در مقابل زندانها اجتماع کنیم و آزادی زندانیان سیاسی را فریاد بزنیم!
پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱
اکنون وارد چهارمین ماه جنبش انقلابی توده ها که با نام رمز ژینا آغاز شد شده ایم. در این دوره جامعه ایران و افکار عمومی جهان، شاهد قهرمانی ها و شجاعت های ستودنی زنان و مردان آزادیخواه بوده اند. شاهد این بوده اند که چگونه جنبش انقلابی گام به گام سنگرهای جدیدی را فتح میکند. شاهد این بوده اند که هر روز بخش های دیگر از جامعه به این جنبش انقلابی می پیوندند. شاهد این بوده اند که خیابان ها، دانشگاهها و مدارس نه تنها به میدان مقابله دانشجویان و دانش آموزان و جوانان انقلابی با تعرض سرکوبگران، بلکه به میدان به زیر کشیدن نمادهای بندگی و اسارت زن و تحمیل اراده جوانان انقلابی به کارگزاران حکومت اسلامی تبدیل شده اند. شاهد این بوده اند که چگونه جوانان انقلابی در مقابله با تهاجم نیروهای سرکوبگر با تاکتیک های مناسب آنها را سردرگم کرده و مراکز نظامی و فرمانداری های رژیم را به آتش می کشند. شاهد صحنه های پرشکوهی از اعتصاب و اعتراض کارگران بوده اند که نیرو و توان تازه ای به جنبش انقلابی بخشیده است. همزمان شاهد سرکوب خونین و شاهد صحنه هایی بوده اند که چگونه نیروهای دشمن سینه جوانان و کودکان را به گلوله می بندند. شاهد این بوده اند که چگونه دژخیمان حکومت اسلامی جوانان را می ربایند و پیکر بی جان آنان را تحویل خانواده می دهند. با این وجود برگزاری مراسم چهلمین روز جانباختگان و مراسم خاکسپاری این عزیزان خود به تاکتیکی مؤثر برای توده ای کردن هر چه بیشتر این جنبش انقلابی تبدیل شده است.
حکومت جنایتکار اسلامی در طی سه ماه گذشته خون بیش از ۵۰۰ تن از زنان و مردان مبارز را بر سنگفرش خیابان ها و یا شکنجه گاهها ریخته، هزاران نفر را زخمی کرده و بیش از ۱۸هزار نفر از زنان و مردان آزادیخواه و کودکان را دستگیر و روانه بازداشتگاه ها و یا مکان های نامعلوم و بی نام و نشان کرده است. این موج دستگیری ها از جانب رژیمی که جنایات هولناک کشتار زندانیان سیاسی، قتل های زنجیره ای، کشتار خیزش آبان و جنایات در کهریزک ها و اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد و کشتن محمد حاجی رسول پور زیر شکنجه را در کارنامه دارد، مردم ایران و به ویژه خانواده های بازداشت شدگان را عمیقا نگران کرده است.
مردم می دانند که چگونه زندانبانان این رژیم فرزندانش را در جریان بحران کرونا در زندانها بدون مراقبت پزشکی به حال خود رها کردند تا از “شرشان” نجات پیدا کنند. مردم تحمیل مرگ تدریجی به زندانیان سیاسی در زندان های حکومت اسلامی را از یاد نبرده اند. این جامعه مرگ آبتین ها را در خاطرۀ جمعی خود دارد، هنوز طراحی های سوخته در مورد اسماعیل بخشی و همرزم وی سپیدۀ قلیان را فراموش نکرده است. هنوز ده ها نفر از معلمان مبارز و فعالین جنبش کارگری در زندان به سر میبرند. تنها در بربریت رژیم اسلامی میتوان زنی را به جرم حق خواهی نزدیک به دو دهه در بند نگهداشته و یا نویسنده ای را به خاطر نوشتن داستان قهرمانی های زنان در روژآوا را به بند کشیده و یا مضحک تر از آن رهبران سندیکای واحد و تعدادی از فعالان شورای تشکل های فرهنگیان را به بهانۀ دیدار با همکاران فرانسوی خود، به اتهام “توطئه علیه امنیت رژیم” به بند کشیده و برایشان پرونده سازی کرد . در هفته های اخیر به بند کشیدن و شکنجه توماج صالحی خواننده رپ اعتراضی و اعتراف گیری زیر شکنجه و سپس اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد و کشتن محمد حاجی رسول پور زیر شکنجه اوج استیصال و درماندگی رژیم را به نمایش گذاشته است.
کارگران، زنان و مردان آزادیخواه و مبارز!
آیا دیده اید که سران رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی این دشمن قسم خورده توده ها وقتی فشار جنبش انقلابی ما را بالای سر خود احساس می کنند و می بینند که ما در خیابان، در کارخانه، در دانشگاه و در مدرسه جمع می شویم، هم پیمان می شویم و به میدان می آییم، مثل گرگ هار شبیخون می زنند، به صفوف ما حمله می کنند. پنهان و آشکار بازداشت می کنند و زندان و شکنجه و اعدام را در مقابل ما علم می کنند.
هشیار باشیم که سران رژیم امروز در وحشت و هراس، هراس از خشم و اعتراض فرو خورده دهها ساله ما، از اینکه مبادا شکستشان دهیم و کارشان را یکسره کنیم، شبیخونها را شروع کرده اند، دستگیر می کنند، می ربایند، زندانی می کنند، اعدام می کنند، دست به کار شوید و اعلام کنید که دستگیری، شکنجه و اعدام ممنوع باید گردد! زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
حکومتی که این چنین درمانده است نبايد برای بار دیگر مجال بيابد تا با سلاح زندان و اعدام صفوفمان را مرعوب کند و به عقب براند. بايد در میان خروش فریاد ما برای بیرون کشیدن اسرای در بندمان، دشمنانمان برخود بلرزند، مرعوب شوند و بدانند که زندان جای خود این جانیان است.
برای آزادی زندانیان سیاسی بپا خیزید! هیچ کس را نمی توان به خاطر اعتراض خیابانی به وضع موجود، بخاطر عقیده و به خاطر فعالیت سیاسی اش به زندان انداخت. آزادی اعتراض، آزادی عقیده و آزادی در فعالیت سیاسی حق بی چون و چرای هر فرد در جامعه است. برپائی تجمع اعتراضی در خیابان و تظاهرات و راه پیمایی بخش جدایی ناپذیری از آزادی بیان و عقیده است. همچون انسانهائی شايسته آزادی و برابری، استوار و بی تزلزل برای دفاع از حقوق مسلم خود به اعتراض های خیابانی بپیوندید! در مقابل تعدیات پلیسی و باند سیاهی جنایتکاران جمهوری اسلامی بایستید و صدای اعتراضتان را علیه لگدمال شدن حقوق انسانی خود بلند کنید. سرنوشت زندانیان سیاسی را پیگیرانه دنبال کنید و آزادی بی قید و شرط آنها را فریاد بزنید.
در مقابل زندانها اجتماع کنید و با صدائی رسا آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی را فریاد بزنید. از هر خیابان، دانشگاه و کوی و کارخانه و برزن شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” را طنین انداز کنید. زندانی سیاسی آزاد باید گردد. مجازات اعدام لغو باید گردد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له