پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳ | 28 - 11 - 2024

Communist party of iran

سرمایه باز جنایت دیگری آفرید! فاجعه آتش سوزی بروجن و مرگ پنج زن کارگر

صبح ۲۱ آذرماه ۸ زن کارگر سردخانه بهاران بروجن با سن‌هایی از ۲۲ تا ۴۴ سال و راننده مینی بوس در اثر استفاده از گاز پیک نیکی برای گرم نمودن خود آتش گرفتند. در حالیکه مصدومان به  بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان انتقال یافتند، اما در اثرجراحات و سوختگی‌های عمیق به فاصله های کم پنج زن کارگر جانشان را از دست دادند. علت این حادثه دردناک را باید بی توجهی کارفرماها و در اختیار قرار ندادن تجهیزات حرارتی استاندارد نامید. 

بنا به گفته کارگران، نیروهای امداد و نجات با تاخیر به محل حادثه رسیدند و همین سبب شد یک تن از کارگران به نام مقدس میرخانی در روز حادثه جانش را از دست بدهد و هشت کارگر دیگر به بیمارستان منتقل شوند. دو کارگر دیگر به نام‌های میترا بخشی‌زاده و خاطره رضایی که مادر و دختر بودند طی روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر در بیمارستان جان باختند. شهلا فرهادی هم که به بیمارستان منتقل شده بود، روز ۲۷ آذر به دلیل شدت جراحت فوت کرد و یک روز بعد از آن رسانه‌های داخلی از جان باختن زهرا چراغی در بیمارستان خبر دادند.

بنا بر گزارش خبرگزاری ایلنا وضعیت جسمانی کارگرانی که  در بیمارستان بستری هستند نامساعد و احتمال افزایش شمار قربانیان وجود دارد.همچنین دادستان عمومی و انقلاب بروجن نیز از تشکیل پرونده قضایی و بازداشت راننده مینی‌بوس حامل کارگران سردخانه بهاران خبر داده است.

علت اصلی وقوع این حادثه دلخراش استفاده از سرویسهای فرسوده و فاقد دستگاههای استاندارد حرارتی برای رفت و آمد کارگران می باشد. بدون شک مقصر اصلی این حادثه سرمایه داران جنایتکاری هستند که به قصد سودجویی بیشتر و عدم توجه به مسائل ایمنی محیط کار از جان کارگران مایه گذاشته، و آنها را به مسلخ مرگ میفرستند. مقامات دولتی و مسئولین سردخانه بهاران با فریبکاری و بیشرمی تمام خود را از این جنایت مبرا دانسته و راننده مینی بوس در حالیکه خود یکی از قربانیان این حادثه است را عامل این فاجعه می دانند. 

سردخانه بهار بروجن متعلق به بخش خصوصی است. دولت با حمایت از طرح خصوصی سازیها و صاحبان آن این اجازه را به آنها داده است کارگران را جزء مایملک خود به حساب آورده و به هر شکل ممکن برای کسب سود و ارزش اضافی بیشتر آنها را به بدترین شیوه ممکن استثمار نمایند درحالیکه اعتراض کارگران در مقابل شرایط غیر انسانی موجود با اخراج و سرکوب مواجه خواهد شد. بویژه کارگران زن در نظام سرکوبگرانه و ظالمانه رژیم اسلامی سرمایه نه تنها حمایت نمیشوند بلکه به وحشیانه ترین شیوه هم استثمار میشوند.

براساس گزارش رسانه‌های داخلی زنان کارگر در سردخانه بهار بروجن و زنان قربانی در این آتش سوزی کارگران روزمزد و بدون قرارداد کار و بیمه، با حداقل دستمزد  به کارمشغولهستند. 

عاملان این تراژدی دلخراش کارفرماهای استثمارگر هستند که کوچکترین تعهدی در قبال جان و مسائل ایمنی کارگران ندارند و باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. همچنین سوانح کاری که در گذشته اتفاق افتاده است و از کارگران قربانی گرفته، هیچگاه مسببین این جنایات بوسیله افراد وسیستمی که خود آفریندگان این جنایات ضد بشری هستند محاکمه و تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته اند. 

ایران به لحاظ حوادث کاری یکی از ناامن‌ترین کشورها برای کارگران به شمار می‌رود. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمار کارگرانی که بر اثر حوادث کاری جانشان را از دست دادند، در سال ۱۴۰۰ کمتر از ۸۰۰ نفر گزارش کرد. این آمار به دلیل اینکه کارگران خارج از شمول قانون کار را در بر نمی‌گیرد غیرواقعی است. سازمان پزشکی قانونی بیش از ۲۸ هزار حادثه کاری در سال ۱۴۰۰ ثبت کرده است.

سالانه هزاران کارگر ایرانی بر اثر سوانح و یا بیماریهای ناشی از کار جان خود را از دست می دهند، بدون اینکه عاملان این سوانح مورد بازجویی و محاکمه قرار گیرند یا سعی شود مسائل ایمنی و حفاظتی محیطهای کارگری به عنوان اولویت در دستور کار و مورد توجه صاحبان سرمایه قرار گیرد. این جنایات ضد انسانی  که سرمایه هر روز تولید و باز تولید می کند هیچوقت در تاریخ بشری ثبت نمی شود. جنگ سرمایه برعلیه نیروی کار یک جنگ اعلام نشده و یک جنایت در حال جریان در متن  جامعه سرمایه داری است که قربانیانش هر سال بنا بر بحرانهای اقتصادی و خواست سود آوری بیشترسرمایه در حال افزایش است. دست دراندر کاران این جنگ خانمان سوز بر وسایل تولید مالکیت دارند، صاحبان قدرت و سرمایه اند. آنها که مسبب این آدمکشیها هستند، به همان نسبت هم انسانها را روانه گورستان می کنند، آدم روانه بیمارستان می کند، انسان های مبارز و حق طلب را روانه زندان و شکنجه گاه و از آنجا روانه گورهای بی نشان می کنند. 

کارگران فقط با داشتن تشكل های خود و حضورشان در صحنه می توانند از طریق تشکیل كمیسیون های ایمنی محیط كار با نظارت نمایندگان واقعی کارگران به مشکل ناامنی محیط كار رسیدگی کرده و كارفرما را مجبور به تخصیص بودجه ای برای ايمن کردن محیطهای کاری  بنمایند. در محیط های كاری فاقد تشكل كارگری، اعتراض کارگران به ناامنی محیط كار به هر درجه ای با اخراج  و سرکوب پاسخ داده می شود و در نتیجه هیچ اعتراضی امکان بروز نمی یابد. در عین حال حکومت اسلامی نیز با حمایت از سرمایه داران و سرکوب تشکل های کارگری کمر به نابودی کارگران بسته است. 

این حوادث دلخراش و استثمار هر روزه کارگران این وظیفه را در دستور کار فعالین کارگری می گذارد که مصمم تر و متشکل تر برعلیه این نظام نکبت بار و انگلی به مبارزه بر خاسته و خواهان محاکمه  مسببین این جنایت هولناک  شویم.

ضمن تسلیت و اظهار همدردی با خانواده این عزیزان جان باخته باید تلاش کنیم با مبارزه ایی پیگیر این نوع فجایع ضد کارگری به حداقل رسانده و به خانواده های قربانیان یاری برسانیم. 

نابود باد حکومت جنایتکار اسلامی سرمایه

پر توان باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگری

۲۱ دسامبر ۲۲۰۲

هماهنگی زن و برابری

کارزار پشتیبانی از کارگران ایران

اشتراک در شبکه های اجتماعی: