شنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ | 01 - 02 - 2025

Communist party of iran

سوسیالیسم یگانه بدیل رهائی از بربریت حاکم بر جهان!


آنچه که سیمای جهان را بیش از همه چیز به تصویر میکشد، بحرانهای تودرتو است که همزمان جریان دارند. هنوز جهان از بحران کرونا وپیآمدهای آن رهائی نیافته بود که جنگ در اوکراین، بیرحمانه ترین بیان رقابت قطب های امپریالیستی گشت. اکنون دیگر “پایان تاریخ” و “ابدیت سرمایه داری” در بوق وکرنا دمیده نمیشود، قدرتهای سرمایه داری که قرار است افکارعمومی جهان را به سود این یا آن طرف جدال در اوکراین سازمان دهد از صبح تا شام با آخرین ومدرنترین امکانات مدیائی به میدان آمده اند. به سختی میتوان تصاویر واقعی را از تصاویر دروغین از میان کوهی از تبلیغات تمیز داد.


با وجود همه این تبلیغات کرکننده امری را که نمیتوان پنهان کرد این است که  دستکم در نیم قرن گذشته جهان چنین با هرج ومرج وناآرمی روبرو نبوده است. جنگهای نیابتی، کودتاهای خونین مانند کودتای نظامیان در میانمار، سودان و مالی،  کوشش آمریکا برای علم کردن اپوزیسیون پرو غرب در برخی از کشورهای آمریکای لاتین علیه دولتهای چپگرا، بحران کرونا، شتاب انهدام محیط زیست و بالاخره تهاجم روسیه به اوکراین، صف آراپی ناتو و  تشدید رقابت تسلیحاتی  و خطرجنگهای بزرگتر فقط بخشی از سیمای جهان معاصر در سالهای آغازین دهه سوم قرن ۲۱ است.


همه جا اینگونه القا میشود که گویا همه مصائبی که تمامی جغرافیای جهان را در بر گرفته است با هجوم روسیه به اوکراین آغاز گشته است. رسانه های امپریالیستی تلاش می کنند که مردم جهان این تقلب وریاکاری آشکار را به مثابه حقیقت مطلق بپذیرند. در میان همه این هیاهو باید همه باورکنند که تهاجم به سوریه در دفاع از آزادی و برعلیه دیکتاتوری رژیم اسد بوده است. تهاجم به عراق برای نابود کردن سلاحهای کشتارجمعی رژیم بعث صدام بوده است که البته هیچگاه هم پیدا نشدند. به توبره کشیدن خاک افغانستان “جنگ علیه تروریسم و برای آزادی زنان” بود. از هم پاشاندن تمام شیرازه لیبی مبارزه علیه دیکتاتوری قذافی بود. وقایع ۲۰۰۵ و۲۰۱۴ در اوکراین، باز گرداندن این کشور به سوی ” ارزشهای اروپائی” بوده است. البته در دل این جار و جنجال و هیاهو، همه مفاهیم از مضمون واقعی خود تهی میگردند. هر آنچه که با سیاستها و منافع یک قطب همسوست از جانب آنان  تقدیر میشود و در غیر اینصورت هر نامی را میتوان به آن داد. الیگارشها در کشور های بلوک شرق به این یا آن قطب میپیوندند واین باردر خدمت این یا آن قطب رژیم های مطلوب را بوجود میاورند.


در این نمایش به شدت ارتجاعی که در آن همه وقایع گویا بدون مقدمه وبدون تاریخ شکل میگیرند، آنچه که گم میشود ماهیت وجوهر این وقایع است. همه طبقات، همه جنبشها وهمه نیروهای اجتماعی در چهارچوب به اصطلاح ناگهانی این وقایع  از دیده ها پنهان میمانند. همه چیز باید در خدمت  رقابت قطب های جهانی قرار گیرد.اما این رقابتها میان قدرتهای سرمایه داری و امپریالیستی در جهان با صرف هزینه های کلان و سرسام آور از هر دو طرف و با هدف تجدید تقسیم جهان وتوسعه مناطق نفوذ جهت استثمار وغارت ثروتها و منابع ونیروی کار ارزان تر دیگر کشورها انجام میگیرد. نتیجه بلافصل  این جنگها و رقابتها انباشت بیشتر سرمایه در دست تعداد اندکی و به فقر کشانده شدن میلیاردها از توده های محروم جهان  است.


تبلیغات کر کننده مدیای غرب که گویا جنگ اوکراین “جنگ میان دمکراسی واستبداد است” ذره ای حقیقت ندارد. اگر دریک سو ناسیونالیسم عظمت طلب روسیه قرار گرفته است، در سوی دیگردستکم از زمان به اصطلاح “انقلاب میدان ” فاشیستها نقش برجسته ای در دولت، ارتش و دستگاه ادری اوکراین داشته اند. یادمان نرفته است که در دولت بعد از باصطلاح “انقلاب میدان” سه تن از وزیران، معاون رئیس جمهور و دادستان کل از فاشیستهای شناخته شده بودند. همانهائی  که همه ساله  تولد رهبر فاشیستهای اوکرائین در جنگ جهانی دوم ” باندرا” را جشن میگیرند و مجسمه های او در تعدادی از میادین شهرها دیده میشوند. آنان مسئول حمله به دفتر اتحادیه کارگری وآتش زدن آن در اودسا بودند که در جریان آن دها تن جان دادند، آنها هم اکنون هم به نام باتلیون ” آزوف ” نقش ویژه ای در ارتش دارند و مسئول محاصره وکشتن هزاران تن از اهالی دنباس از سال ۲۰۱۴ به این سو هستند.


در این جنگ این تنها اهالی اوکراین نیستند که در بعد میلیونی آواره میگردند. پیامدهای این جنگ همه مرزهای جغرافیای جهان را پشت سر میگذارد. بوی تعفن راسیسم و” میهن پرستی” در همه حوزهای اجتماعی مشام انسان را آزار میدهد. تورم، افزایش قیمت کالاهای اساسی قبل از همه حلقوم میلیاردها انسانی را فشار میدهد که حتی بدون این جنگ وجدالها هم باید برای کسب لقمه نانی بجنگند. 


صندوق بین المللی پول در روز دوشنبه اعلام کرد که هر یک درصدی که بر قیمت کالاها افزوده میگردد، بیش از ده میلیون نفر از ساکنین زمین را به فقر میکشاند. تمام آمارها وارقامی که در رابطه با رشد اقتصاد جهانی ویا در مورد قدرتمندترین کشورهای جهان اعلام میشد، در عرض چند ماه دود شده وبه هوا رفتند. بیش از همه این مردمان کشورهای پیرامونی بودند که قربانی میشدند.  اشاره به یک نمونه بیانگر تصویر واقعی جهانی است که نظم سرمایه داری حاکم برقرار ساخته است.


در خبرها آمده بود که دوشنبه ۱۸ آوریل کلان‌شهر استانبول در ترکیه، شاهد تظاهرات به «شیوه‌ای سنتی» با قابلمه و ماهی‌تابه در اعتراض به گرانی کالاها و هزینه بالای خدمات در سایه تورم پولی بی‌سابقه بود. تظاهرکنندگان، پلاکارد‌هایی را با مضمون «افزایش بهای برق، گاز طبیعی و کالاهای اساسی مصرفی را کاهش دهید» برافراشته و شعار «ما خواهان زندگی انسانی هستیم» را سر دادند. اما “این زندگی انسانی” که تظاهر کنندگان  خواهان آن هستند تنها میتواند با به زیرکشیدن نظم سرمایه داری حاکم و برپائی نظمی تحقق یابد که انسان در مرکز توجه آن قرار دارد.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه‌له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: