شیلی، شورش علیه نظم سرمایه داری!
دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰
روز دوشنبه هیجدهم اکتبر یکبار دیگر خیابانهای سانتیاگو و دیگر شهرهای شیلی میدان ابراز وجود دهها هزار نفری معترضان در دومین سالگرد شورش چند هفته ای مردم علیه نظم نئولیبرالی بود. از روزهای پیشین معترضین خود را برای آمدن به خیابان آماده میکردند. در دوازدهم اکتبر در جریان راه پیمائی بزرگترین اقلیت بومی ” ماپوچه ” برسر حقوق زمین و به رسمیت شناختن حقوق فرهنگی، یک دانشجوی حقوق توسط پلیس نظامی به قتل رسید. در مراسم خاکسپاری او هزاران نفر از اهالی بومی اقدام به راه پیمائی کردند. در روز های بعد نیز در بسیاری از شهرها متینگهای همبستگی با این بومیان برگزار شده بود. دوازدهم اکتبر برای بومیان قاره آمریکا یاد آور ورود کریستف کلمب به این قاره وآغاز به بردگی کشیده شدن این بومیان است و به همین خاطر آنان چندین دهه است که این روز را ” روز مقاومت بومیان ” نامیده اند. اگر چه سرکوب بومیان توسط دولتهای مرکزی امر تازه ای نبود ولی این بار در شرایطی صورت میگرفت که در جریان شورش اعتراضی دوسال پیش، موجی از همبستگی با بومیان ومطالبات آنها بوجود آمده بود. این متینگ ها نشانه تدارک مقدمات برگزاری سالگرد شورش توده ای اکتبر بود. ودرست روز دوشنبه دهها هزار نفر در بیش از پنجاه شهر دست به راه پیمائی اعتراضی زدند. در صف اول راه پیمائی بیش از ده هزار نفره در پایتخت، باندرولی حمل میشد که بر روی آن نوشته بودند: “تنها راه پیشروی نمونه اکتبر است”. هیجده اکتبر ۲۰۱۹ زمان زایش شورشی بود که هیچ رویدادی پس از پایان رسمی دیکتاتوری فاشیستی پینوشه در سال ۱۹۹۰ جامعه شیلی را چنین تکان نداده بود. امسال تنها در پایتخت بیش از پنج هزار نیروی سرکوب با ماشین های آب پاش و گاز اشک آور در خیابانها حضور یافته بودند و طبق گزارش خبرگزاریها دستکم دو نفر کشته شده و بیش از چهارصد وپنجاه نفر دستگیر شدند.
دو سال پیش اگر چه راه پیمائیها با اعتراض علیه افزایش قیمت بلیط متروها، توسط دانشجویان ودانش آموزان آغاز گشت ولی هم صف آرائی گسترده مردم معترض و هم شدت عمل وحشیانه دولت یادآور صحنه های کودتای پینوشه علیه دولت انقلابی سالوادور آلنده وهم یاد آور مبارزاتی بود که منجر به سقوط دیکتاتوری فاشیستی بیست ساله پینوشه گردید. در همان روزهای اول و دوم اعتراضات یعنی در روزهای نوزدهم و بیستم اکتبر دست کم سه تن از معترضین کشته شدند. رئیس جمهور شیلی “پینیرا” بلافاصله در سانتیاگو پایتخت وسه استان دیگر وضعیت فوق العاده را اعلام نمود که به زعم او “آرامش را به جامعه بازگرداند”. در بسیاری از شبکه های اجتماعی تصاویر وفیلم های ویدئوئی مبنی بر شباهت اوضاع با روزهای کودتای پینوشه منتشر شدند. در آن روزها هنرمندان به میان مردم آمدند و آوای سرود انقلابی و جاودانهی “خلق متحد هرگز شکست نخواهد خورد” بر زبان صدها هزار تن از معترضان روان گشت. ذهنیت تاریخی جامعه این تصاویر را درونی میکرد. بیجهت نبود که اعتراضات از همان روز اول در مقیاس صدها هزارنفره وهمه روزه جریان یافتند. در سومین روز اعتراضات، رئیس جمهور افزایش قیمت بلیط متروها را لغو کرده وخواهان گفتگو با معترضین شد. ولی همزمان شرایط فوق العاده را به دوازده استان دیگر نیز گسترش داده و نیروهای نظامی وانتظامی به یورش وحشیانه خود ادامه دادند. رئیس اتحادیه های کارگری در مقابل پیشنهاد مذاکره رئیس جمهور اعلام کرد “تا زمانیکه ارتش ونیروهای سرکوب درخیابان حضور دارند، هیچگونه مذاکره ای انجام نخواهد گرفت” او اضافه کرد که “اعلام شرایط فوق العاده همان چیزی است که ما در زمان دیکتاتوری پینوشه شاهدش بودیم وبکار گرفتن مجدد آن نشانه ورشکستگی دولت است”.
در واقع افزایش قیمت بلیط متروها جرقه ای بر بشکه باروت پتانسیل انفجاری جامعه بود، بشکه باروتی که در آن خشم ناشی از کاهش حقوق بازنشستگان، عمیقتر شدن شکاف بین فقر وثروت، افزایش قیمت انواع حاملهای انرژی، افزایش تعرفه بیمه بیماری، فساد ورشوه خواری در میان مقامات بالای نیروهای نظامی در آن تلمبار شده بودند. خشم فروخورده توده ها طغیان کرد و سبب شکل گرفتن یک خیزش عظیم توده ای شد که از زمان سقوط پینوشه جامعه شیلی نظیر آن را ندیده بود. زمانی که تمام تمهیدات فریبکارانه وعقب نشینی “پینیرا” کارساز نگشت، او شرایط فوق العاده را به دیگراستانها گسترش داده و در توجیه آن اعلام کرد که: “ما در جنگ با یک دشمن قوی وآشتی ناپذیر قرار گرفته ایم”. تنها در شهر سانتیاگو طبق اعلام وزارت دفاع نه هزار وچهارصد نفر نیروی نظامی مستقر شدند. مردم معترض برای مقابله با این حد ازتمرکز نیروهای نظامی در خیابانها به همان شیوه ای از اعتراض دست زدند که در ماههای آخر دیکتاتوری پینوشه دست زده بودند، یعنی تجمع در بالکن ها وسقف خانه ها و کوبیدن بر دیگ ها وماهی تابه ها. در جریان اعتراضات ۲۰۱۹ حدود ۳۰ تن کشته شدند.
دوسال از آن شورش گذشته و هیچیک از مطالبات مردم پاسخ نگرفته است. اکنون بعد از دوسال درست در روزی که مردم مجددا به خیابان آمده بودند، اولین جلسه مجمع صد وپنجاه نفره تدوین قانون اساسی جدید برگزار شد. البته نباید فراموش کرد که ده روز پیش تر و درست در روزی که بومیان آنرا ” روز مقاومت بومیان ” نام نهاده اند که یاد آور بیش از پانصد سال کولونیالیزه کردن بومیان است، ” پینیرا ” رئیس جمهور راستگرای شیلی فرمان برقراری شرایط اضطراری در جنوب کشور، جائیکه محل سکونت بومیان ” ماپوچه ” است، را صادر کرد.
بدون تردید شیلی نمونه منحصر به فردی نیست. کافی است به اعتراضات مردم در گواتمالا، در برزیل ، در هند، در افغانستان، در ایران، در لبنان و در عراق نگاهی بیاندازیم. همه اینها فارغ از بعد مسافتی که با یکدیگر دارند و فارغ از شکل اعتراضاتی که انجام میدهند، مطالبات مشترکی را فریاد میزنند. آنها خواهان دستمزد بیشتر، خواهان پایان دادن به شکاف بین فقر وثروت، پایان دادن به فساد واختلاسهای نجومی مقامات دولتی و بالاخره خواهان داشتن یک زندگی انسانی هستند. نظم سرمایه داری میلیونها انسان را به برده گان مدرن تبدیل کرده است و اکنون این برده گان فریاد اعتراض برداشته اند.