چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ | 20 - 11 - 2024

Communist party of iran

سخنان نفرت انگیز خامنه ای در رابطه با کارگران


روز شنبه نهم اردیبهشت و دو روز قبل از اول ماه مه روز جهانی کارگر علی خامنەای، در دیدار با جمعی که تحت عنوان  “کارگر” به آن سخنرانی برده شده بودند، سخنان نفرت انگیز و ریاکارانەای در رابطه با کارگران بیان کرد. او گفت: “ارتقای زندگی کارگر به بهبود وضع کشور منجر می شود. از نگاه اسلام، درآمد باید ناشی از سعی و کار و تلاش باشد”. جمهوری اسلامی بنا به ماهیت ضد کارگریش اول ماه مه را به رسمیت نمی شناسد، اما برای لوث آن، هفته‌ای که روز جهانی کارگر در آن قرار دارد را ” هفتۀ کار و کارگر” نامیده است. دیدار روز شنبۀ خامنەای نیز تحت همین نام و به همان مناسبت ترتیب داده شده بود. بدون شک اظهارات دروغگویانه و فریبکارانۀ او خشم و نفرت کارگران از جمهوری اسلامی را بیش از پیش بر می انگیزد. این آدم کارگر ستیز در رأس حکومتی قرار دارد که چهار دهه است زندگی و معیشت کارگران را به فقر و فلاکت نشانده است. خامنەای درحالی از بهبود وضع کارگر دم می‌زند و می‌گوید “ارتقای زندگی کارگر به بهبود وضع کشور منجر می شود” که  حدود دو هفته است بیش از صد هزار کارگر در بیش از ١١٠ پالایشگاه، نیروگاه، کارگاه، شرکت و مرکز کارگری در صنایع نفت و گاز در اعتراض به حداقل دستمزد چهار مرتبه زیر خطر فقرِ تعیین شده از جانب حکومتش در اعتصاب و اعتراض به سر می‌برند و عوامل حکومتی برای درهم شکستن این اعتصاب از هیچ تفرقه افکنی و تلاشی دریغ نکرده اند.  خامنەای درحالی بیشرمانه می‌گوید ” اعتراضات کارگری کمک به دولت و آگاه کردن نظام است”، که فعالین کارگری را به جرم مطالبۀ حق و حقوق انسانی خود وحشیانه تحت تعقیب زندان و شکنجه قرار می‌دهند. مدیر عامل مفتخور فاسد و دزد “سازمان منطقۀ ویژه پارس جنوبی” اعلام می‌کند که : “در هشت طرح پتروشیمی این منطقه چهار هزار نفر از کارگران قراردادی اعتصابی اخراج شده‌ و به جای آنان کارگران جدید استخدام می کند. این است نگاه اسلام به حق و حقوق کارگران.  


خامنەای در بخش دیگری از سخنانش با تجاهُل گفت: ” پولها و ثروتهای بادآورده، از طریق واسطەای، سوداگری، دلال بازی، رشوه، رباخواری و ویژه خواری به علت ارتباط با فلان شخص، مخالف دستور پروردگار است”. این تجاهُل و فریبکاری در حالی است که دزدی، فساد، رانتخواری، مفتخوری و زندگی انگلی که سراپای ارکان نظام جمهوری اسلامی را فراگرفته است، توسط باندهای مافیای قدرت در سپاه پاسداران و بیت رهبری انجام می گیرد و به این منظور دهها نهاد مذهبی  اقتصادی نظیر “بنیاد شهید”، “بنیاد مستضعفان”، ستاد اجرایی فرمان امام”، “آستان قدس رضوی” و غیره سرهم بندی کردەاند. خامنەای می‌داند این نهادها بیش از ٨٠ درصد اقتصاد کشور را در دست دارند و توسط مهره‌های اصلی دزد و کلاش نظام اسلامی اداره می شوند. کدام منطق این دروغ بزرگ خامنەای را می‌پذیرد که کارگران با نظام اسلامی سرمایه همراه و رفیق باشند؟ نظامی که با پاسداری از منافع سرمایه داران بخش خصوصی و دولتی، کارگران را با هدف استثمار بیشتر تحت فشار بیکارسازی ها و انقیاد قرار میدهد تا با پرداخت چندرغازی تحت عنوان دستمزد، آنان را آنچنان به فقر نشانند که حتی قادر به تأمین امکانات اولیه زندگی نیز نباشند. 


خامنەای این دشمن واقعی کارگران بیهوده تلاش می‌کند برای به انحراف کشاندن افکار عمومی کارگران به منبر برود و مطالبات کارگران را به مسائلی از قبیل “تأخیر در پرداخت حقوق”، “واگذاری غلط کارخانەها”، ” مشاهدات کارگران از فساد” محدود نماید و تقلیل دهد. اعتصاب و اعتراضات کارگران مطالبات اساسی از قبیل اداره شورایی شرکتها و کارخانجات، تعیین حداقل دستمزد براساس سبد هزینۀ معیشتی و نرخ تورم، حق تشکل و آزادی فعالیت سیاسی، آزادی کارگران و زندانیان سیاسی و غیره را در بر می‌گیرد که حکومت اسلامی سرمایه ماهیتأ از پاسخ به آن‌ها عاجز و ناتوان است. از این رو این نه تحریکات دشمن فرضی، بلکه همین واقعیات عینی و بی حقوقی کارگران است که آنان را در مقابل نظام اسلامی سرمایه داران قرار داده است. کارگران ذاتأ و بنا به منافع طبقاتی خود از همان ابتدا در مقابل نظام اسلامی سرمایه قرار گرفته‌اند و با گوشت و استخوان خود دریافته‌اند که دشمن حقیقی کارگران در ایران همان سران و کاربدستان سرمایه دار حکومت اسلامی هستند. 


این حکومت اسلامی سرمایه است که در چنین شرایطی تلاش می‌کند بار گران بحران اقتصادی سرمایه داری و هزینه‌های کلان اجرای سیاستهای ارتجاعی و توسعه طلبانۀ منطقەای، گسترش تسلیحات هستەای و موشکی و هزینەهای کلان دم و دستگاههای متعدد نظامی و امنیتی را به سفرۀ کارگران و مردم زحمتکش و تهیدست تحمیل نماید. این “شورایعالی کار” ضد کارگر حکومت اسلامی است که در چنین شرایطی با زور سرنیزه و سرکوب و زندان و شکنجه می‌خواهد دستمزد چهار مرتبه زیر خطر فقر را به جمعیت پنجاە میلیونی خانواده کارگری تحمیل نماید. کارگران شنیدند که این مرتضوی وزیر باصطلاح “تعاون، کار و رفاه اجتماعی” رژیم بود که در پاسخ به اعتصاب عظیم کارگران و خواست افزایش ٧٩ درصدی حداقل دستمزد، اعلام کرد که: ” اصلاح دستمزد تعیین شده شورایعالی کار در دستور کار نیست”.


اما اعتصاب و اعتراضات ده ها هزار کارگر صنایع نفت و گاز و پتروشیمی همچنان ادامه دارد. در این کشمکش و جدال طبقاتی سرانجام این نیروی عظیم و تعییین کنندۀ طبقه کارگر متحد و متشکل است که قادر خواهد بود دشمن طبقاتی خود در ایران را با همۀ دم و دستگاه سرکوبش به عقب نشینی وادارد. سرانجام این نیروی پر قدرت تشکلهای توده‌ای و طبقاتی کارگران، زنان، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران و دیگر اقشار جامعه است که می‌تواند با مبارزات پیگیر و قاطعانه خواست ومطالبات خود را به کرسی بنشانند؛ این حکومت دزد و فاسد و کارگر ستیز و ضد انسانی که برای تداوم حیات نکبت بارش حتی به کودکان کارگران و زحمتکشان نیز رحم نمی‌کند، آنان را می کشد، مسموم می‌سازد و مجبور می‌کند به جای پرداختن به امورات آموزش و پرورش، برای کمک به معیشت خانواده و سیر کردن شکم خود به کار شاق و زباله گردی بپردازند، سرنگون سازند. آنچنان که تشکلهای صنفی کارگری و مدنی در بیانبه خود اعلام کرده اند: ” این حکومت نه شایستۀ بقاست و نه قادر به ادامه حیات است.”


سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

https://cpiran.org

https://komala.co

اشتراک در شبکه های اجتماعی: