سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی از کدام مسیر؟
سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
امروز در ایران حتی مفسران و تحلیل گران حکومتی هم نمی توانند موجودیت جریان نیرومند چپ اجتماعی را انکار کنند. این جریان بخش هایی از جنبش ها و نیروهای مختلف اجتماعی را در بر می گیرد. فعالین و رهبران جنبش کارگری که پرچم مطالبات کارگران را بر افراشته اند و در سازماندهی و رهبری اعتراضات و اعتصابات کارگری نقش دارند، مبتکر ایجاد کمیته های اعتصاب و برگزاری مجامع عمومی در مراکز صنعتی و کارگری هستند و ایده سازمانیابی شورایی را به میان کارگران می برند جایگاه ویژه ای در این صف بندی دارند. این چپ اجتماعی آن بخش از تلاشگران جنبش زنان را در بر می گیرد که در برابر فمنیسم ارتجاع اسلامی و فمنیسم نئولیبرال پرچم رهائی زنان با افق ضد سرمایه داری را بر افراشته اند. آن زنان مبارزی که با حضور خود در پیشاپیش مبارزه معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران و در صف مبارزه کارگران و با مقاومت گسترده در برابر سیاست ها و قوانین زن ستیزانه حاکم، چشم انداز رهایی زنان از ستمکشی سرمایه داری را به روی جامعه گشوده اند. این جریان چپ اجتماعی همچنین گرایش سوسیالیستی درون جنبش دانشجویی را در بر می گیرد که در تقابل با گرایشات نئولیبرال بورژوایی ایران و جریان های ارتجاع اسلامی پرچم اتحاد با جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی را بر افراشته است. بازنشستگانی که با طرح رادیکال مطالبات برحق خود یکشنبه ها، دوشنبه ها و سه شنبه های اعتراضی را در تاریخ مبارزات فرودستان جامعه ثبت کرده اند. آن بخش از نویسندگان، خبرنگاران، استادان دانشگاه، سینماگران و هنرمندانی را در بر می گیرد که با فرهنگ، سیاست ها و ایدئولوژی طبقه حاکم در افتاده، علیه سانسور و شکنجه و اعدام اعتراض کرده و از منافع و مبارزه کارگران و زحمتکشان به دفاع برخاسته اند. این نیروی چپ اجتماعی در کردستان بیرق مبارزه و تسلیم ناپذیری در مقابل رژیم جمهوری اسلامی، در افتادن با ارتجاع محلی و همبستگی با جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی در سراسر ایران را بر افراشته است. این نیروی اجتماعی چپ و رادیکال نقش انکارناپذیری در سازماندهی اعتراضات و اعتصابات کارگری در سالهای اخیر ایفا نموده است. در خیزش های توده ای دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ مهر خود را بر این جنبش های سیاسی کوبید. این نیروی اجتماعی ضد سرمایه داری است. جنبش انقلابی ژینا به رغم فراز و فرودهایش با نقش آفرینی همین چپ اجتماعی آغاز و جریان دارد. مضمون خواسته ها و مطالبات بخش های مختلف این چپ اجتماعی را شعار “نان، کار، آزادی” به هم پیوند زده است.
از سوی دیگر ما شاهد فعالیت احزاب، سازمانها و نیروهای موجود در جنبش کمونیستی ایران هستیم، اگر چه بازتاب سیاسی و پیوندهای معنوی و فعالیت این احزاب و سازمانها را می توان در تحول آگاهی و شفاف شدن مطالبات بخش های مختلف این چپ اجتماعی مشاهده کرد، اما احزاب و سازمان های موجود به رغم پیشرفت هایی که داشته اند به جز موارد استثنایی هنوز در ابعاد اجتماعی رابطه ارگانیک و سازمانیافته ای با جنبش طبقه کارگر و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی ندارند. به معنای دیگر هنوز جنبش کارگری و جنبش های اعتراضی در جامعه در بعد اجتماعی با جنبش کمونیست های متحزب و سازمانیافته در هم تنیده نشده و به هم نرسیده اند.
یک کمبود جدی که این نیروی چپ اجتماعی و اعتراضات و خیزش هایی که با تلاش و مداخله گری این نیرو جریان دارد از آن رنج می برد، این واقعیت است که این حرکت ها هنوز در یک جنبش واحد سیاسی برای سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و دگرگونی آگاهانه مناسبات سرمایه داری حاکم تلفیق نشده اند. این نیروی چپ اجتماعی فاقد یک رهبری سیاسی سراسری است. از اینرو پائینی ها هنوز یک آلترناتیو نیرومند را در صحنه نمی بینند که برای رهائی خود به آن امید ببندند. فقدان یک آلترناتیو نیرومند انقلابی اگر در آغاز خیزش انقلابی جاری یک کمبود به نظر نمی رسید، اما اکنون با گذشت بیش از یک سال از خیزش انقلابی جاری احساس این کمبود را بیش از هر زمان دیگری برانگیخته است. توده های وسیعی از کارگران و مردم ایران هنوز نگران هستند و تصویر روشنی از این ندارند که جایگزین این اوضاع بشدت بحرانی و آشفته چه می تواند باشد. این درست است که در جدال آلترناتیوها، بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی به دلیل بیگانگی با خواستهای اقتصادی و آزادیخواهانه ای که در این جنبش های اعتراضی مطرح شده اند، بیگانگی آنها با مطالبه نان، کار، آزادی، و ضدیت آنها با زن، زندگی، آزادی، نفوذ محسوسی در بین توده های معترض ندارند، با اینحال در غیاب حضور قدرتمند طبقه کارگر در صحنه سیاسی با چشم انداز انقلابی و سوسیالیستی، در غیاب یک آلترناتیو سوسیالیستی نیرومند همواره این خطر وجود دارد که جنبش های اعترضی طعمه امواج تبلیغات ناسیونالیستی و عظمت طلبانه نیروهای اپوزیسیون بورژوازی نئولیبرال طرفدار غرب شوند و نیروی آنها در خدمت بقای نظام طبقاتی موجود و به قدرت رسیدن یک استبداد غیر دینی بکار گرفته شود.
در مورد پروسه سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی … باید تأکید کرد که در شرایط کنونی ایران تداوم و گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری و تلفیق خواستهای اقتصادی با خواستهای سیاسی، پیوند خوردن آن با جنبش انقلابی جاری، توده ای تر شدن جنبش جاری و در ادامه برپائی اعتصاب عمومی سیاسی که ماشین سرکوب رژیم را زمینگیر کند، سیر محتمل پیشروی جنبش انقلابی جهت به زیر کشیدن این رژیم استبداد اسلامی است. اما باید بدانیم که اعتصاب سراسری کارگران که ستون اصلی اعتصاب عمومی سیاسی است نمی تواند نتیجه یک حرکت خود جوش و خودبخودی باشد. در راستای پاسخگویی به نیاز این جنبش طبقاتی است که در شرایط کنونی ایجاد کمیته های اعتصاب، ایجاد کمیته های کارخانه و ایجاد شورای های کارگری اهمیت عملی پیدا کرده است. زنان که نقش پیشتازی در جنبش انقلابی جاری داشته و یک پای همه جنبش های پیشرو اجتماعی بوده اند هنوز بخش کوچکی از نیروی خود را به میدان نبرد آورده اند. لازم است با کار آگاهگرانه و سازمانگرانه اردوی عظیم زنان کارگر و زحمتکش را به میدان نبرد آورد. نهادها، و تشکل های دانشجویی چپ و رادیکال که در دانشگاههای مختلف کشور ایجاد شده اند لازم است پیوندهای خود را با بدنه جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های اجتماعی گسترش دهند و با نقد سیاست ها و استراتژی اپوزیسیون راست نقش روشنگرانه خود را ایفا نمایند. شبکه جوانان انقلابی در محلات شهرهای مختلف ایران لازم است پیوندها و پایه توده ای خود را گسترش دهند، و با درس گیری از تجارب خیزش سراسری دی ماه ۹۶، و آبان ۹۸و خیزش انقلابی ژینا به لحاظ تاکتیکی هم فوت و فن توده ای کردن اعتراضات خیابانی را بیاموزند. باید آموخت که چگونه تاکتیک های نیروی سرکوب رژیم برای جلوگیری از توده ای کردن اعتراضات را خنثی کرد و آموخت که چگونه از تاکتیک هایی که به هدف توده ای شدن اعتراضات لطمه می زند پرهیز کرد. اعتراض خیابانی بخش جدایی ناپذیری از آزادی بیان و از حقوق پایه ای مردم است و باید همین باور ساده را در میان توده های رواج داد و قدرت بخشید. اوضاع کنونی از همه آن نویسندگان، خبرنگاران، استادان دانشگاه، سینماگران و هنرمندانی که با فرهنگ، سیاست ها و ایدئولوژی طبقه حاکم در افتاده و از منافع و مبارزه کارگران و زحمتکشان و فرودستان به دفاع برخاسته اند می طلبد که سازمانیافته تر عمل کنند. سازمانیابی کلید پیشروی جنبش انقلابی جاری برای سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران است.
در شرایط کنونی جنبش اعتراضی و اعتصابی کارگران و جنبش انقلابی جاری فرصت مناسبی را برای نیروهای جنبش کمونیستی ایران فراهم آورده است تا با اهمیت دادن به این جنبش واقعی و یاری رساندن به رفع موانع و معضلاتی که سر راه آن وجود دارد، بتوانند بر این جدایی غلبه کنند و پیش شرط های تأمین یک رهبری سیاسی سراسری با راهبرد سوسیالیستی را فراهم آورند. پاسخ های مشترک فعالین و رهبران آن نیروی چپ اجتماعی و چپ متحزب به معضلات سر راه جنبش کارگری و انقلابی جاری کلید به هم رسیدن و تلاقی این دو بخش چپ رادیکال و سوسیالیستی است.
سخن روز تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn