ساختار طبقاتی در جهان و فرایند تغییر آن
یکشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۰
فرهاد نعماني
مقدمه
تلاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام اقتصادی-سیاسی موجود در تمامی کشورهای اروپای شرقی و مغولستان در اواخر دههی 1980 از یک سو، و تهاجم اقتصادی-سیاسی نولیبرالیسم در کشورهای سرمایهداری پیشرفته همراه با برتری نظامی-اقتصادی ایالات متحده و رویآوردن چین، ویتنام، لائوس و کوبا در دهههای 1990 و 2000 به درجات مختلف به «اصلاحات» اقتصادی مبتنی بر بازار کار و گسترش فعالیت بخش خصوصی داخلی و خارجی در عرصهی تولید و گردش متکی بر منطق سود، از سوی دیگر، به جهانیشدن سرمایهداری سرعت بخشیده است. هماکنون ایالات متحده هنوز قدرت اقتصادی اصلی در جهان است، اما چین و اتحادیهی اروپا در تجارت و سرمایهگذاری جهانی با آمریکا بهشدت رقابت میکنند. در واقع، تثبیت نسبی این فرایند در دههی 1990، برخلاف دورهی پس از جنگ جهانی دوم، همراه بوده است با جایگزینی لیبرالسم اقتصادی-سیاسی توسط نولیبرالیسم و، بهرغم ظاهر آن، آغاز زوال قدرت هژمونیک قبلی بدون وجود جانشینی مشخص در مرحلهی نولیبرالیسم امپریالیستی است. در نتیجه، بدیهی است که در چنین شرایطی مبارزه برای کسب هژمونی جهانی شدت یابد.
امروزه نظام سرمایهداری جهانی دچار مشکلات تاریخی متعددی است و بهشدت بحران زده است.[1] این بحرانها و مشکلات عبارتند از مشکل پایان دادن به پاندمی کووید 19، رکود جهانی (در سالهای 2008-2009 و 2020-2021)، نابرابریهای شدید و عمیق در درون ملت- دولتها و در عرصهی بینالمللی، بدهیهای شرکتها و خانوارها، دولتها و بحران هماهنگی مابین بلوکهای اقتصادی و سیاسی (ایالات متحده، چین، اتحادیهی اروپا، برزیل، فدراسیون روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی و غیره). گذشته از این، و در ارتباط با بحرانهای مذکور، مشکلات اجتماعی درازمدت مانند گرمشدن کرهی زمین و بحران زیستمحیطی، نژادپرستی، مهاجرت و نابرابریهای جنسیتی و نژادپرستانه رو به شدت دارند. بدیهی است که در چنین شرایطی جنبشهای اجتماعی رخ میدهند و گسترش خواهند یافت.
یکی از تبعات مهمّ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دورهی تهاجم نولیبرالیسم بر زحمتکشان، هم در کشورهای سرمایهداری و هم تا حدودی در کشورهایی که به شکلهای مختلف بر سمتگیری سوسیالیستی توأم با رفرمهای مبتنی بر گسترش بخش خصوصی و بازار ادعا دارند، تسریع و گسترش انباشت گسترده و روابط سرمایهدارانه و مبتنی بر بازار، و در نتیجه، پرولتریزاسیون و افزایش نابرابری در مقیاس جهانی است. این فرایندها همراه با سرشت توسعهی ناموزون و مرکب آن باید اثر بارزی بر تغییر ترکیب ساختار طبقاتی و نابرابری در کشورهای مختلف و در سطح جهانی در دو دههی اول قرن بیستویکم داشته باشند. لیکن تا آنجا که نویسنده پیگیری کرده است، بررسی کمّی – آماری، نظاممند و مقایسهپذیری دربارهی این دگرگونی ساختاریِ ترکیب طبقات اجتماعی بر اساس آمار قابلاتکا و تطبیقی و بر اساس مفهومپردازی مارکسیستی وجود ندارد.
ازاینرو، هدف این بررسی کوششی است تطبیقی-کمّی برای عملیاتیکردنِ بررسی تغییر ترکیب ساختار طبقات اجتماعی و فرایند پرولتریزاسیون و نابرابری در جهان در مقیاس جهانی در زمینهی گسترش نولیبرالیسم:
نسخه كامل و پى.د.اف اين مقاله را با كليك به لينك زير در سايت اقتصاد سياسي مطالعه كنيد.
نسخهی پیدیاف: Farhad Nomani – World Class Structure
نسخهی پیدیاف جداول آماری: Farhad Nomani – World Class Structure – tables
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
ساختار طبقاتى