زنان اولین قربانیان تبعیض در بازار کار
چهارشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۱
مطابق با آمار مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ۶۰ درصد از مشاغل کشور غیر رسمی هستند و بخش قابل توجهی از این مشاغل غیر رسمی به زنان تعلق دارد. همین موضوع باعث گردیده که آمار دقیقی از تعداد کارگران زن وجود نداشته باشد. امروزه در ایران همانند دیگر نقاط جهان و علیرغم موانع عدیده ای که سر راه ورود زنان به بازار کار وجود دارد، زنان بخش انکارناپذیری از نیروی کار هستند. در این شرایط کارفرمایان در هر دو بخش دولتی و خصوصی به منظور پرداخت مزد کمتر، ترجیح میدهند در برخی از مشاغل از کارگران زن استفاده کنند. کارفرمایان و سرمایه داران بنا به غریزه طبقاتی دریافته اند هر زمان بحران های اقتصادی دامنگیر نظام سرمایه داری شد، هر گاه برنامه اخراج و تعدیل نیرو در دستور کار قرار گرفت، زنان کارگر سهل و ساده تر قربانی موج بیکارسازی ها می شوند. از این رو کارفرمایان همیشه از امکان دستیابی به نیروی کار ارزان زنان برخوردار هستند. اکنون نرخ بیکاری زنان سه برابر مردان است و زنان در اکثر مراکز کاری همچون کارگاههای تولیدی کمتر از حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار را دریافت میکنند، اما به دلیل عدم برخورداری از بیمه بیکاری، عدم امنیت شغلی و ترس از بیکار شدن نه تنها از شکایت صرفنظر میکنند بلکه اکثرا سکوت اختیار می کنند.
نرخ بیکاری زنان تنها یک روی سکه و روی دیگر آن مشکلات و معضلات روزانه ای است که زنان کارگر در محیط کار با آن روبرو می شوند. زنان کارگر به دلیل ساختار، مبتنی بر تبعیض جنسیتی در محل کار نیز از نظر میزان حقوق و تسهیلات شغلی با مردان فاصله زیادی دارند و در خوشبینانه ترین حالت به رغم کار مشابه و نرخ استثمار برابر با مردان، شصت درصد حقوق کارگران مرد را دریافت میکنند. همچنین زنان کارگر که معمولا با قرارداد موقت کار می کنند دستمزدهای پایین تر از حداقل مصوب شورای کار دریافت می کنند و از نداشتن بیمه با وجود کارهای سخت و طاقت فرسا رنج می برند. در این میان زنان کارگری وجود دارند که سرپرستی خانواده را به عهده دارند و تنها نان آور خانواده هستند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران تعداد زنان سرپرست خانواده در سال ۹۸ بیش از سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بوده است. آمارهای غیررسمی سال ۱۴۰۰ نیز حاکی از آن است که تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران از پنج میلیون نفر فراتر رفته است. این زنان که در بازار کار غیررسمی به کار اشتغال دارند از هیچ حمایتی از جمله حق بیمه برخوردار نیستند. علاوه بر پنج میلیون زنی که سرپرستی خانوار را بر عهده دارند، زنانی هم هستند که مجبورند در کنار همسران خود کار کنند تا به تأمین معیشت خانواده کمک کنند. تعداد بیشماری از این گروه زنان به بازار کار غیررسمی روی آورده اند و اغلب به کار در کارگاههای زیرزمینی گرفته تا پرستاری سالمندان و نظافت خانه و محل کار دیگران، اشتغال دارند.
بر اساس برخی از آمارها در ایران نزدیک به ۱۰ میلیون کارگر زیرزمینی و یا زیر پله ای وجود دارند که حداقل ۳میلیون نفر آنها زن هستند و به عنوان کارگران خاموش و کمتر دیده شده از آنها نام می برند. این در حالی است که هیچ ارگان دولتی بر کارگران زیر پله ای و یا زیر زمینی نظارت ندارد. در حالی که نهادهای دولتی خط فقر را بین ۹ تا ۱۱ میلیون تومان در ماه اعلام کرده اند اما پیمانکارهای بخش های خصوصی به این کارگران زن مبلغی حدود هشتصد هزار تا یک میلیون تومان در ماه پرداخت می کنند.
واقعیت تاریخی مناسبات نظام سرمایه داری بویژه در ایران نشان داده است که زنان کارگر در مقایسه با هم طبقه ای کارگر مرد بیشتر تحت ستم هستند. بر همین اساس زنان کارگر در بازار کار عمدتا کارهای سخت خدماتی، کارهای غیر تخصصی، پاره وقت و قراردادهای موقت با پایین ترین میزان دستمزد نصیب شان میشود. با توجه به اینکه میدانیم شرایط کار و مشکلات زنان کارگر در کارخانه ها و کارگاههای کوچک زیر زمینی و زیر پله ای و یا زنانی که به کارهای خدماتی مشغول کارند تا زنانی که در منازل اشتغال دارند گاها تفاوت دارد، اما به رغم این تفاوت ها، آنها منافع مشترکی دارند و همین منافع مشترک مبارزات متحدانه و یکپارچه ای در برابر کارفرمایان و نظام سرمایه داری میطلبد.
از این زاویه وظیفه فعالین کارگری و فعالین زن سوسیالیست است که با نگرشی طبقاتی به مسائل زنان کارگر و نیازهای مبارزاتی آنان توجه داشته باشند. بر همین مبنا زنان کارگر بازو در بازوی هم طبقه ای های مرد خود، با چشم انداز مبارزه برای ریشه کن کردن هرگونه تبعیض طبقاتی و جنسیتی، تلاش برای تحقق مطالبات عاجل و فوری خود را در دستور قرار دهند. بر بستر این مبارزه است که زمینه برای ایجاد تشکل های توده ای و طبقاتی مستقل از دولت کارگران فراهم می آید. در دل این مبارزه یکپارچه و متحدانه است که می توان فرهنگ مرد سالارانه و نگاه مرد محور در جنبش کارگری را نیز بطور مؤثر به چالش کشید. تجربه تاکنونی نشان داده است که زنان با حضور گسترده در خیزش های انقلابی، با شکل دادن به یک مقاومت گسترده علیه قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی، با مشارکت پر رنگ خود در مبارزه علیه بحران کم آبی در خوزستان و اصفهان، با حضور چشمگیر خود در پیشاپیش اعتصابات و اعتراضات سراسری معلمان و بازنشستگان، با برافراشتن پرچم مطالبات رهائی بخش خود در مراسم های ۸ مارس جنبش زنان برای رهائی را وارد فاز نوینی کرده اند. باید تلاش کرد که خواست رفع تبعیض جنسیتی علیه زنان به صدر مطالبات این جنبش ها بیاید. سازمانها و تشکل های زنان مستقل از دولت می توانند بر متن تداوم مبارزه زنان شکل بگیرند و به هر چه توده ای تر کردن جنبش زنان یاری برسانند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومهله