در محکومیت اعدام
یکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰
مبارزان اكتير
اعدام، ابزار سرکوب در دست طبقهی حاکم (۱)
چرا با اعدام مخالفیم؟
مخالفت ما با حکم اعدام صرفا یک اقدام اخلاقی نیست. تلاش برای لغو احکام اعدام و #قصاص نه به تنهایی یک تلاش بخششطلبانه، بلکه یک حرکت سیاسی و پیشرونده است. ما با اتکاء به علم جامعهشناسی و جرمشناسی به جرات می.گوییم که برچیدن حکم اعدام جامعه را امنتر و انسانیتر میسازد. تمامی آمارها حکایت از آن دارد که اعدام نمیتواند در کاهش جرم و جنایت موثر واقع شود. به عکس این حکم غیر انسانی خشونت را بازتولید و این چرخه را سهمگین تر از قبل به گردش در میآورد. ریشهی وقوع تمامی جرمهایی که در جامعه اتفاق میافتد در مناسباتی است که حکومتها و طبقهی سرمایهدار حاکم کردهاند. آنها در کنار این موضوع سعی دارند خود را تطهیر کرده و حتی چهرهی مجریان عدالت (بخوانید جنایت) را به خود بگیرند. بدیهی است که اعدام روش پاک کردن صورت مسئله است نه حل آن. ما خواهان زیر و رو شدن مناسبات سرمایهداری هستیم که مولد جرم و جنایت است.
پس دولتها چرا همچنان بر این اقدام غیر انسانی و جنایتکارانه پافشاری میکنند؟
اعدام ابزار سرکوب و وحشت پراکنیای است که طبقهی حاکم از آن برای عقب راندن تودهها استفاده میکند. بارها پیش آمده که مجرمان اشاعهی مواد مخدر، قاتلین، زندانیان سیاسی و… مدتها بعنوان زندانیان ذخیره.ی اعدام در انتظار می.مانند تا در یک زمان مشخص و برای ترساندن و پس راندن مردم معترض به دار آویخته شوند. این نشان میدهد که اعدام در دست دولتها نه یک حکم قضایی برای به اصطلاح اجرای عدالت، بلکه یک حکم کاملا سیاسی و سرکوبگرانه علیه طبقهی فرودست است.
اعدام،
نگاه سیاسی یا اخلاقی؟
نگاه طبقاتی یا انسانی؟
اعدام یک حکم سیاسی (و نه قضایی) در دست حاکمیت سرمایهداران است و مقابله با آن باید به شکل سیاسی (و نه اخلاقی) در صفوف متحد کارگران و زحمتکشان سازمان یابد. اگر نگاهی به اعدامشدگان در ایران و جهان بیاندازیم درخواهیم یافت که اکثریت قربانیان این کشتار حکومتی فرودستان و مخالفان نظم موجودی هستند که غالبا متعلق به طبقهی کارگر و زحمتکشان جامعهاند. در کمتر جایی و کمترین موارد از اجرای این حکم علیه سرمایهداران و افراد حکومتی می توان نشان داد. اعدام ابزار حفظ نظم ظالمانهی موجود و سرکوب هر مخالف این نظام و مردم زحمتکش و طبقه ی کارگری است که نظم بورژوازی را به خطر بیاندازد. این ابزار را باید در هم شکست.
“بکارگیری مجازات اعدام نه باعث ارعاب دائمی و نه اصلاح جامعه شده است. در نتیجه هیچکس نمیتواند ادعای مبارزه برای برکندن و الغاء مجازات اعدام را داشته باشد بدون آن که عمیقاً خواستار دگرگونی سیستمی گردد که منشاء و منبع تغذیه جرم و جنایت در جامعه میباشد.” کارل مارکس
مبارزه علیه مجازات اعدام، مصاف سیاسی طبقاتی (۲)
حرکت علیه اعدام به یکی از مصافهای سیاسی-طبقاتی طبقهی کارگر و فعالین کارگری تبدیل شده است. در جامعهی امروزی ایران، کارگران و پیشروان کارگری مخالف سرسخت و بی اما و اگر حکم اعدام هستند. اعدام تحت هر بهانهای و با هر توجیهی محکوم است. مخالفت طبقهی کارگر و فعالینش با استبداد داخلی و ستمگریهای مختلف آن علیه توده.ها ناظر و مبتنی بر نگاه و تحلیل سیاسی_طبقاتی است. طبقهی کارگر باید هم در تئوری و هم در پراتیک صف مستقل و مستحکم خود را از طبقات ستمگر و اپوزیسيون بورژوازی جدا کند. زیرا تنها طبقهای میتواند مخالف واقعی و سازشناپذیر اشکال متفاوت ستم و تبعیض باشد، که از نظم کنونی هیچ بهرهای نمی برد. طبقه کارگر با جلب و همراهی عناصر صادق و رادیکال دیگر طبقات در این مبارزه می تواند به نیروی کارگران بیافزاید و این طبقه را به موقعیت رهبری انقلاب اجتماعی ارتقا بخشد، اما نباید اجازه داد که عناصر متزلزل و فرصتطلب بورژوازی و خردهبورژوازی، بُرندگی رزم کارگران و انقلابیون را کُند کرده و در پیکار پیگیرشان خللی ایجاد کنند. ضروری است که تفاوت مارکسیستهایی که خواهان سرنگونی انقلابی نظام حاکم به نفع توده.های کارگر و زحمتکش و ستمديدگان جامعه هستند با سرنگونیطلبانِ سکولار و لیبرال، در اشکال و محتوای مخالفت با ظلم و جنایت.هایی که معلول نظام سرمایه داری و قدرت سیاسیاش است، روشن و مشخص باشد. لیکن مبارزه علیه اعدام مانند هر مبارزهی دیگری با اتکا به نیروی عظیم تودهها به پیروزی می رسد. نیروی مادی مرتجعین و بورژوازی را تنها با نیروی مادی کارگران میتوان در هم شکست. برای به پیروزی رسیدن در این راه باید فرقهگرایی و عدم ایمان به تودهها را همچون بخشی از نیروی سرکوب و تخریب صفوف متحد کارگران و زحمتکشان به نقد بیرحمانه کشید و از میان برداشت.
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
عليه اعدام