رژیم اسلامی عامل تشدید بحران آب و هوا در ایران
شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲
سازمان هواشناسی ایران روز دوشنبه دوم مرداد ماه اعلام نمود که : “خیزش گَرد و خاک موجب کاهش کیفیت هوا شده و وضعیت نا مساعد آب و هوایی همچنان ادامه دارد. آب و هوای ١٤استان ایران از جمله استانهای مرکزی،اصفهان، قم، سمنان، کرمان، خوزستان، خراسان، چهارمحال بختیاری و سیستان و بلوچستان به وضعیت زرد رسیده است”. در بسیاری از این مناطق بر اثر توفان و حرکت ریزگردها صدها نفر به ویژه سالمندان و کودکان با عوارض تنفسی، قلبی و چشمی روبرو شده و به بیمارستانها مراجعه کرده اند. این شرایط نگران کننده تنها مربوط به چند روز گذشته نیست و سالهاست به تدریج بدتر و بدتر می شود. تیرماه سال گذشته سرپرست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری رژیم از گسترش ٦٦ درصدی استانهای بیابانی خبر داد و اعتراف نمود که مناطق بحرانی برای گردش ریزگردها ٤٣ در صد گسترش یافته است. به این معنا اینک نیمی از جمعیت ایران با عوارض بحران زیست محیطی دست به گریبانند. نمایندۀ زاهدان در مجلس ارتجاع نیز یک ماه قبل به رئیسی قاتل هشدار داده بود که: «شرایط جوی حاکم بر استان سیستان و بلوچستان غیرقابل تحمل و فاجعه بار است»و گویا خواهان رسیدگی شده بود. او متذکر شده بود که مسأله یکی دو تا نیست، وجود گرد و خاک و ریزگرد، نبود آب و آلودگی آن، قطعی برق در دمای بالای ٥٠ درجه باعث شده روزانه ٤٠٠ نفر به بیمارستانهایی مراجعه کنند که با کمبود دوا و درمان و امکانات پزشکی روبرو هستند. به گفته مسئولان بیمارستانها، بحران زیستمحیطی و موج ریزگردها در استان خراسان جنوبی نیز در عرض یک هفته ۲۰ هزار نفر را روانۀ بیمارستان کرده است.روز یکشنبه اول تیرماه نمایندۀ چابهار نیز در رابطه با بحران آب، با اعتراف به اینکه مدت سه ماه است حتی یک قطره آب هم به این شهر ارسال نشده است گفت: “مردم مجبورند در شرایط فقر و تنگدستی برای هر تانکر آب یک میلیون و دویست هزار تومان پول پرداخت کنند و مقامات به اعتراضات مردم توجهی نمی کنند. این درحالی است که قرار بوده از اول خرداد ماه توزیع آب در زاهدان سهمیه بندی شود و دولت آب مورد نیاز این شهر را تأمین نماید. اما مقامات دولتی درکمال بیشرمی اعلام کردهاند که استان سیستان و بلوچستان تا ماه سپتامبر به طور کامل از آب شهری بی بهره خواهند بود و مردم باید به فکر خودشان باشند.
با گرم شدن هوا و نبود امکانات زیستی کارگران و مردم تهیدست در بخش اعظم مناطق ایران علاوه بر معضلات اقتصادی و فقر و گرسنگی، با مشکلات کم آبی و هوای آلوده نیز مواجه شدهاند. حکومت سرمایه داری و فاسد جمهوری اسلامی سالهاست با اتخاذ سیاستهای سودجویانه و غیرکارشناسی به تخریب همه جانبۀ محیط زیست پرداخته و نتیجه آن شده که اینک به فاجعه زیست محیطی انجامیده است. روزنامه “واشنگتن پست” هفته گذشته بر اساس نظر کارشناسان محیط زیست اعلام نمود که ایران به سرعت به سمت “ورشکستگی آبی” پیش میرود و دلیل آن را هم سؤ مدیریت چهار دهه گذشته دانسته اند. سران رژیم از هستۀ رهبری سپاه پاسداران تا خامنەای و دیگر نهادهای روحانیت با اجرای برنامههای باصطلاح پنج ساله شان نه تنها نتوانستەاند نانی بر سر سفرۀ کارگران و مردم زحمتکش ایران بیاورند، بلکه آنان را از وجود آب آشامیدن و حتی هوای سالم برای نفس کشیدن نیز محروم کردهاند. برنامههای پنج سالۀ اقتصادی درواقع بستری برای دزدی و رانتخواری سران و کارگزاران رژیم و دیگر سرمایه داران وابسته به حکومت بوده است.
خبرگزاری دولتی رژیم اسلامی “ایرنا” نیز با ابراز نگرانی از بروز موج دیگری از جنبش انقلابی و سراسری علیه رژیم، نسبت به پایان صبر و تحمل مردم به سران حکومت اسلامی هشدار داد. با وجود این حکومت اسلامی سرمایه داران که با توجه به وجود بحرانهای ساختاری اقتصادی و حکومتی توان پاسخگویی به هیچ یک از معضلات و مطالبات مردم را ندارد، علت کم آبی را با مصرف زیاد آب از طرف شهروندان یا حوادث طبیعی یا حکومت طالبان و غیره توجیه میکنند. اما رژیم اسلامی نمیتواند کمبود آب و عوارض زیست محیطی ناشی از آن که نتیجۀ استفادۀ طولانی مدت و بیش از حد آب در سیاستهای باصطلاح “توسعۀ” چهار دهه گذشته خود رژیم بوده است را با چنین توجیهاتی لاپوشانی کند. بحران محیط زیست در ایران اینک به فاجعه تبدیل شده است و متأسفانه گزینۀ آنچنانی برای چارهجویی پیش رو نیست.از این نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر اساس دادهها و نتایج تحلیلهای خود براین باورند که بحران آب و هوا در کنار دیگر بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، جامعه ایران را به سمت شورش های اجتماعی پیش می برد. زیرا دود بحران زیست محیطی در کنار فقر گسترده، مستقیمأ به چشم کارگران و تودەهای مردم تهیدست رفته و زندگی آنان را با خطر روبرو کرده است. این کارگران هستند البته اگر شانس گیرآوردن کار داشته باشند مانند کارگران عسلویه که در گرمای ۶۷ درجه و در فضای آلوده و بی آبی مجبور به انجام کارهای طاقت فرسا هستند و در این شرایط چارهای هم جز آن ندارند. وگرنه برای سرمایه داران و عوامل حکومتی در همان مناطق هم آب کافی و تهویۀ مطبوع در دسترس بوده مشکل زیادی برایشان بوجود نیامده است.
پیامد و عواقب سیاستهای جمهوری اسلامی و بحران محیط زیست تنها به استان سیستان و بلوچستان و مناطق کویری محدود نهمانده و همچنان درحال گسترش و پیشروی به دیگر مناطق نیز می باشد. در طول چند سال گذشته “تالاب گاوخونی” در استان اصفهان به شوره زاری تبدیل شده است. مدیرکل منابع طبیعی استان اصفهان اخیرأ در این رابطه اعتراف نمود که: ” با خشک شدن این تالاب سالانه ۵۰ هزار هکتار به کانونهای گرد و غبار استان افزوده می شود. در چنین شرایطی دولت ورشکستۀ رئیسی، بودجۀ بیابان زدایی در اصفهان را از ۲۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ به سه میلیارد تومان در سال جاری کاهش داده است”. بر اثر اجرای همین سیاستهای حکومت اسلامی، “دریاچۀ ارومیه” نیز درحال خشک شدن کامل است. بدون شک عوارض مصیبت بار آن زندگی و معیشت کارگران و تهیدستان در سطح منطقه را بیشتر با خطر مواجه خواهد کرد. بقای حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی برای محیط زیست نیز فاجعه بار است و ضرورت سرنگونی آن از این جهت نیز باید به امر مبرم کارگران و مردم زحمتکش و ستمدیدۀ تبدیل شود.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له