شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳

علی خامنەای روز چهارشنبه ۱۲ دیماه بار دیگر و برای سومین بار از زمان سقوط حکومت بشار اسد، به بهانه سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان جنایتکار و خونریز سپاه پاسداران، خواست به توجیه یکی از سیاستهای پر هزینه جانی و مالی و شکست خوردەاش یعنی “استراتژیک جنگ بازدارنده” بپردازد. هدف خامنەای از ظاهر شدن های مکرر و موعظەهای پا منبری، دادن روحیه به افراد روحیه باختەاش در سپاه پاسداران و بسیج و نیروهای امنیتی است؛ نیروهایی که به دنبال شکستهای پیاپی جمهوری اسلامی و خطرات کشیده شدن جنگ منطقه به ایران، نگران سرنوشت و آینده خود شدەاند. به دنبال این شکستها بسیاری از تحلیل گران وعوامل رژیم حتی در درون جناح اصولگرا امروز که نتایج چهار دهه جنگ افروزی و شرارت حاکمان رژیم اسلامی را می بینند، اعتراف می کنند که خونها و هزینەهای کلان سیاستهای حکومت اسلامی، به هدر رفته و آینده شان نیز در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است. 

در چنین شرایطی خامنەای می خواهد با روی آوری به خرافات مذهبی، نتایج سیاستهایی که طی چهار دهه گذشته در کشورهای منطقه انجام داده را وارونه جلوه دهد. در این رابطه خامنەای گفت: “پیروزی جبهه حق قطعی است. بدانید آنهایی که امروز در سوریه جولان می دهند زیر پای مؤمنین لگدمال خواهند شد. پایگاههای آمریکا زیر پای جوانان سوری لگدمال خواهند شد؛ لبنان و یمن که نماد مقاومت هستند پیروز خواهند شد. اگر این جانها نمی رفتند و این حاج قاسم سلیمانی توی کوهها و بیابانهای منطقه با این شهامت حرکت نمی کرد و دنبال خودش کسانی که کشته شدند را نمی کشاند، امروز از این اعتاب مقدس (منظور قبرها) خبری نبود. نه فقط از زینبیه خبری نبود، از کربلا و نجف هم خبری نبود”. او با ریز کردن کلمات تکراری و غیر منسجم پشت سرهم که نشان از عدم تمرکز و برآشفتگی داشت، گفت “عدەای که از روی عدم تحلیل درست، عدم فهم درست، عدم شناخت لازم از مسائل، تصور می کنند، به زبان می آورند و شاید ترویج می کنند، که با حوادث اخیر منطقه خونهایی که در راه دفاع از حرم ریخته شد، هدر رفت، اشتباه می کنند”.

موعظەهای خامنەای که گویا در دفاع از قبر زینب این همه خون و مال داده اند، در تناقض آشکار با سخنان بعدی و اهداف واقعی او است. او به سخنان علی امام اول شیعیان متوسل شد که گویا گفته: “اگر با دشمن در خانەتان بجنگید ذلیل می شوید”. آوردن این مثال برای توجیه همان سیاست “استراتژی جنگ بازدارنده” حکومت اسلامی است که خودشان می گفتند: “اگر امروز در سوریه و لبنان نجنگیم فردا باید در خرمشهر و اهواز بجنگیم”. بنابراین هدف حکومت اسلامی از اتخاذ چنین سیاست توسعه طلبانه و جنگ افروزانەای که اکنون در آن شکست فضاحت باری خورده است، از همان ابتدا در شعارهای “جنگ، جنگ تا پیروزی، و راه آزادی قدس از کربلا می گذرد”، مشهود و سیاستی برای بقای حکومت اسلامی بود. این توجیه خامنەای و دیگر سران رژیم اسلامی برای چنین شکست مفتضحانەای، خود “عذر بدتر از گناه” است. آنها گرچه می دانند که دیگر محور مقاومتی در کار نیست، از “قوی بودن” و احیای باصطلاح “محور مقاومت” و بازپس گیری سوریه دم می زنند. بنابراین هدف از این دروغپردازی و رجز خوانیهای بی پشتوانه، چیزی جز تلاش برای نگهداشتن صفوف مردد و آشفته نیروهای سرکوبگرش نیست. نیروهایی که به دنبال شکستهای پی در پی نیروهای نیابتی تنها ابزار و امید خامنەای برای بقای حکومت ورشکسته و درماندەاش هستند. 

اما نگرانی واقعی خامنەای کابوس به مراتب بزرگتری از “محور مقاومت” است. او می بیند با شکست حزب الله لبنان؛ با فروپاشی تنها حکومت هم پیمان ۴۵ ساله اش در سوریه؛ با شکست حماس و جهاد اسلامی؛ با حملات پی در پی آمریکا، انگلیس و اسرائیل به حکومت حوثیها در یمن، اینک به دولت عراق نیز تحت عنوان “اسلحه تنها باید در دست دولت باشد”، هشدار داده شده که گروههای حشد شعبی باید خلع سلاح گردند. به این ترتیب همه گروهها و تشکیلاتهای تروریست اسلامی که جمهوری اسلامی برای بقای خود ایجاد کرده بود و یا با کمکهای بی دریغ رژیم به حیات خود ادامه می دادند، از دست رفته و یا در حال از دست رفتن هستند. خامنه ای و دیگر رهبران رژیم اسلامی خوب می دانند که امید به احیا و ترمیم دوباره آنچه “محور مقاومت” می نامیدند نیست. آنچه امروز در تبلیغات و رجز خوانیها انجام می دهند، فریبکاری و تنها برای جلوگیری از بروز فوران خشم و نفرت و انزجار کارگران و توده های مردم زحمتکش در داخل ایران است.

به این ترتیب جمهوری اسلامی علاوه برآن که صدها میلیارد دلار از ثروت و سامان جامعه و حاصل رنج و کار کارگران و مردم زحمتکش را در این راه به هدر داده؛ علاوه برآن که دهها هزار نفر از نیروها و مزدوران پاسدار، بسیج، زینبیون، فاطمیون و حزب الله و حشد شعبی را به کشتن داده و علاوه برآن که موجب کشتار صدها هزار نفر از مردم سوریه، لبنان، فلسطین و غیره شده است، زندگی و معیشت کارگران و مردم زحمتکش ایران را نیز تباه کرده است؛ با اَبر بحرانهائی که بر اثر اتخاذ سیاستهای توسعه طلبانه و باجگیرانه منطقەای و جهانی ایجاد کرده است، زندگی و معیشت کارگران و اکثریت بالایی از افراد جامعه را به فقرو گرسنگی کشانده است، جامعەای با منابع طبیعی غنی و سرشار را با کسر بودجه تریلیون تومانی و معضلات نبود آب، برق، سوخت، گرانی سرسام آور و نبود خدمات اجتماعی روبرو ساخته است. بر اثر فساد نهادینه شده، دزدیها، اختلاسها، رانت خواریهای صدها هزار میلیارد تومانی، پولی برای تأمین هزینه زندگی و پرداخت دستمزدها و حقوق کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و دیگر اقشار جامعه باقی نمانده است. 

اما کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه با تداوم اعتصابات و اعتراضات خود نشان دادەاند که اهمیتی به بیانات خامنەای و دیگر سران و فرماندهان سپاه نمی دهند. کارگران و فرودستان جامعه که شکست استراتژی منطقه ای رژیم جمهوری اسلامی را می بینند و می دانند که توازن قوا چه در سطح منطقه و چه در داخل ایران به زیان رژیم اسلامی تغییر کرده است، با رویکرد تعرضی تری به مبارزات خود ادامه می دهند. دوره، دوره خود سازماندهی، شکل دادن به رهبری سراسری، ایجاد شوراها و نهادهای حاکمیت کارگری و توده ای و آمادگی برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است.

سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv