین ها را بالا زد.
کارگران بنا به موقعیتی که در روند تولید اجتماعی دارند و بنا به موقعیتی که در کارخانه و مراکز تولیدی از آن بر خوردار هستند، بخاطر خصلت جمعی تولید و منافع مشترک شان، بخاطر استثمار شدید و بی حقوقی ای که هر لحظه به آنان تحمیل می شود به مبارزه روی می آورند و در روند این مبارزه به ضرورت ایجاد تشکل و سازمانیابی می رسند. سرمایه داران و رژیم اسلامی حامی آنها چه بخواهند و چه نخواهند، کارگران این امر را پیش می برند. بر پایه همین زمینه های عینی است که اعتصاب و مبارزه به بخشی از زندگی روزمره کارگران تبدیل شده است. این مبارزه هر چند گاها نهان انجام می گیرد اما بدون انقطاع در جریان است، و بر اساس همین واقعیت است که تلاش برای متحد کردن صف مبارزه و تشکل یابی کارگران از جانب فعالین و پیشروان این طبقه به یک امر عینی تبدیل شده است.
تجربه یکشنبەها، دو شنبەها و سەشنبەهای اعتراضی و سراسری بازنشستگان که چند ماه است ادامه دارد، اعتصابات و اعتراضات سراسری معلمان بار دیگر نشان داد که از پیش شرط های به هم مرتبط شدن و سراسری شدن اعتراضات و اعتصابات کارگری، مطالبات مشترک و وجود تشکل و سازمان سراسری است. در شرایط کنونی همین فقدان تشکل های تودەای و طبقاتی سراسری کارگران است که مانع به هم مرتبط شدن و سراسری شدن اعتصابات و اعتراضات کارگران در مجتمع های صنعتی، مراکز تولیدی و خدماتی مختلف شده است. با توجه به نبود تشکل های تودەای و طبقاتی، این وظیفه بر دوش تشکل های مستقل کارگری موجود و رهبران و فعالان کارگری در مراکز مختلف کارگری قرار گرفته است. تشکل های مستقل کارگری و رهبران و فعالینی که در کانونهای داغ مبارزه کارگران حضور دارند و از روابط زنده و ارگانیکی با کارگران برخوردار هستند، می توانند در ارتباط و پیوند با هم تشکل و نهادی مانند شورای همکاری تشکل های مستقل و فعالان کارگری را ایجاد کنند. این شورای همکاری می تواند تشکل سراسری معلمان و بازنشستگان و دیگر تشکل های مستقل کارگری و هم رهبران و فعالین دیگر بخشهای طبقه کارگر را در بر گیرد. ایجاد چنین نهادی اگر چه نمی تواند جایگزین تشکل های تودەای و طبقاتی کارگران در محیط های کار و سازمان سراسری کارگران گردد، اما در شرایط کنونی می تواند تا حدودی خلاء نبود تشکل های تودەای، طبقاتی و سراسری کارگران را پر کرده و نقش خود را جهت به هم پیوند زدن و سراسری کردن اعتصابات و اعتراضات کارگری ایفا نماید.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له