رژیم اسلامی سرمایه داران با تشدید سرکوب گور خود را می کند
دوشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۲
رژیم اسلامی سرمایه داران در هفته ها و روزهای اخیر با گسترش بگیر و به بند فعالین سیاسی ابعاد تازه ای به سیاست سرکوبگرانه خود داده است. بنا به گزارش های دریافتی از کردستان شش فعال کارگری کرد به نام های شادمان عبدی، کمال کریمی، خبات محمودی، عبداله خیرآبادی، اقبال پیشکاری و اقبال شعبانی به اتهام های واهی “اقدام علیه امنیت ملی”، ” اجتماع وتبانی علیه امنیت داخلی وخارجی”، ” تشکیل گروه غیرقانونی به قصد بر هم زدن امنیت کشور” به زندان محکوم شدند. همه این اتهامات واهی به این دلیل بودند که آنان در بیست وهفتم اردیبهشت ماه به دیدار خانواده هومن عبدالهی از جان باختگان اعتراضات مردم در جریان خیزش انفلابی ژینا رفته بودند. همچنین سلیمان عبدی عضو انجمن صنفی معلمان کردستان در شهر سقز در تاریخ بیست وششم تیرماه به اتهام “اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمع غیر قانونی در قبرستان آیچی” به هشت ماه حبس تعزیری و هفتاد ضربه شلاق محکوم شد. در همین روزها ۵۴ وکیل دادگستری در مهاباد به دادسرای عمومی ضد انقلاب بوکان احضار شدند. جرم این وکلا این است که چند روز بعد از قتل دولتی ژینا با انتشار بیانیه ای “ضمن محکومیت هر گونه رفتار غیر قانونی توسط نهادهای حکومتی، و حمایت کامل از خانواده ژینا امینی، آمادگی خود را جهت قبول وکالت و حمایت قانونی” اعلام کرده بودند. خبرگزاری هرانا از قول یک شاهد عینی اعلام کرد که “بعد از ظهر سه شنبه بیست وهفتم تیرماه یک زن مخالف حجاب اجباری که در یکی از میدانهای شهر گنبد کاووس که اقدام به سر دادن شعارهای اعتراضی علیه رهبری جمهوری اسلامی کرده بود،همراه با ضرب وشتم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده واز آنروز به بعد از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه وی اطلاعی در دست نیست”. بنا به گزارشی دیگر عبدالمجید مرادزهی پس از گذشت ۱۷۱ روز از زمان بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات مشهد همچنان تحت شکنجه قرار دارد و خانواده وی بشدت نگران سلامت حال وی هستند.
بنا به گزارشی دیگر در روز چهارشنبه بیست وهشتم تیرماه چهار جوان معترض به دلیل “کشف حجاب وبرهنه نمائی” بازداشت شدند. اینها تنها گوشه ای از سرکوبگریهای جمهوری اسلامی برای مرعوب کردن جامعه است. با وجود همه این سرکوبگریها جامعه ملتهب یک لحظه آرام نمی گیرد. در تعداد زیادی از شهرها بازنشستگان سه شنبه ها و یکشنبه های اعتراضی خود را برپا می کنند و با صدای رسا فریاد می زنند که “تا حق خود نگیریم، آرام نمی نشینیم”. معلمان در شیراز با شعار ” معلم زندانی آزاد باید گردد” دست به تجمع اعتراضی می زنند. در همین روز گروهی از کارگران نیشکر هفت تپه در مقابل شرکت طرح توسعه و صنایع جانبی در اهواز تجمع اعتراضی برپا کردند. در روز پنجشنبه بیست ونهم تیرماه جمعی از کارگران پروژه ی پتروشیمی دهلران در اعتراض به تعطیلی این پروژه و بیکاری کارگران در مسیر ورودی این پروژه مجددا دست به تجمع زدند. روزانه بطور میانگین ده مورد اعتصاب و اعتراض کارگری و توده ای برپا می شود.
سرکوبگری رژیم اسلامی و مقاومت و اعتراض کارگران و توده های فرودست، سیمای واقعی جامعه ای هستند که مدتهاست تصمیم گرفته که تسلیم موج سرکوبگریهای رژیم نشود. نه کارگران با این سرکوبگریها عقب مینشینند، نه زنان دیگر حاضرند که به اسارت وبی حقوقی تن در دهند و نه فعالین اجتماعی برای مطالبه حقوق اولیه انسانی حاضرند که گردن در مقابل فرامین حکومتی خم کنند. سران رژیم تصور میکنند که با گسترش موج سرکوبها در آستانه سالگرد خیزش انقلابی ژینا میتوانند جامعه را مرعوب کنند. اما این تصور باطلی است، زیرا جامعه ای که همه روزه در آن اعتراضات واعتصابات کارگری جریان دارد، جامعه ای که خیزشهای دیماه نود وشش، آبان نود وهشت و خیزش انقلابی ژینا را تجربه کرده با موج های پی در پی سرکوب آرام نمی گیرد. جوانان و زنان و مردان آزاده ای که در خیابان، دانشگاه و مدرسه شجاعانه در مقابل تعرض اوباشان رژیم ایستادگی کردند، زیر فشار تشدید سرکوب عقب نمی نشینند. فعالین و رهبران میدانی چه آنان که اعتصابات پرشکوه کارگری را در سالهای اخیر سازمان داده اند، چه آنانی که با ایجاد کمیته های محلات خیزشهای خیابانی رابه پیش بردند، دانشجویان و دانش آموزان که دانشگاه و مدرسه را به سنگر دفاع از آزادگی تبدیل کردند، اکنون به تجربه آموخته اند که برای در هم شکستن ماشین سرکوب رژیم، برای پایان دادن به بی حقوقی و موقعیت فرودست زنان، برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی سرمایه داران باید خود را در مقیاس توده ای سازمان داده و سنگر به سنگر پیشروی کنند. برای سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی سرمایه داران باید با نیرویی چند برابر قدرتمند تر از نیروی دشمن به میدان آمد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له