رشد اعتراضات کارگری بر متن توازن قوای جدید
پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲
دور جدید اعتراضاتی که از مهرماه در صنایع نفت و گاز آغاز شده بود اکنون در هفته سوم آذرماه همچنان تداوم دارد و به سایر بخشها و سکوها از جمله آغاجاری، اهواز، سکوهای ابوذر و بهرگانسر، منطقه نفتی جفیر، بندر ماهشهر، خارک، پتروشیمی آبادان و مکران، مناطق عملیاتی اروندان، مناطق نفت خیز جنوب، زاگرس جنوبی، ملی حفاری، |پالایشگاه آغار دالان، نفت و گاز غرب گسترش پیدا کرده است. کارگران در این اعتراضات از جمله خواهان حذف کامل سقف حقوق، حذف محدودیت حق سنوات بازنشستگی، باز پس دادن مازاد مالیات اخذ شده، عدم تفکیک در مناطق عملیاتی و عدم تغییر در اساسنامه صندوق بازنشستگی شده اند. ” شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” تلاش کرده بین این اعتراضات هماهنگی ایجاد و کارگران را به دفاع متحدانه از مطالبات بخشهای مختلف فرا خوانده است. در حالیکه در روزهای گذشته اعتراضات همچنان در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی ادامه دارد، کارگران ذوب آهن اصفهان در یازدهم آذر اعتصاب قدرتمند و متحدانه خود را آغاز کردند. مطالبات اصلی این کارگران همانند دیگر بخشهای کارگری از جمله طبقه بندی مشاغل، همسانسازی حقوق با سایر بخشهای فولاد و افزایش دستمزد میباشد. بی جهت نبود که چهار تشکل کارگری در یک بیانیه مشترک خطاب به کارگران اعتصابی نوشتند که «اعتصاب و اعتراض شما برای دستیابی به خواسته هایتان تبلور اراده آهنین شماست. شما به درستی خواست هایی را مطرح کرده اید که محرومیت از آنها را کارفرما، مدیران و دولت رقم زده اند”. بیانیه در ادامه میگوید که “کارگران برای پیشبرد خواست های امروز و فردای خود بیش از هر چیز نیازمند حفظ اتحاد و مبارزه برای پی ریزی یک تشکل طبقاتی براساس روابط و مناسبات رشته های صنعتی و حرفه ای خود هستند. هجده هزار کارگر ذوب آهن اصفهان و هزاران کارگر صنعت فلز و فولاد ایران باید به اتحاد طبقاتی و تبدیل گشتن به یک قطب قدرتمند در مبارزۀ طبقاتی بیاندیشند».
این وضعیت ادامه روند رشد جنبش کارگری ایران است. به جرأت می توان گفت که در شرایط کنونی طبقه کارگر ایران یکی از پر تحرک ترین بخش های طبقه کارگر جهانی است. در این دوره در کمتر جای دنیا طبقه کارگر با چنین تحرک و دامنه ای بر تغییر و تحولات سیاسی جامعه اثر گذاشته است، آنهم در جامعه ای که فقر ساختاری به طبقه کارگر تحمیل شده است. در جامعه ای که بورژوازی و طبقه حاکمه آن چندین دهه است برای ارزان کردن و خاموش کردن طبقه کارگر تلاش می کند، در جامعه ای که کارگران برای کوچکترین اعتراض باید هزینه های گزافی بپردازند و بالاخره جامعه ای که هر گونه تلاشی برای ایجاد تشکل مستقل کارگری با سرکوب شدید روبرو می گردد و هر اعتراض و اعتصابی با دستگیری فعالان و رهبران آن اعتراض روبرو می شود. به رغم تشدید فضای سرکوب در این دوره بازنشستگان با برپایی یکشنبه ها، دوشنبه ها و سه شنبه های اعتراضی و تداوم آن نقش برجسته ای در به شکست کشاندن اهداف رژیم اسلامی برای مرعوب کردن جامعه ایفا کردند. والبته بازنشستگان تنها نبودند، کافی است به اعتراضات واعتصابات کارگری از اوائل مهرماه به این سو نگاه کنیم تا گستردگی اعتراضات کارگری را ببینیم. آن هم در مقطعی که بیدادگاه انقلاب اسلامی اهواز علیه هفده کارگر حق طلب گروه ملی فولاد اهواز به “جرم” اعتراض به فساد مدیریت و علیه سطح نازل دستمزدها با گستاخی تمام احکام زندان و شلاق صادر کرد. این گستاخی بلافاصله از جانب کارگران نفت به نشانه اعلام همبستگی با هم طبقه های خود جواب گرفت.” شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت ( ارکان ثالث) در بیانیه خود با عنوان ” محکومیت کارگران گروه معترض در گروه ملی، اقدامی وحشیانه علیه همه کارگران است” اعلام کردند: ” ما وظیفه خود میدانیم که صدای اعتراض خود را به چنین احکامی و چنین مجازاتهای ارتجاعی بلند کنیم. مجازات شلاق باید کاملا ممنوع شود. تجمع، اعتراض و تشکل حق مسلم همه کارگران و مردم است. اجازه ندهیم که کرامت و حقوق ما کارگران چنین به بازی گرفته شود. میدانیم که حکومت در محاصره اعتراضات ما کارگران و همه مردم است و چون از گسترش اعتراضات سراسری به شدت نگران است، دست به چنین اقدامات ضد کارگری میزند. ولی نباید اجازه دهیم و اجازه نخواهیم داد. در همه جا در سطح سراسری صدای اعتراض خود را علیه این حکم وحشیانه بلند کنیم و از کارگران معترض فعالانه دفاع کنیم”. انتشار این بیانیه در عین حال آغاز دوره جدیدی از اعتراضات کارگری در صنایع نفت است.
موج تازه اعتراضات و اعتصابات کارگری بیانگر این واقعیت است که خیزش انقلابی ژینا هم مانند خیزش های انقلابی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ و مانند هر جنبش نیرومند سیاسی بطور عینی توازن قوا را به نفع جنبش اعتراضی علیه رژیم تغییر داده است و زمینه مناسب تری را برای گسترش مبارزات اقتصادی و سیاسی فراهم آورده است. خیزش سراسری ژینا نیز زمین را برای رشد مبارزات اقتصادی و سیاسی کارگران و جنبش های اعتراضی دوباره شخم زده و تقویت کرده است. خیزش انقلابی ژینا بار دیگر نشان داد که این برآمدها و موج های جوشان مبارزه سیاسی چگونه به محرک های نیرومندی برای مبارزه اقتصادی و سیاسی تبدیل می شوند و میل درونی کارگران را برای مبارزه شدت می بخشند.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له