شوراهای کارخانه و شوراهای محلات را ایجاد کنیم!
چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱
لحظاتی در تاریخ موجودند که وجودشان، لحظه برآمدشان و نتایج شان را نمی شود از قبل پیش بینی کرد. بدون تردید انقلاب از برجسته ترین رویدادهای لحظات مهم تاریخ است. لحظه وقوع آنرا از پیش نمیتوان تعیین کرد. میتوان عناصری از آن را قبل از عروج در میدان دید. میتوان شرایط عینی اقتصادی و اجتماعی و بستر وقوع آن را مشاهده کرد، میتوان موقعیت نیروها و طبقات دخیل در انقلاب را از پیش تا حدودی ارزیابی کرد. با این وجود به سختی می توان از قبل پیش بینی کرد که کدام رویداد به عنوان یک جرقه جامعه را به خروش میآورد و مهمتر از آن کدام نیرو و یا نیروها پیش از همه به میدان تخاصمات سیاسی، انقلابی و بالاخره طبقاتی قدم می گذارند.
ما به درستی با توجه شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه گفته بودیم که جامعه ایران آبستن انقلاب است و دوره پسا کرونا دوره گسترش اعتراضات و جنبش های اعتراضی خواهد بود. ما گفته بودیم که فقر و فلاکت اقتصادی زندگی و معیشت میلیونها انسان را تحت فشار قرار داده است. این میلیونها انسان منتظر جرقه ای هستند که خشم خود را بیرون بریزند. میلیونها انسان چند مرتبه زیر خط فقر در مرز بین مرگ و زندگی گرفتار آماده اند. میلیونها بازنشسته باید در سنین سالخوردگی تن به کار طاقت فرسا دهند تا سفره خالیشان را با نان خالی پر کنند. کارگران قراردادی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در دمای بالای پنجاه درجه به بردگی کشیده میشوند. شلاق تبعیض جنسیتی همه روزه بر پیکر زنان جامعه فرود آمده و اوباشان گشت ارشاد به جانشان میافتند. کودکان کار و خیابان دنیای کودکی شان نابود می شود. دانشجویان زیر فشارهای امنیتی و پادگانی کردن محیط دانشگاه، پولی کردن آموزش، دخالت دین در آموزش، جداسازی جنسیتی، قرار دارند. معلمان همواره زیر فشار مشکلات معیشتی قرار داشته اند. از اینرو در سالهای اخیر ما شاهد اعتصابات و اعتراض های شکوهمند کارگران، معلمان، دانشجویان و افشار مختلف جامعه بوده ایم. اینبار قتل دولتی مهسا آن جرقه ای شد که نه تنها خشم فروخفته چهل و چهار ساله زنان بلکه خشم و اعتراض علیه بیعدالتی ها، فقر و فلاکت و بی حقوقی سیاسی را در ابعاد سراسری به خیابان کشاند.
این درست است که خیزش انقلابی جاری در ادامه خیزش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ است، ولی دامنه اش ، شجاعت و قهرمانی رزمندگان کف خیابان و بویژه حضور قدرتمند زنان که حجاب سوزان راه انداخته و تمام نمادهای رژیم تبعیض جنسیتی را لگد کوب میکنند یک تحول تاریخی و بی سایقه را رقم زده است. معلمان، دانشجویان و دانش آموزان بویژه در روزهای اخیر حماسه آفریدند. دانش آموزان با پایین کشیدن پوسترهای خامنه ای و راهپیمایی در خیابانها با برافکندن روسری ها صحنه های پر شوری آفریدند. در بسیاری از شهرها مقاومتهای جانانه ای در مقابل سرکوبگران شکل گرفت. در تعدادی از شهرها ساعتهای متوالی خیابانها در دست مردم بود. در بعضی از شهرها سرکوبگران مجبور به فرار شدند. همه اینها لحظات پر شکوهی هستند. اما تردیدی نیست که رژیم اسلامی با چنگ ودندان از حاکمیتش دفاع خواهد کرد. ، بنابراین ما هم باید هر سنگری را که تصرف کردیم چون مردمک چشم از آن حفاظت کنیم.
اکنون شبکه به هم مرتبط زنان و مردان جوان و انقلابی در شهر سنندج و مریوان و در بسیاری از شهر ها ی دیگر شکل گرفته اند. همین شبکه های به هم مرتبط جوانان انقلابی در محلات شهرها و در دانشگاه ها که در سازماندهی این اعتراض ها نقش ایفا کرده اند، می توانند سنگ بنای شوراهای محلات و دانشگاهها را تشکیل دهند. این شوراها در شرایط کنونی می توانند مانند ارگان سازماندهی و رهبری مبارزات توده ها عمل کنند، و با تضعیف بیشتر رژیم اسلامی و با هر خلائی که در اداره و مدیریت محلات و شهرها پیش آمد مانند ارگان اداره و مدیریت جامعه عمل کنند.
اگر نمیخواهیم بر فراز سرمان رهبر تراشی بکنند، اگر نمیخواهیم قدرتهای امپریالیستی حتی با بند و بست با بخشی از همین حکومت اسلامی “انقلاب مخملی” برایمان تدارک بینند، باید هشیار باشیم. فراموش نکنیم که سرنگونی این رژِیم هنوز به مفهوم پیروزی انقلاب نیست. هم اکنون جدال و کشمکش آلترناتیوها جریان دارد. نیروهای اپوزیسیون بورژوایی ایران در تلاش هستند که قدرت از بالا دست به دست شود و یک حکومت سرمایه داری مستبد غیر دینی را جایگزین حکومت اسلامی سرمایه داران کنند. بنابراین اگر قرار است با سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی خواستهای کارگران، زنان و توده های ستمدیده مردم تحقق پیدا کند، باید تصویر روشنی از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی داشته باشیم. دستیابی کارگران، زنان، تهیدستان شهری و توده های ستمدیده جامعه به خواستهایشان در گرو این است که زنان و مردان کارگر یعنی تولید کنندگان اصلی ثروت این جامعه، زحمتکشان و تهیدستان شهری همین رزمندگان کف خیابان، در فردای جمهوری اسلامی در یک ساختار شورایی قدرت سیاسی را در دست بگیرند، نقش مستقیمی در اداره و مدیریت جامعه داشته باشند. هم به عنوان قانون گذار و هم به عنوان مجری قانون عمل کنند.
در این شرایط لازم است سازمانها و شوراهای توده ای زنان را پایه ریزی کنیم. شورای کارگران بیکار را ایجاد کنیم، در کارخانه ها و مراکز تولید و خدماتی هیچ فرصتی را برای ایجاد شوراهای کارگری از دست ندهیم. این اقدامات سازمانگرانه می تواند دستاوردهای مبارزات و جانفشانی های تاکنونی را تثبیت کند و بخشی از ملزومات یک قیام پیروزمند را فراهم آورد. نباید فراموش کنیم که شوراها ارگان آماده سازی توده ها برای قیام هستند، ارگان قیام هستند، طبقه کارگر، زنان و مردان کارکن و زحمتکش، تهیدستان شهری، رزمندگان کف خیابان با تکیه بر شوراهای خود می توانند هم حکومت موجود را براندازند و هم جای آن را پر کنند.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له