یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ | 17 - 11 - 2024

Communist party of iran

سالروز سقوط دوباره افغانستان به دست طالبان

این روزها به مناسبت دوباره به قدرت رسیدن طالبان در یک سال پیش تصاویر هزیمت مفتضحانۀ ناتو، تصاویر جنگجویان وحشی طالبان در کابل یک بار دیگر راه به مدیاها پیدا کردند. در این میان تصاویر و صحنه هایی از دهها هزار نفری که در بیرون محوطه فرودگاه در میان تفنگداران ناتو و طالبان گیر کرده بودند و آن افغانستانی هایی که خود را به بدنه هواپیما آویزان می کردند به این امید که راهی برای خروج از این سرزمین بیابند، دوباره گوشه هایی از سرنوشت غم انگیز یک ملت را به نمایش گذاشت. سرنوشت جامعه ای که بیش از چهاردهه، در زیر حاکمیت توحش نیروهای اسلامی و میلیتاریسم آنانی که به نام مبارزه با تروریسم، به نام دمکراسی وبه نام آزادی زن به آنجا هجوم برده بودند. این مردم دیدند که چگونه “اشرف غنی” و بسیاری از سران حکومت با ثروتهایی که انباشته بودند قبل از ورود طالبان به کابل خود را به مکانهای امن در خارج از افغانستان رساندند. همانهائی که در روزهای قبل با لاف وگزاف باورنکردنی به مردم قول می دادند که از آنان حفاظت می کنند و آن نیروهائی که بیست سال آزگار این دولتهای پوشالی را برسر قدرت نگه داشته بودند، راه فرار را اختیار کرده و مردم را در چنگال خونین یک جریان به غایت ارتجاعی رها کردند. 

آن زمان که غرب امپریالیستی برای بیرون راندن روسیه از افغانستان، مجاهدین به اصطلاح استقلال طلب را مسلح کرد، همین مجاهدین بعد از خروج روسیه جامعه را به میدان کشمکشها وجدالهای ارتجاعی وخونین خود تبدیل کرده و راه را برای حاکمیت توحش دیگری به نام طالبان فراهم کردند. و سرانجام بعد از آنکه ناتو و در رأس آن آمریکا بعد از بیست سال میلیتاریسم و اشغالگری  راه هزیمت را برگزید، آنچه به واقعیت پیوست حاکمیت دوباره توحش طالبان در جامعه ای است که شیرازه اش از هم پاشیده است.

“مارگارت تاچر” در سال ۱۹۸۱ در دوران اشغال افغانستان توسط روسیه در یکی از کمپ های طالبان در مرز پاکستان خطاب به آنان گفته بود که “شما کشورتان را ترک کردید چون نمیخواستید تحت سلطه یک نظام کمونیستی و منکر خدا زندگی کنید، نظامی که تلاش داشت دین واستقلال شما را نابود کند و میخواهم بگویم که قلب مردم جهان آزاد با شماست”. بدیهی است که مردم جهان آزاد نمیتوانست و نمیتواند همراه وحشیانی چون مجاهدین افغان و طالبان باشد، اما بدون شک برای دوره هائی قلب دولتمردان به اصطلاح جهان آزاد همراه آنان بود. طالبان اما زمانیکه به همت همین دولتمردان به قدرت رسیدند، دیگر نیاز چندانی به آنان نداشتند و به مقابله با همین دولتمردان پرداختند. آن نیروهای امپریالیستی که این جنگ سالاران را آموزش داده و تجهیز کرده بودند به تجربه دیدند که در پی خروج روسیه از افغانستان این کشور به میدان تاخت و تاز القاعده و آموزش دیگر نیروهای تروریستی بدل شد. زمانی هم که آنانرا با لشکرکشی نظامی و در جریان یک جنگ خونین تمام عیار از قدرت به زیر کشیده و دولتهای پوشالی را برجای آنها نهادند، باز هم بعد از بیست سال مجبور شدند که این کشور را دو دستی تحویل این نیروی وحشی بدهند. بیست سالی که در طی آن نزدیک به دویست و پنجاه هزار نفر از مردم افغانستان، هفتاد هزار نفر از نیروهای نظامی و بنا به آمار ناتو صد هزارنفر از نیروهای طالبان کشته شدند. هزاران میلیارد دلار هزینه مجهز کردن ارتش دولتهای پوشالی حاکم در افغانستان شد تا آن را دست نخورده تحویل نیروهای طالبان دهند. 

با قدرت گیری مجدد طالبان جامعه با سرعت به سوی نابودی کامل به پیش میرود. همین چند روز پیش اعلام شد که بیش از هفتاد درصد خانواده ها در این کشور قادر به تأمین هزینه زندگی خود نبوده ونود در صد کودکان از تغذیه لازم محروم گشته اند. اما این تمام تراژدی غمبار حاکم بر این جامعه نیست. نیروهای طالبان با توحشی بی نظیر به جان هر فردی افتاده اند که حاضر نیست گردن به دستورات ومقررات این توحش اسلامی بگذارد. یادمان نرفته است زمانی که ضد انقلاب اسلامی در ایران به قدرت رسید، اولین تهاجمش را به زنان سازمان داد. درافغانستان هم طالبان در همان روزهای اول تهاجم وحشیانه خود را به زنان آغاز کرد. از بیکار کردن زنان در مقیاس گسترده و فرستادن آنها به خانه هایشان تا بستن درهای مؤسسات آموزشی به روی زنان و پیگرد و  ترور فعالین جنبش زنان تنها گوشەای از این تهاجم را نشان می دهد. طالبان برآمده از جنبش ارتجاعی اسلام سیاسی نمی تواند کارنامه ای جز این داشته باشد. القاعده و دیگر گروه های رنگارنگ مجاهد در افغانستان همین رویکرد را در مورد زنان دارند. داعش در سوریه و عراق و دیگر جریان های ارتجاعی اسلامی در سودان، سومالی و مالی با همین جوهر زن ستیزانه شناخته می شوند. در عراق جنایات داعش علیه زنان ایزدی فراموش نمی شود. در افغانستان ایجاد وزارتخانۀ “امر به معروف و نهی از منکر” مأمور شده که زنان را از حقوق ابتدایی و جهانشمول خود در کلیه عرصه های فعالیت اجتماعی محروم نماید.  حجاب اجباری، منع زنان از خارج شدن از خانه  وحتی مراجعه به پزشک و بیمارستان و پروازهای داخلی وخارجی بدون به اصطلاح “محرم شرعی”، منع زنان و مردان از رفتن به پارکهای تفریحی، ممنوعیت تحصیل دختران از دوازده سالگی به بالا تنها بخشی از اولین فرمان های زن ستیزانۀ این وزارت خانه بوده است. با وجود همه این توحش آنچه که روشن است مردم افغانستان راهی جز مقاومت در برابر  طالبان ندارند. اگر زنان بیش از همه مورد تعرض سیاست ها و عملکرد طالبان هستند، قابل پیش بینی است که آنان در قامت پیشروان این مقاومت بازو در بازوی مردان آزاده بیرق مبارزه برای رهائی زنان و رهائی جامعه را بر افراشته تر کنند.

سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: