در ستایش انسانی فداکار و انقلابی رخشنده بلوری
سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲
جهان امروز
در جنبش های رهایی بخش و برابری طلبانه زنان، مادرانی را می توان نام برد که زندگی شان مملو از فداکاری و ازخودگذشتگی، تلاش و مبارزه برای زندگی بهتر برای همه، دفاع از حقوق محرومان و ستمدیدگان بوده و هست. مادر رخشنده بلوری، عضو کمیته مرکزی کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) یکی از این انسان های بزرگ و ستودنی است.
رخشنده از خانواده ای مبارز از شهر مهاباد است. مادر پنج فرزند که به دلیل فرهنگ سیاسی خانوادگی و اجتماعی دوروبرش خیلی زود و در دوره حکومت پهلوی با مسایل سیاسی پیوند خورد و به همراه برادرش “سلیمان بلوری” به حمایت از مبارزات پیشمرگان اتحادیه میهنی بر علیه رژیم پرداخت و خانه اش هموراه پناهی برای فعالین سیاسی آن دوره این نیرو بود.
“باجه رخشنده” جزو اولین زنان مبارزی بود که بعد از سقوط رژیم سلطنتی کار و فعالیتش را به کومه له گره زد و در سال های اول جنبش انقلابی در کردستان و هنگامی که نیروهای رژیم اسلامی شهرها را به تصرف درآوردند، در شهر در ارتباط با تشکیلات به فعالیت مخفی پرداخت و خانه و زندگی اش را به مرکزی برای فعالیت کومه له در شهر و دادن خدمات به پیشمرگان که در روستاهای اطراف اسکان داشتند، تبدیل کرد.
“باجه رخشنده” خیلی زود برادر عزیزش “سليمان بلوری” را که جزو اولین پیشمرگان کومه له در شهر مهاباد بود، در درگیری با نیروهای رژیم در سوم بهمن سال ۱۳۵۹ از دست داد.
آشکار شدن فعالیت های او در شهر، او را مجبور کرد همسر و چهار فرزند خردسالش را در شهر ترک کند و خود نیز به صفوف تشکیلات علنی کومه له پیوست. فرزند اولش”ادریس عظیمی” هم که به صف پیشمرگان کومه له پیوسته بود در درگیری پیشمرگان با نیروهای رژیم در ۱۳ تیر ماه سال ۱۳۶۵ جانش را فدا کرد و زخم این مادر مبارزه را بعد از جانباختن رفیق سلیمان تازه کرد، اما این ضربات سنگین از عزم و اراده او نکاست و مصمم تر به مبارزه در راه آرمان های انسانی و انقلابی اش استوار ماند.
“کاک جعفر” همسر” باجه رخشنده” که نمونه یکی از مردان کم ادعا و آزادمنش و فداکار است، در تمام دورانی که رخشنده مجبور به ترک فرزندانش شده بود، برای آنها هم مادری و هم پدری کرد و نهایتا او هم همراه دیگر فرزندانش مجبور به کوچ از شهر شده و خانه و زندگی شان را رها کردند.
رزم “باجه رخشنده” و “آرمان”پسر دومش که او هم به صف پیشمرگان کومه له پیوسته بود، همواره ادامه یافت و در این راه همسر و دیگر فرزاندانش با تحمل رنج ها و محرومیت ها پشتیبان آنها بودند. “باجه رخشنده” نهایتا با خانواده اش به خارج کشور کوچ کرد، ولی در شرایط تبعیدی هم او همواره یکی از مبارزان ثابت قدم و انسانی قابل احترام برای همه همرزمانش باقی ماند. او بارها علیرغم شرایط نامساعد جسمی در این سال ها به کردستان سفر کرد و مشوق و همراه پیشمرگان کومه له بود و در خارج کشور سیمای آشنا و همیشگی در آکسیون های اعتراضی تشکیلات خارج کشورحزب کمونیست ایران بوده است.
داستان زندگی و مبارزه”باجه رخشنده” می تواند رمانی آموزنده باشد و این یادداشت کوتاه تنها قدردانی ناچیزی از این مادر فداکار، محبوب و مبارز است. هشت مارس روز جهانی زن بر او و همه زنان مبارز و حق طلب مبارک باد و درودهای گرم ما تقدیم به رخشنده بلوری.
جهان امروز