سمیرا سبزیان قربانی نظام آپارتاید جنسیتی رژیم اسلامی
دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲
صبح روز چهارشنبه ٢٩ آذر ١٤٠٢ حکم سمیرا سبزیان، کودک-همسر و مادر دو کودک ۱۱ و ۱۵ ساله که به اتهام قتل همسر خود در سال ۱۳۹۳ به اعدام محکوم شده بود، در زندان قزلحصار کرج، علیرغم تلاش فعالان حقوق بشر و اعتراض جامعه جهانی به اجرا درآمد. سمیرا سبزیان در سن ۱۵ سالگی روانه خانه همسر شد و درطول مدت ازدواجش، قربانی خشونت خانگی شده بود. سمیرا از ۱۰ سال پیش به اتهام قتل شوهرش بازداشت شده بود و در تمام این مدت از دیدار فرزندان خود محروم ماند و برای اولین بار در این سالها، پیش از اجرای حکم اعدام، توانست فرزندان خود را ببیند. بستگان سمیرا تلاش کردند تا از خانواده مقتول رضایت بگیرند، اما به دلیل پافشاری اولیای دم برای اجرای حکم اعدام موفق به این کار نشدند. گزارش های خبری هم حاکی از آن است که سمیرا پس از انتقال به انفرادی قدرت تکلم و توان راه رفتن را از دست داده بود. این شرح حال کوتاه، اما دردناک فقط بخش کوچکی از ابعاد ظلم و ستمی است که تحت حاکمیت رژیم اسلامی به سمیرا و هزاران زن دیگر مانند او تحمیل شده است.
سمیرا که از پانزده سالگی به اجبار شوهر داده شده بود، در طول ازدواج با خشونت خانگی روبرو بود، از هیچ حمایت قانونی، خانوادگی، اقتصادی و یا اجتماعی برخوردار نبود. وی ده سال از عمرش را در انتظار مرگ در زندان بسر برد و سرانجام با قتل دولتی عمرش به پایان رسید. روانه کردن سمیرا به خانه همسر در سن پانزده سالگی حکایت از آن دارد که وی از همان اوان کودکی هم تبعیض جنسیتی، محرومیت از آموزش و امکانات تفریحی، فقر و خیلی بی حقوقیهای دیگر را به خاطر زن بودن و در سایه قوانین و سیاستهای ضد زن و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی متحمل شده بود. این فقط داستان سمیرا نیست، بلکه داستان و سرنوشت هزارها زن است که سالانه در ایران قربانی خشونت، کودک-همسری و قتلهای ناموسی میشوند.
تنها در سه ماه نخست سال جاری حداقل ۴۹ مورد قتل ناموسی گزارش شده است که از این تعداد ۴۵ مورد قتل توسط شوهر، برادر، پدر و حتی شوهر سابق قربانی انجام گرفته است. آمارهای واقعی باید بیشتر از این هم باشد، چون برخی از این قتلها به عنوان خودکشی گزارش داده میشوند و یا خیلی قتلها رسانەای نمیشوند. برخی بررسی ها حتی از قتلهای ناموسی و یا قتلهای ناشی از اختلافات خانوادگی سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد حکایت دارند. بر اساس گزارشهای خود نهادهای رژیم، فقط از بهار تا پاییز ١٤٠١بیش از ۲۰ هزار مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۵ سال رخ داده است و آمار کودک-همسری از سال ١٣٩٩ به بعد سیر صعودی داشته است. برخی از دلایل رشد کودک-همسری در ایران، فقر و مشکلات اقتصادی، باورهای فرهنگی، و سیاست افزایش جمعیت عنوان شده است. این در حالیست که این کودک-همسرها بدون هیچ حمایت قانونی، اقتصادی و یا اجتماعی، با انواع خشونتها در خانواده روبرو میشوند، و وقتی هم در دفاع از خود، کاری میکنند، لبه تیز قوانین ارتجاعی و ضد انسانی رژیم گردن آنها را میزند. اما از سوی دیگر، اگر قربانی زن باشد و جانی یکی از مردان خانواده، بیدادگاههای رژیم به اشکال مختلف تلاش می کنند تامجازات آنان را تخفیف دهند.
وقتی به نظام آپارتاید جنسیتی رژیم جمهوری اسلامی و سیاستهای آن در جهت تقویت فرهنگ مردسالارانه و سلطه گرایی مرد و فرودستی زن، اعمال خشونتهای هر روزه نیروهای سرکوبگر آن در خیابان علیه زنان و دیگر قوانین ضد زن رژیم از جمله قوانین حجاب اجباری، قوانین مربوط به ازدواج و یا تعدد زوجات بنگریم، برای همگان روشن می شود که این خود رژیم جمهوری اسلامی است که خشونت علیه زنان در جامعه را نهادینه کرده است. رژیم اسلامی مروج و مشوق و عامل اصلی خشونت علیه زنان است و بدون در افتادن با این نظام آپارتاید جنسیتی رژیم اسلامی، نمیتوان سرنوشتی بهتر از این را برای زنان در ایران تصور کرد. سمیرا سبزیان قربانی این سیاستها و قوانین رژیم اسلامی شد. قربانی آپارتاید جنسیتی، قربانی کودک-همسری، قربانی فقر، قربانی خشونت سیستماتیک و نهادینه شده و در یک کلام قربانی بیش از چهل سال قوانین تبعیض آمیز و غیرانسانی و زن ستیز حکومت اسلامی شد. و سرانجام رژیم اسلامی این قربانی خود را، دوباره قربانی ماشین اعدام خود کرد تا شاید برای دیگران عبرتی شود و رژیم هم با این قتل عمد، جامعه را مرعوب ماشین اعدام خود کرده باشد.
اما مبارزات زنان در طول حاکمیت رژیم اسلامی، مقاومت هر روزه آنها، و اعتراضات و اعتصابات هر روزه و رو به رشد کارگران، زنان، دانشجویان، بازنشستگان و دیگر اقشار محروم جامعه، همه نشان از آن دارد که تودەهای مردم در ایران هیچوقت مرعوب سیاستها و جنایتهای رژیم نشدەاند و هر روز به شیوه های مختلف به مصاف آن میروند. در مقابل این جنایات و سیاستهای سرکوبگرانه و بی حقوقیهای تحمیل شده، زنان در ایران هیچوقت تسلیم نشدند و زانوی غم در بغل نگرفتند، بلکه آنها برای بیش از چهار دهه همه عرصه های حیات اجتماعی را به میدان مقاومت و مبارزه علیه رنج ها و مصائب ناشی از حاکمیت اسلامی سرمایه داری تبدیل کرده و با نقش پیشتاز خود در هر برآمدی در جامعه ایران، جایگاه خود را بعنوان یکی از نیروهای مهم و دخالتگر در حال و آینده جامعه ایران نشان داده اند. از جنبش انقلابی ژینا گرفته که نه تنها پایه های ایدئولوژیک رژیم جمهوری اسلامی را در هم کوبید، بلکه عملا خیلی از قوانین تبعیض آمیز و زن ستیز رژیم را زیر پا نهاد تا خیزشهای دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و همراهی و نقش برجسته شان در خیلی از اعتراضات تودەای و اعتصابات کارگری و تجمعات دانشجویی و بازنشستگان و در دانشگاه و کوچه و مراکز خرید، همه نشان از مقاومت و مبارزه خستگی ناپذیر و تسلیم ناپذیری زنان ایران در مقابل رژیم جمهوری اسلامی سرمایه داران، این بانی اصلی همه مصائب و مشکلات زنان و دیگر اقشار جامعه ایران دارد.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له