دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 12 - 05 - 2025

Communist party of iran

رژیم جمهوری اسلامی، درماندگی در اداره جامعه

جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه است که با شعارهای دروغین عدالت‌خواهی و زیر نقاب مستضعف پناهی قدرت سیاسی را در قبضه خود دارد. اما امروز، در نیمه اول قرن بیست و یکم، نظامی را پیش‌رو داریم که حتی از تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای  مردم، کار، نان، آب، برق، هوای پاک برای نفس کشیدن،  مسکن،  بهداشت و آموزش  ناتوان است و بیش از شصت در صد مردم ایران را به زندگی در زیر خط فقر سوق داده است.

این درماندگی  را نمی‌توان صرفاً به ناکارآمدی در مدیریت یا فساد نهادینه شده در ساختار اداری حکومت  نسبت داد،  بلکه ریشه در ساختار طبقاتیو سیاسی آن  دارد. جمهوری اسلامی، برخلاف ادعاهای دروغینش یکی از هارترین و سرکوبگرترین رژیم های جهان معاصر است و با تکیه بر نیروی سرکوب،  توده‌های مردم ایران از ابتدایی ترین حقوق خود محروم کرده است. در بسیاری از استان‌های ایران، کم‌آبی به بحران مزمن تبدیل شده‌است. قطعی آب و برق به امری روزمره بدل شده و زندگی میلیون‌ها نفر را مختل کرده‌است. در حالی که سرمایه‌های کشور صرف پروژه‌های امنیتی، نظامی و صدور ایدئولوژی ارتجاعی به کشورهای همسایه می‌شود، مردم خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان و حتی  کلان شهرها از دسترسی به آب آشامیدنی محروم‌ هستند. ویرانی و فرسودگی زیر ساختهای انرژی وخاموشی‌های گسترده ، تعطیلی کارخانه ها و مراکز تولید، مدارس و ادارات دولتی اوج درماندگی حکومت اسلامی در اداره جامعه را نشان می دهد.


جمهوری اسلامی با ساختار طبقاتی و سرمایه دارانه و ایدئولوژیکی که دارد،  منافع اقلیت روحانیون، سپاهیان و سرمایه‌داران   را نمایندگی می کند و منابع ثروت جامعه و حاصل رنج و کار کارگران و زحمتکشان را به  غارت می‌برد. تحت حاکمیت این رژیم ، اکثریت کارگران، زحمتکشان،معلمان، زنان، پرستاران، بازنشستگان، نه تنها در فقر و ناامنی شغلی و معیشتی غوطه‌ورند، بلکه کوچک‌ترین ندای حق خواهانه آنان با سرکوب، دستگیری و شکنجه پاسخ داده می‌شود. دولت اسلامی در اصل اهرم قدرت اجرایی سرمایه‌داران است ، چه سرمایه داران بخش خصوصی و چه آن‌ بخش  که در نهادهای مذهبی و امنیتی، ثروت های کلان  انباشته‌اند.


در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه داران از آموزش گرفته تا بهداشت، از مسکن تا آب و برق، همه چیز به کالایی برای فروش و سوداندوزی  بدل شده ‌است. سیاست‌های  اقتصادی نئولیبرالی که  بیش سی سال است به اجرا در می آیند،  نتیجه‌ای جز محرومیت بیشتر کارگران و فرودستان  جامعه  نداشته ‌است. خصوصی‌سازی، به انتقال دارایی‌های عمومی به حلقه‌های قدرت منجر شده‌است. مدارس خصوصی،   بیمارستان‌های خصوصی  واگذار کردن تامین آب شرب به شرکت های خصوصی  و … همه شکاف بین فقر و ثروت را عمیق تر کرده است. در ایران مسکن به عنوان یکی از ابتدایی‌ترین نیازهای انسان، به کالایی لوکس تبدیل شده است. دهک‌های پایین جامعه به ‌ویژه کارگران و حاشیه‌نشینان شهری، سال‌هاست که از دستیابی به مسکن مناسب ناامید شده‌اند. پروژه‌هایی مانند «مسکن مهر» یا «نهضت ملی مسکن» نه تنها نتوانستند باری از دوش مردم بردارند، بلکه خود به بستری برای رانت‌خواری و فساد و سوداندوزی  گسترده بدل شدند.

در این ساختار، خانه ها ساخته می شوند، اما نه برای زندگی، بلکه برای سوداگری و انباشت سرمایه ساخته می‌شود؛ و این منطق سرمایه است که حکم می راند  نه منطق انسانیت. جمهوری اسلامی، با واگذاری کنترل بازار مسکن به نهادهای نظامی و مالی، در این زمینه هم نقش خود را در تعمیق شکاف طبقاتی ایفا کرده‌ است. تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، این ابعاد بی سابقه از فقر و فلاکت اقتصادی با ستم‌های  چون تبعیض ملی، جنسیتی و مذهبی در هم تنیده شده است. زنان، ملل تحت ستم مانند کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و ترک‌ها، و نیز دگراندیشان مذهبی و جنسیتی  از ابتدایی ترین  حقوق اجتماعی خود محروم هستند. این ستم‌ها از مصائب نظامی است که بر پایه سلطه طبقه سرمایه دار و ایدئولوژی اسلامی بنا شده است. ساختار جمهوری اسلامی، تنها با بازتولید این تبعیض‌ها می‌تواند بقای خود را تضمین کند. در این میان، زنان زحمتکش، کارگران مهاجر و جوانان بیکار، بیشترین فشار را متحمل می‌شوند و کم‌ترین بهره را از امکانات اجتماعی می‌برند.


پایان دادن به این وضعیت، از مسیر دست به دست شدن قدرت سیاسی از بالای سر مردم و ،اصلاحات درون‌ساختاری یا تعویض چهره‌ها ممکن نیست. جمهوری اسلامی، یک نظام طبقاتی استوار بر سرکوب، استثمار و ایدئولوژی ارتجاعی اسلامی است. نجات از این وضعیت، نیازمند سازمان‌یابی سراسری بخش های مختلف طبقه کارگر و متحدان اجتماعی‌اش، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش انقلابی کردستان و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی   ، در یک صف مستقل و انقلابی است. مبارزه برای آب، برق نان و آزادی، باید با مبارزه برای سرنگونی انقلابی این نظام پیوند بخورد. هیچ راه‌حل واقعی‌ای بدون انهدام ساختارهای طبقاتی موجود و جایگزینی آن با حاکمیت انقلابی شورایی کارگران و زحمتکشان  ممکن نیست.


در این مسیر، نقش حزب انقلابی، کمونیستی و پیشرو حیاتی است. حزبی که بتواند خواست‌های پراکنده و اعتراضات خودجوش را به یک جنبش سیاسی سراسری آگاه، منظم و انقلابی تبدیل کند. تجربه نشان داده است که بدون رهبری انقلابی شورش‌ها سرکوب می‌شوند یا به انحراف می‌روند. وظیفه حزب، نه تنها سازماندهی مبارزه انقلابی علیه رژیم جمهوری اسلامی و افشای چهره واقعی  نیروهای اپوزیسیون بورژوایی، بلکه ارائه بدیلی کمونیستی، رها و آزاد است –  که در آن، آب، برق، نان آموزش، مسکن، بهداشت و حفظ  کرامت انسانی و در یک کلام آزادی و برابری و رفاه  حق همگان باشد، نه امتیاز اقلیت حاکم.


سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومەله
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1 (http://www.instagram.com/Peshrawcpiran1)
https://t.me/KomalaCpiranTv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: