زنده باد انقلاب، زنده باد حکومت شورائی، زنده باد سوسیالیسم!
سه شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۱
اینها تنها بخشی از شعارهائی بود که در روز جمعه ششم آبان ماە، جوانان مهاباد در میان شعله های آتشی که در خیابانها برپا کرده بودند، فریاد میزدند. این شعارها چنانکه توده گیر شوند همزمان با فریاد شعار “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر خامنه ای”، “زن زندگی آزادی” می توانند افق روشنی را پیش روی این خیزش انقلابی قرار دهند. پایکوبی آنان در میان شعله های آتش بیان روشن آتش خشم خروشان مردمی است که اکنون بیش از چهل روزاست همه روزه در بسیاری از شهرهای ایران به خیابان میآیند. شجاعت و قهرمانی زنان و مردان آزادیخواه، ستودنی است. آنها در مقابل یکی از هارترین رژیم های موجود در جهان رودررو ایستاده اند و با گردنی افراشته “مرگ بر دیکتاتور” را فریاد میزنند. آنان حتی در خاکسپاری عزیزانشان اعلام می کنند: ” هر یک نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه”. اعلام می کنند: ” دانشجویان، دانش آموزان وجوانان انقلابی برای جانباختگان خود عزا نمیگیرند، راهشان را ادامه میدهند “. آنان به این باور رسیده اند که بهترین راه گرامیداشت جان باختگان خیزش انقلابی ژینا، نه عزاداری، بلکه ادامه راهشان است.
شهرهای ایران در آغاز هفتمین هفته از خیزش انقلابی، همچنان میدان ابراز وجود زنان و مردان آزادیخواه، دانشجویان و دانش آموزان و خانواده های جانباختگان است. در بسیاری از شهرها باریکادها بر پا می شوند، در شهرهای مهاباد و قصر شیرین در مقابله با تعرض نیروهای سرکوبگر فرمانداریها به آتش کشیده می شوند. در تهران پایگاه سپاه پاسداران در خیابان پیروزی تهران به آتش کشیده شد و بر دیوارهای آن شعار “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر”، “زن، زندگی، آزادی، اداره شورائی” نقش بست. در رشت نیروهای سرکوبگر را در میان شادی مردم فراری دادند. در اهواز جوانان در پارک ساحلی تجمع اعتراضی و آتش برپا کرده و نامش را آتش قیام نهادند. بسیاری از خیابانهای سنندج شبانه در تسخیر جوانان است. حمله نیروهای سرکوبگر رژیم به خوابگاه دانشجویان در دانشگاه علوم پزشگی سنندج نتوانست فریاد مرگ بر مزدوران رژیم را خاموش کند. در ارومیه از ساعت های اولیه شب جوانان تجمع های اعتراضی برپا کردند و در برابر تعرض نیروهای دشمن راه بندان ایجاد کردند. در سقز جوانان انقلابی تاکتیک ها و روش های جدیدی در مقابله با مزدوران رژیم اتخاذ کرده اند. در خرم آباد مراسم یادبود نیکا شاکرمی به میدان ابراز خشم و اعتراض توده های بپاخاسته تبدیل گردید. در زاهدان نیروهای سرکوبگر اینبار با تانک به خیابان آمدند وتک تیراندازان را بر بام تعدادی از ساختمانها نشاندند، اما به رغم همه اینها، مردم با نیروهای سرکوبگر درگیر شده وآنان را فراری دادند.
در حالیکه در بسیاری از شهرها، دانشگاهها و مدارس تجمعهای اعتراضی و رویاروئی با تعرض نیروهای سرکوبگر ادامه داشت، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت طی فراخوانی اعلام کرد که ” در همبستگی با مبارزات مردمی دست به اعتصاب میزنیم”. بدون تردید اعتصاب نفتگران چنانکه آغاز و فراگیر شود توازن قوا را به نفع خیزش انقلابی جاری تغییر خواهد داد. اکنون نه تنها رزمندگان کف خیابان، دانشجویان، معلمان و دانش آموزان که خیابان، دانشگاه و مدرسه را به میدان اعتراض و رویاروئی با سرکوبگران جمهوری اسلامی تبدیل کرده اند، بلکه جامعه با شور وشوق به آغاز اعتصاب نفتگران چشم دوخته است. به یاد داریم که در خرداد ماه سال گذشته زمانی که اعتصاب کارگران نفت بیش از صد پالایشگاه، شرکت پتروشیمی و نیروگاه ومراکز تولیدی را در برگرفت، چگونه کل فضای سیاسی جامعه را تحت تأثیر قرار داد. برگزاری مجامع عمومی کارگران در بخش هایی از صنایع نفت و پتروشیمی، رویکرد رهبری جمعی و شورائی از جانب آنان نشان داد که آن دستآورد عظیم کارگران قهرمان هفت تپه با همه هزینه های گرانی که برایش پرداختند، میرود که به یک رویکرد جا افتاده در جنبش کارگری ایران تبدیل شود. واین البته بدون تردید اهمیت حیاتی برای پیشروی جنبش کارگری دارد.
اکنون که بیش از شش هفته از خیزش انقلابی جاری می گذرد و جامعه در یک موقعیت انقلابی قرار گرفته است؛ شبکه به هم مرتبط جوانان انقلابی در محلات مختلف بسیاری از شهرها ابتکار عمل سازماندهی اعتراض ها و مقابله با تعرض نیروهای سرکوبگر را در دست گرفته اند؛ دانشگاه ها و مدارس به محل اعتصاب و برپائی تجمع های اعتراضی و مقابله با سرکوبگران حکومت اسلامی تبدیل شده اند؛ معلمان چند اعتصاب سراسری را سازمان داده اند؛ مراسمهای یادبود جانباختگان، به میدان ابراز خشم و اعتراض انقلابی توده ها بدل شده اند و اعتصابات و تجمع های موضعی کارگران در بخشهایی از صنایع نفت و پتروشیمی، هفت تپه و برخی رشته های دیگر در همبستگی با این خیزش انقلابی، نوید بخش به میدان آمدن طبقه کارگر است؛ به میدان آمدن طبقه کارگر با سلاح نیرومند اعتصاب می تواند تداوم و پیشروی این خیزش انقلابی را تضمین کند. در این تردیدی نیست که رهبران و فعالین جنبش کارگری که در سال های اخیر اعتصابات شکوهمندی را سازمان داده اند، به ضرورت سیاسی و طبقاتی به میدان آمدن طبقه کارگر واقف هستند. اما نگرانی از سرکوب شدید، فقر و فلاکت بی سابقه و نگرانی از تأثیرات پیامدهای اعتصاب بر زندگی خانواده های کارگری، فقدان سازمانهای توده ای و طبقاتی کارگران از جمله موانعی هستند که فعالین و رهبران کارگری برای سازماندهی اعتصاب و بسیج جنبش کارگری با آن روبرو هستند. باید به هر شکلی که می توانیم برای غلبه بر این نگرانی ها و موانع به فعالین و رهبران جنبش کارگری یاری رسانیم. با به میدان آمدن یکپارچه طبقه کارگر، با سازمانیابی این طبقه و با ایفای نقش رهبری شعار “زنده باد انقلاب، زنده باد حکومت شورائی، زنده باد سوسیالیسم” نیروی اجتماعی تحقق خود را پیدا می کند.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له