سرانجام دو رویکرد و دو استراتژ ی
چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰
عباس منصوران
«این حزب، حزب شماست. این حزب تنها حزب کمونیستی است که در ایران و جهان پرچم کارگر را بلند کرده با نام کارگر تشکیل گردیده و برای بنیان گذاشتن حکومت کارگری مبارزه می کند. مبارزه این حزب تاکنون از مبارزه شما جدا نبوده بعد از اینهم باید همینطور باشد. صفوف این حزب باید پر از شما باشد. این حزب، حزب شماست، بیایید و این حزب را در اختیار بگیرید و فتحش کنید. تنها با فتح این حزب و با تقویت صفوف این حزب و با در اختیار گرفتن این حزب برای پیشبرد مبارزه امروز و فردایتان میتوانید با مصیبت و فلاکت سرمایهداری مبارزه کنید. تنها با حزبی اینچنین میتوانید نظام ظالمانه سرمایهداری را ریشه کن کنید و پایههای حکومت سرخ کارگری را بر روی ویرانه های آن بنا نهید.»([i])
سی و دو سال پس از فراخوان رفیق صدیق کمانگر، گرایشی به رهبری ابراهیم علیزاده، در مسیری مخالف شکل گرفت. نشست این گرایش در دی ماه ۱۴۰۰ به نام «کنگرهی ۱۸کومهله» تجسم یک گسست بود. از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱استراتژی آنانی که کومهلهی خود را در کنگرهی ۱۸ خودشان جدا ساختند، راهی بس پر تنشی پیموده بود که برای راهیان، پیآمد دلخواهی نداشت. راه و استراتژی همسنگران صدیق کمانگرها و جعفر شفیعیها «ریگاه» و اهداف حزب و کومهلهای بود که سلاح و سنگر آرمانهای انقلابی طبقه کارگر، زنان و سوسیالیسم را نمایندگی میکردند. وفاداران به آرمانهای انقلابی حزب کمونیست و کومهله، امانت داران راستی صدیقها بودند.
تلاش ابراهیم علیزاده و همراهان به ویژه در کنگرههای دهم و بعد برای تصویب قرار و یا بندی برای تشکیل جبهه (بهرهی) و اتحاد پایدار با تشکلهای «مرکز احزاب کردستانی» از جمله تاکتیکهایی در خدمت همان استراتژی جبههی رفرمیستی بود. تمرکز و تقویت جبهه احزاب راست کردستانی، منزلگاه آنان بود. «مرکزاحزاب کردستانی» جبههی دو منظورهای بود که بهسان نیرویی در اپوزیسیون در برابر حکومت اسلامی، به بیان ابراهیم علیزاده برای «چانه زنی» متشکل میساخت و همزمان نیروهای «چانه زن» معطوف به تقسیم قدرت را در برابر بلوکها و نیروهای سوسیالیستی و انقلاب کارگری متمرکزتر و نیرومندتر میساخت.
این گسست، نه تنها از سوی آنان برای تقویت اتحاد نیروهای شورایی و چپ و کمونیست در کردستان و سراسر ایران کوچکترین سمپاتی نشان نمیداد، بلکه با تمامی قوا در متلاشی ساختن اتحادهای پشتیبان انقلاب کارگری تلاش میورزید. نیروی تنش زای این رویکرد، بیش از برون، به درون متمرکز شده بود. دستور کار برای کنگره ۱۷ در سال ۲۰۱۷و به دست گرفتن اهرمهای تشکیلاتی در کردستان و کمیته خارج، تمرکز گرفتن بر اهرمها و سکانهای کلیدی تشکیلاتی و مالی و رسانهای به ویژه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومهله بود. آنان در کنگره ۱۶ کومهله (مرداد ماه۱۳۹۳ /۲۰۱۴) تلاش زیادی به کار بردند تا از تصویب نام و اعلام تلویزیون حزب کمونیست ایران جلوگیری کنند (نگارنده، میهمان کنگره، یکی از پیشنهاد دهندهگان آن بودم).
از کنگره دهم کومهله تا کنگره ۱۷ در سال ۲۰۱۷ که انتخابات نمایندگان آن از سوی ناظر بر انتخابات نمایندگان (رفیق رئوف پرستار عضو کمیته مرکزی و کمیته اجرایی حزب) مهندسی شده و فاقد صلاحیت اعلام شد، تلاشهای انحلال طلبانه به شیوهها و «سیاستهای» گوناگون و در هر فرصت و تریبونی، ثقل کارزار جناح راستِ آن زمان بود. چپ حزب، در حالیکه آنان را به ایجاد دیالوگ و سازمان دادن بولتن و سمینار پیرامون اختلافات، پافشاری میکرد، در عمل، علیرغم فاقد صلاحیت خواندن انتخاب نمایندگان، برای تنش زدایی در کنگره شرکت کرد، اما از شرکت در انتخاب رهبری کومهله خودداری کرد. این سیاست، اما، دغدغهی حفظ مناسبات درونی و جلوگیری از تنشها و انشعاب، به پیشروی و تعرض آنان میدان داد. ابراهیم علیزاده به انکار، اصرار میورزید و در عمل به ریل راست، شتاب میبخشید. در حالیکه کمیته اجرایی و کمیته مرکزی که رهبری حزب را تا کنگره بعدی به عهده داشتند، کمیتههای زیر رهبری آنها به طور رسمی و آشکارا تمامی موازین و اساسنامه و قرارها را زیر پا میگذاردند. «کمیته رهبری کومهله» خود برگزیده و «کمیته خارج کشور»، درعمل زیر رهبری ابراهیم علیزاده، مهندسی شده، و در دست سه همراه ایشان (عادل- جمال-حسن) ، به هیچ روی خود را پاسخگوی کمیته اجرایی و مرکزی حزب نمیدانستند. ما، کمیته اجرایی و کمیته مرکزی حزب با همان ملاحظات حفظ اتحاد و انسجام و امید به بازگشت این گرایش به سوی حزب، قاطعیت بایستهای نشان ندادیم.
ابراهیم علیزاده، نیروی پشت سر خود را عضوگیری کرده بود تا در روز سرنوشت ساز به شیوهی «سانترالیزم دمکراتیک» خویش، «مردم سالارانه» سرنوشت کومهله و حزب را رقم زنند. «دمو» یا «مردم» این «مردم سالاری» کراتیک (سالار) خود را گردآورده بود و بر فراز هرم این «دمو»، مرکز (سانترالیزم) خود را داشت. مرکز این «مردم سالاری» دبیر اول در راس هرم و در پایین تر، دبیر و دوم، سوم، دوستانی بودند و رای دهندگان نشسته در کنگره ۱۸ کومهله خودشان، قاعدهی هرم را تشکیل میدادند. این مجموعه، شناسهی یک جمع بود که «کومهله»ی خودشان نام گرفت.
دو سال پیش از این گسست رسمی، سخنان ابراهیم علیزاده به زبان کردیدر مراسم روز کومهله، در مقر مرکزی سازمان کردستان حکا در کردستان عراق به خودیهای خویش، فراخوان یک گسست بود. تقویت جبهه راست، نمونهای از این تلاشها بود. ایشان، روز جمعه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۸ روی سخن به دوستان خود، چنین فراخوان دادند: «قبل از هر چیز از این تریبون استفاده میکنم و فراخوان خودمان … همه آنهایی که قبلن در کومهله بودهاند،… همهی آن کسانی، انسانهایی که خودشان را سوسیالیست میدانند… اختلاف نظر سیاسی نمیتواند مانع باشد بر سر راه آن مسئله. روبه آنها میگویم که کومهله خانهی خودتان است، کومهله آن بستری است که همهتان میتوانید در آن جمع شوید. همهی آنهایی که قبلاً در کومهله بودهاند، … حزب کمونیست ایران به هیچ جور مانعی بر سر راه آنان نیست… اختلاف نظر سیاسی نمیتواند مانع باشد بر سر راه آن مسئله…»
در این فراخوان در حالیکه تومار نویسی و ایجاد جو تهدید و اخراج و تعلیق عضویت و ممنوعیت شرکت رفقایی از کادرها و اعضا، کمیته مرکزی و کمیته اجرایی ووو در ارگانهای حزبی و به طور مطلق در اردوگاه، علیه کمونیستها اوج میگیرد، از «کمونیستها» و «سوسیالستها» بیرون برای پیوستن «دعوت» میشود! این تعارف، تاکتیکی بود تا از یکسوی، مسخ کومهله از درون پنهان بماند و در سوی دیگر، برای برخی این مستمسک باشد که این فراخوان مخاطبین متفاوتی داشته است. اما هم مخاطبین و هم اعضا حزب کمونیست ایران و کومهله، معنای این فراخوانِ هنوز از چند متری تریبون در کردستان پخش نشده را دریافتند و موجی از اعتراض در برابر آن برانگیخته شد.
در واقع، فراخوان از تریبون کومهله در کردستان، نه تنها فراخوان به دو تشکلی بود که خود را «کومهله» مینامیدند، و نیز به فراکسیونی بود که به «روند سوسیالیستی» معروف شد و سالها بود فعالیتی نداشتند، بلکه به تمامی افرادی بود که از موضع مخالفت با موجودیت حزب کمونیست ایران، استراتژی سوسیالیستی حزب و کومهله و انقلاب کارگری، راه دیگری را برگزیده، منفرد شده و جز در مراسمی و آیینوارههایی شاید که سالی یک شب برای سرور شرکت میکردند…
با بازنگری به اسناد و آرشیوهای موجود، جداییهای این طیف رنگارنگ، به هیچ روی پیرامون اختلافات سیاسی و اختلاف نظر به طور کلی نبوده است. به طور مشخص فراخوان، به همان دو تشکل زحمتکشان و تمامی کسانی بود که از اهداف انقلابی و کارگری حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان آن (کومهله) رویگردان شده بودند. آنان که جدا شدند، از حزب کمونیستی جدا میشدند که انقلاب کارگری و سوسیالیسم و حاکمیت شورایی را در برنامه داشت.
سخنرانی ر. ابراهیم علیزاده در روز ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۸ به مناسبت گرامیداشت روز کومهله، خطاب به احزاب سیاسی راست در کردستان اهداف خود را آشکارتر از پیش نشان داد.
مبانی برنامه و سیاستها و قرارهای تمامی کنگرههای حزب کمونیست و کومهله بایستی مورد تجدید نظر قرار میگرفت. رهبری کومهله به دبیر اولی ابراهیم علیزاده وظیفهی این رویزیون و هرچه کمرنگتر کردن مبانی سوسیالیسم پرولتری حزب و سازمان کردستان آن را رهبری میکرد، و دبیر دوم و دستیاران در رهبری کومهله وظیفه اجرایی آنرا را به عهده داشتند. این رهبری خودبرگزیده، در عمل و در درون، مخالف مبانی استراتژیک، با اقدامات شبانه روزی در تلاش بودند. ابراهیم علیزاده در یک گفتگوی تلویزیونی در۱۵ اوت ۲۰۲۰ زیر نام «جنبش-اعتراضی-و-دورنمای-آن» در گفتگو با رادیو پیام کانادا با شرکت حمید تقوایی در برنامه «رادیو پیام- کاناد» در پاسخ به پرسشِ سیاست حزب شما در رابطه با اعتصابات و مبارزه جاری کارگری چیست؟ میگوید: «سیاست ما اونه که تا آنجا که می تونیم و تیغمان برایی داره امکاناتی که در اختیار داریم امکان به پیروزی رساندن این جنبش های معین را فراهم کنیم و برای به پیروزی رساندش بایستی وارد چانه زنی با دشمن شد، بایستی خواست ها را سبک و سنگین کرد…» در اینجا سخن از سیاست حزب بود و نه از سوی یک فعال کارگری از هفت تپه. این سیاست دنباله روانه، دفاع طلبانه و چانه زنی و انفعالی و اکونومیستی صِرف از جوهر رفرمیسمی مزمن بود.
هر چهار رهبراصلی کومهلهی خود برگزیده، با تقسیم کار مشخص، سالها بود که چنین رویکرد فعالی داشتند. آنان از قوه به فعل در آمده بودند. نگارنده در نوشتار دو سال پیش در این باره چنین نوشتم:
« این دوستان مؤتلفه که ساز شوم ادغام حزب کمونیست در کومهله و… (جمال بزرگپور) را در مخالفت با «انقلاب کارگری، تحقق سوسیالیسم در ایران و…» (حسن رحمان پناه و ابراهیم علیزاده) «توازن قوا به سود طبقه متوسط، خنثی سازی لیبرالها، اتحاد با احزب بورژوا ناسیونالیست کردی و…» (ابراهیم علیزاده) و وارونه سازی فرمول بنیادین مارکس مبنی به «طبقه کارگر باید از یک طبقه درون خود به یک طبقه برای خود تبدیل شود» به «طبقه کارگر باید از یک طبقه درون خود به یک طبقه برای مطالبات اجتماعی، تبدیل شود» و رفرمیسم را پیشه گیرند (عادل الیاسی) یکی از سخنگویان رفرمیسم که انحلال استقلال طبقاتی را تبلیغ و ترویج میکنند و … دهها عدول دیگر از اصول و پرنسیپهای حزب کمونیست و کومهله را نواخته و مینوازند، به کجا میروند!»([ii])
و خود پاسخ نوشتم: «آشکار است که با چنین رویکردی، ر. ابراهیم در راهبری و در آغاز راهی است که امروزه دو جریانی که خویش را «کومهله» میخوانند اکنون در پایان آن هستند»…
عباس منصوران
۱۸ بهمن ماه ۱۴۰۰
زیرنویسها و مراجع
[i]) رفیق صدیق، سخنرانی در روز ۱۱ شهریورماه سال ۱۳۶۸دو روز پیش از جانباختن یعنی (۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۸) در مراسم سالروز آغاز هفتمین سال برپایی حزب کمونیست ایران، در یکی از مقرهای مرکزی کومه له. متن این سخنرانی در نشریه “پیام”، نشریه صدای انقلاب ایران (رادیو کومه له)، شماره ۵۱ ، تاریخ نیمه اول شهریور ۱۳۶۸ به چاپ رسیده است رفیق “صدیق کمانگر” در بامداد روز سیزدهم شهریورماه سال ۱۳۶۸، در اقدامی جنایتکارانه توسط یک مزدور جمهوری اسلامی مورد حمله تروریستی قرار گرفت و جانباخت.