سناریوی رسوای دولت و رسانه های امنیتی رژیم اسلامی علیه معلمان
شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

در دی ماه سال ۱۳۹۷ به دنبال آزادی اسماعیل بخشی از شکنجه گاه رژیم جمهوری اسلامی و انتشار نامه دادخواهی وی که انعکاس وسیعی در جامعه ایران وشبکه های اجتماعی پیدا کرد، شبکه دو سیمای آبروباخته رژیم پرده دیگری از این سناریوی شنیع را به نمایش گذاشت. این شبکه از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در ادامه بازداشت و زندان و شکنجه فعالین کارگری هفت تپه و فولاد اهواز تحت عنوان “طراحی سوخته” فیلمی از اعترافات اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را به نمایش گذاشت که در واقع محصول شکنجه و نمایش رسوائی سران رژیم جمهوری اسلامی بود. دستگاه های تبلیغاتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در این فیلم تلاش کردند که اعتصاب و اعتراضات کارگران هفت تپه و فعالیت های اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و عسل محمدی و سندیکای کارگران شرکت واحد را به شبکه های تلویزیونی بیگانه و احزاب و گروه های “خارج از کشور” نسبت دهند.
هدف اصلی سران رژیم از این سناریوی نفرت انگیز مرعوب کردن رهبران و فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی در ایران بود. بازداشت و شکنجه فعالین کارگری، اعتراف گرفتن و نمایش نتایج شکنجه و بی اعتنایی به حمایت افکار عمومی و بین المللی از قربانیان این سناریو، سیاست آگاهانه ای بود که از جانب کادر رهبری سپاه پاسداران و در بالاترین سطوح رژیم در مورد آن تصمیم گیری شده بود. اما آنزمان همان شرایط و توازن قوایی که باعث شده بود، بعد از انتشار نامه دادخواهی اسماعیل بخشی، سران رژیم ناچار شوند یکی بعد از دیگری به دروغ و انکار و یا توجیه اعمال مجرمانه شکنجه بپردازند، همان شرایط نقشه های آنان را نقش بر آب کرد و سران رژیم را رسواتر ساخت.
اکنون در شرایطی که رژیم اسلامی زیر فشار امواج اعتراضات و اعتصابات کارگری، اعتصابات و اعتراضات سراسری معلمان و موج خیزش تهیدستان شهری علیه گرانی سرسام آور قرار گرفته است، سران رژیم بار دیگر به این سناریوی رسوا و نخ نما پناه برده تا اعتراضت برحق معلمان را دسیسه ی سرویسهای جاسوسی غربی معرفی کنند و فعالین و سازماندهندگان این اعتراضات را مرعوب نمایند. اما این سناریو هم داغ رسوایی دیگری بر پیشانی حکومت اسلامی سرمایه داران کوبید. کانون صنفی معلمان ایران طی بیانیه ای که به تاریخ پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ پیرامون سناریوسازی سیما و رسانه های وابسته به رژیم انتشار داد، ماهیت اهداف رژیم از این سناریوسازی را افشا کرد. در این بیانیه آمده است:
«صدا و سیما و چند رسانه ی امنیتیِ شناسنامهدار، در گزارشی که مرغ پخته را نیز به خنده وامیدارد به دیدار چند عضو ارشد و خوشنام شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران با زن و شوهری فرانسوی پرداخته است. این فیلم قصد دارد اعتراضات معلمان را دسیسه ی سرویسهای جاسوسی غربی معرفی کند و با تمسک به آن صدای حقخواهی معلمان، که یکی از درخشانترین حرکتهای مدنی دو دهه گذشته را رقم زدهاند، خاموش کند. غافل از این که چنین سناریوهای نخ نمایی چندین سال است گوش شنوایی ندارد و باعث آبرو ریزی بیشتر تهیه کنندگانش میشود.
اگرچه تهیه ی گزارش از سوی مجموعه خبری هشت و سی دقیقه و رسانههای معلومالحالی همچون کیهان، مردم فهیم و آگاه جامعه را بی نیاز از توضیحات بیشتر در مضحک بودن این سناریوسازی و تلاش برای فریب افکار عمومی میکند، اما برحسب وظیفه برخود لازم میدانیم توضیحاتی در این باره ارائه کنیم : خانم سیسیک کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه است. او از سال ۲۰۱۶ مسئول روابط بین الملل فدراسیون ملی فرهنگ و آموزش حرفه ای شده که بزرگترین فدراسیون معلمان فرانسه است. آقای ژاک پاریس هم آموزگار است اما مانند خانم کوهلر فعالیت های چشمگیری ندارد. خانم سیسیک فردی سرشناس در حوزه فعالیتهای سندیکایی و عضو مهمی از سازمان آموزش جهانی (EI) است و همه فعالیتهای ملی و بینالمللی او شفاف انجام میگیرد و مصاحبهها و مقالههای گوناگون ایشان در رسانههای بینالمللی، گویای دیدگاههای اوست.
از طرف دیگر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان، تقریبا از زمان تولدش، عضو EI بوده و کاملا شفاف و علنی با این نهاد بین المللی که مجموعهای از اتحادیههای معلمان سراسر جهان است، ارتباط دارد. یکی از مهمترین وظایف این نهاد، پیگیری اصلاحات آموزشی و رصد شرایط آموزش و پرورش کشورها به ویژه وضع معلمان است.
حال چگونه است که این فرد که عضو این نهاد بین المللی ست و با اسم و رسم و عنوان به ایران میآید و در حوزه فعالیت خودش انجام وظیفه می کند جاسوس نامیده می شود !؟ و این احتمالا رازی است که تنها تهیه کنندگان با استعداد! برنامههای امنیتی صدا و سیما و رسانههای وابسته به آن می دانند!
در عکس منتشر شده رسول بداقی، اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه و شعبان محمدی در کنار این دو معلم فرانسوی دیده میشوند. به گواه همه فعالین صنفی کشور، این معلمان از خوشنامترین و وطن پرستترین فعالین صنفی معلمان هستند و به هیچ وجه اتهامات مطرح شده در فیلم به این عزیزان وارد نیست. کمترین سند در این رابطه، زندگی معلمی آنان است که در کنار معلمی و فعالیت صنفیشان یکی راننده اسنپ است و دیگری کشاورزی میکند و دیگران هم بدون شغل دوم روزشان به شب نمیرسد! اینها، برخلاف جاسوسان واقعی، نه خانه و ویلایی در لندن دارند و نه حساب پساندازی در سوئیس و نه فرزند یا فرزندانی در آمریکا و کانادا و … آری معلمانی گچ بهدست میباشند که مانند همه مردم این سرزمین تحت انواع فشارهای سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک و مخصوصا اقتصادی هستند و اتهام مضحک جاسوسی، ابدا به آنان نمیچسبد.»
در بخش پایانی کانون صنفی معلمان ایران آمده است:« هشدار داده و توصیه میکنیم با چنین برنامههایی بیش از این عِرض خود را نبرید؛ زیرا حرکت معلمان با خواستههای معیشتی-منزلتی که در یک سال گذشته بیش از همیشه پویا، زنده و واقعی ست با این برنامههای مستهجن! نه تنها آرام نمی گیرد بلکه آتش خشمشان را برافروختهتر خواهد کرد.»
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له