شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ | 16 - 11 - 2024

Communist party of iran

دروغ پردازی‌ها و فریبکاری‌های نمایندگان حکومتی در استان کردستان پدیده‌ی تازه‌ای نیست!


ناصر زمانی

روز شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ مهدی فرشادان نماینده حکومت اسلامی مردم شهرستانهای سنندج، کامیاران و دیواندره در مجلس شورای اسلامی در آیین آغاز عملیات اجرایی نخستین خانه امید استان کردستان اظهار نمود: «بسیاری از بازنشستگان شرایط بسیار دشوار کار در دوران دفاع مقدس در مناطق جنگی را تجربه کرده اند و این بی انصافی است از مزایای قانون احتساب فوق العاده جنگی بی بهره باشند. تلاش می کنیم با بازنگری در قانون احتساب فوق العاده جنگی، بازنشستگان و کارکنان قراردادی و شرکتی دستگاههای دولتی نیز از مزایای این قانون بهره مند شوند.» روشن است که منظور او «بازنشستگان از مقدسات رژیم دفاع» کرده اند و بر این اساس به کسانی که در جنگ ارتجاعی و ضد مردمی حکومتی و نیز سرکوب مردم در کردستان شرکت کرده‌اند، یعنی تنها عوامل حکومتی هستند که در بازنشستگی باید از «مزایای قانونی»، «احتساب فوق العاده جنگی» برخوردار باشند. فرشادان مزدور، تنها با این وعده وعیدها در شرایطی به «بازنشستگان خودی» که خود از عوامل سرکوب بوده و هستند وعده می دهد که خیزش سراسری کارگران و بازنشستگان کارگری و زحمتکشان همه روزه، در سراسر ایران علیه حکومت اسلامی در خیابان فریاد می زنند. این کارگزار حکومت اسلامی نه تنها در برابر «همسان سازی حقوق بازنشستگان» و معلمین می‌ایستد بلکه به تصویب قانون و فرماندهی سرکوب وظیفه مند است. در ادامه پیشبرد وعدهای دروغین کارگزاران دولت، محمد باقر قالیباف هم در نشست علنی قوه مقننه روز یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ در جریان حذف ارز ۴۲۰۰ در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور اظهار کرد: «پیشنهادی که در مورد ارز ۴۲۰۰ امروز مطرح شده مربوط به کالا‌هایی که از خارج تهیه می‌شود، نیست. موضوع این است که کالا‌هایی که به خانواده‌ها داده می‌شود، افزایش قیمت نداشته باشد. باید کالای اساسی ثبات قیمت داشته باشد، این برای مجلس مهم است؛ هر روز قیمت‌ها بی‌دلیل بالا نرود وگرنه افزایش قیمت‌ها در بازار جهانی موضوعی روشن است هنوز از اذهان عمومی پاک نشده است که ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم با بیان اینکه دولت امکانات کافی برای ریشه کن کردن فقر مطلق را دارد و با یک کار جهادی و یک برنامه‌ریزی مناسب می‌توانیم به نتیجه برسیم، گفت: «از استانداران انتظار داریم نسبت به ریشه‌کن کردن فقر مطلق از تمام ظرفیت‌ها استفاده و اجازه ندهند این موضوع به سال ۱۴۰۱ برسداظهارات صرفن تبلیغاتی از طرف کارگزاران رژیم جمهوری اسلامی امثال مهدی فرشادان با ادعای برطرف کردن مشکلات مردم و تحقق نیافتن وعده‌های آنان موضوع تازه‌ای نیست. این اظهارات و دادن وعدهای تبلیغاتی از طرف کارگزاران دولت چه در سطح سراسری و یا چه در سطح استان ها تنها برای فرونشاندن خشم اعتراضات میلیونی کارگران و اقشار تهی دست جامعه است که هر روز شاهد آن هستیم وگرنه سوالی که مطرح است اینست که ریشه کن کردن شاخص های فقر فلاکت، فقری که طی یک روند سیاست نظام سرمایه داری در ایران و فرایند آن طی سال‌ها شکل گرفته و در عرض سه سال به صورت جهش تورمی، به بیش از دو برابر رسیده، قرار است چگونه و با چه معیار مشخصی در عرض یک سال ناگهان بر اساس شاخص‌های جهانی ریشه‌کن شود؟!

فرشادان در حالی در حمایت از مردم کردستان از جمله بازنشستگان صحبت میکند، پروژه ی خط انتقال آب سد آزاد به تصفیه خانه سنندج در راستای مطالبات حتا قانونی با توجه به افزایش سطح آلودگی آب شرب، تقریبن متوقف شده که نه تنها نارضایتی شهروندان سنندج را به‌‌ همراه داشته بلکه هیچ نشانی از فعالیتی از آن مشاهده نمی شود. پیرو بازدید «کمپین مطالبه آب شرب سنندج» چهار شنبه ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۱ از روند پروژه خط انتقال آب سد آزاد به تصفیه خانه سنندج آمده است: «لذا با توجه به صحبتهایی که با پیمانکار پروژه انجام گرفته دلیل آن را عدم اعتبار لازم جهت انجام عملیات عمرانی دراین خصوص اعلام کرد، این در حالیست طی صحبتهایی که در اوایل سال جدید با نمایندگان در خصوص تسریع درروند اجرای پروژه صورت پذیرفت ضمن مخالفت شدید با هرگونه کسری اعتبار در رابطه با انتقال آب صریحا اعلام نمودند پروژه هیچ مشکل اعتباری نداشته و نه به صورت اوراق بلکه مبلغ ۳۴۰ میلیارد تومان جهت اتمام پروژه جذب شده است که بعد از پایان تعطیلات ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۱ مستندات آن را ارائه خواهیم داد …همچنین کمپین مطالبه آب این تناقض گویی و فرافکنی مدیران را درخصوص ۲۶ کیلومتر خط لوله انتقال جهت تامین آب سالم شهروندان را نه تنها شرم آور دانسته بلکه ان را مصداق روشنی از بی تعهدی و بهانه جویی و انحراف افکار عمومی جهت توجیه ناتوانی خود دراین خصوص می داند.» وعده های توخالی مقامات استان کردستان در کنار وعده های دروغین مسئولان جمهوری اسلامی از رئیس جمهوری گرفته تا وزراء و دیگر کارگزاران از یک جنس هستند و بیشتر به یک طنز روزانه بدل گشته است. آشکار است بودجه‌های کهکشانی جنگ‌های نیابتی در یمن و سوریه و عراق و لبنان و تروریسم دولتی باید با کسر بودجه‌ برای تامین آب آشامیدنی برآورده شوند.

تبلیغات فرشادان  در حالی است که همزمان با آغاز سال جدید، نخستین موج ریزگردها و غبار وارد کردستان شد و هوای استان را در وضعیت هشدار قرار داد؛ تا جاییکه تنفس را برای گروه‌های از جمله بیماران قلبی و ریوی و گروه‌های آسیب پذیر که شمار آنها به دهها هزار تن افزون است، نفس ها را در سینه حبس کرده است. پدیده ریزگردها به معضلی برای استان‌های جنوبی و غربی تبدیل شده است، ریزگردهایی که مردم استان کردستان و سایر استان‌های غربی با تأثیرات مخرب آن دست و پنجه نرم می‌کنند. براساس گزارش محیط زیست کردستان، وضعیت در شهرستان‌های سنندج، کامیاران، مریوان و سروآباد در محدوده خطرناک و بسیار ناسالم و در شهرستان‌های سقز، بانه، قروه، دیواندره و دهگلان در حد هشدار گزارش شده است. موج جدیدی گرد و خاک و ریزگرد‌ها دوباره نفس کشیدن مردم کردستان به مانند دیگر بخش های ایران را، با مخاطرات جدی روبرو کرده است. روز سه شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه به دنبال هشدار نارنجی هواشناسی کردستان مبنی بر سطح نارنجی و تداوم آلودگی هوا، مراکز پیش دبستانی، مهدهای کودک و کلیه مدارس شهری و روستایی استان کردستان در تمام مقاطع تحصیلی در نوبت بعدا ز ظهر تعطیل اعلام گردید. در طول سال های گذشته وعده‌های مسئولین و نمایندگان حاکمیت سرمایه داری اسلامی ایران در کردستان برای مقابله با پدیده ریزگردها داده شده است که همه ساله با آغاز روزهای گرم سال و شدت گرفتن این پدیده، وعده‌ها نیز شدت می‌گیرند ولی مشاهدات عینی مردم، بیماری، نارضایتی و نگرانی ساکنان مناطق درگیر با این پدیده سندی برای عدم تحقق وعده‌های گذشته مسئولان به مانند فرشادان است.

بر اساس اطلاعات و آمار رسمی از مبادی ورود و خروج تانکرهای حامل مواد سوختی از مرز باشماق مریوان در هر ۲۴ ساعت ۱۸۰ تا ۲۰۰ تانکر از این مرز وارد می‌شوند. علیرغم اینکه ما شاهد عبور خودروهای کالاهای وارداتی دلالان و باندهای حکومتی از عراق در سطح جاده های استان کردستان هستیم اما این جاده ها برای ترانزیت طراحی نشده اند. همچنین به دلیل وضع نابسامان جاده های کردستان و عدم وجود استانداردهای لازم جاده ایی باعث شده تا رانندگان و مسافران در رفت و آمد در این مسیرها که جاده‌های مرگ نام گرفته اند هر روز شاهد وقوع تصادفات مرگ آور جاده ای باشیم. افزایش ۵۰ درصدی واژگونی تانکر های سوخت و انفجار و آتش گرفتن آنها در جاده های کردستان به یک تراژدی تکراری تبدیل شده که جدا از آسیب جانی و مالی، واژگونی این تانکرها فاجعه زیست محیطی به بار می‌آورند.  گزارش ها بیانگر آن هستند که بالاترین آمار واژگونی تانکرهای سوخت در استان کردستان اتفاق رخ می‌دهند و بیشترین خسارت های جبران ناپذیر آن ها را باید زحتکشان و تهی دستان شهر و روستا و کشاورزان فقیر منطقه متحمل شوند. در جاده های کردستان بخصوص مسیر میان مریوان به سنندج تلخ ترین لحظات را برای رانندگان ترانزیت، کامیون ها و تانکرها در این مسیرها رقم می زند و این بخش کارگران، رهگذران و حاشیه نشینان این جاده ها هستند که بیشترین قربانیان سرمایه به شمار می آیند. باید گفت مادامیکه جاده‌های استان کردستان به محورهای ترانزیتی و استاندارد ارتقاء پیدا نکنند مطمئنن مردم این استان شاهد کاهش آمار تصادفات و واژگونی تانکرها نخواهند بود.

فرشادان در حالی به فکر بازنشستگان کردستان افتاده است، که ما شاهدیم بازنشستگان تامین اجتماعی از دی ماه ۱۳۹۹ هر یکشنبه مطابق با آنچه سنت «یکشنبه‌های اعتراضی» می نامند مقابل ساختمان تأمین اجتماعی دست به تجمع اعتراضی می ‌زنند. بازنشستگان و مستمری‌بگیران نسبت به سطح پایین حقوق و مستمری‌ها، مشکلات بیمه تکمیلی و وضعیت بد معیشتی خود معترض‌اند و خواستار اجرای کامل همسان‌سازی حقوق بازنشستگان و افزایش حقوق دوره بازنشستگی بر اساس خط فقر و تورم، پرداخت بدهی بالغ بر ۳۸۰ هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تامین اجتماعی، بیمه درمانی کامل رایگان بازنشستگان و تغییر شیوه تعیین اعضای هیئت امناء سازمان تامین اجتماعی و کانون‌های بازنشستگی اند. شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی ایران «شستا»، از بزرگترین و سودآورترین هلدینگ‌های اقتصادی ایران محسوب می شود، اما بازنشستگان از سود فعالیت‌های اقتصادی و تجاری صدها شرکت زیرمجموعه آن هیچ سهمی ندارند. فرشادان خود را به فراموشی زده است و فریبکارانه اعتراف نمی کند که مناسبات، دولت و حکومت فاسد حاکم و کارگزارانی مانند خود وی هستند که سایه تورم، گرانی، مرگ، بیماری و فلاکت را در این ۴۳ ساله حکومت نکبت بارشان بر بازنشستگان، مستمربگیران و مزدبگیران آوار کرده اند. بارها بازنشستگان در اعتراضات خود اعلام کرده اند، قبلن سفره هایمان کوچک بود و الان سفره های همه ما خالی شده است و ناامیدی از وعده های توخالی مسئولان برای انجام طرح همسان سازی و وضعیت ناگوار صندوق های بازنشستگی چاره ای جز فریاد در کف خیابان برای آن ها باقی نگذاشته است و پاسخی جز گلوله، زندان، شکنجه و خشونت مرگ آور نیروهای سرکوب نگرفته اند.

مهدی فرشادان در حالی به عنوان حامی بازنشستگان کردستان ظاهر می شود که استان کردستان از نظر نرخ بیکاری جزو پنج استان کشور است. مردمان زیادی در مرزها کردستان قربانی کولبری و فقر و محرومیت اند. نرخ بیکاری در ایران بالا است و در استان‌های غربی بالاتر؛ در کردستان  دو برابر میانگین کشوری، فرآیند چنین شرایطی، افزایش بیکاری و معضلاتی همچون کولبری را پدید آورده است. شمار زیادی از مردم استان کردستان در سایه تبعیض های موجود، بیکار و یا مجبورند برای امرار معاش به شغل‌های کاذب به ویژه کولبری در مناطق مرزی روی بیاورند. کولبری علاوه بر اینکه زاییده بیکاری است، کولبران خود از قربانیان سیاستهای نظام سرمایه داری ایران هستند. آنها درشرایطی مجبور به عبور با بار در مسیرهای مرگبار و پرخطر مرزی می‌شوند که حاکمیت جمهوری اسلامی راه دیگری برای تأمین حد اقل هزینه‌های سرسام آور زندگی برایشان باقی نگذاشته است. تا جاییکه جوانان، زنان نان آور خانواده و بزرگسالان برای تامین زندگی خود و خانواده در مناطق مرزی ایران به کولبری روی آورده، در حالیکه شمار زیادی از کولبران مدارک دانشگاهی لیسانس و بالاتر را دارند و یا از قهرمانان ورزشی در سطح ایران و خاورمیانه هستند. آنها بارها فقط به دلیل حمل کردن یک تلویزیون با شلیک نیروهای مرزی کشته‌ می‌شوند.‌ بر همین اساس وعده‌های کارگزاران حکومتی و دولتی از بالا تا پایین  برای حل مشکلات، برای مردم جای دل ‌خوشی ندارد و فریب این وعده وعیدها را نخواهند خورد.

واقعیت اینست که شرایط سیاسی فعلی کشور در داخل و خارج متلاطم  و آبستن هرگونه حادثه و رخداد پیش بینی نشده‌ای در آینده ای نزدیک است. ساختار سیاست نظام سرمایه داری ایران با بحران ساختاری از یک طرف و از طرف دیگر با اعتراضات گسترده جنبش های اجتماعی روبرو شده و هر روز به وخامت آن افزوده می شود. بدون شک، تداوم این وضعیت، کشور را وارد بحران های همه جانبه کرده است. ما شاهد موج جدیدی از گرانی‌ها هستیم و مردم در شرایط تنگنای اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی، سراسر ایران را به انبار باروت خشم و نارضایتی تبدیل کرده تا جاییکه توده‌‌های زیر ستم، شبی را آسوده به صبح نمی رسانند. در این آشفته بازار باندهای حکومتی، توده های میلیونی مردم ایران در میان شعله های گرسنگی، بی سرپناهی، بی دارویی و بی درمانی شرایط فلاکت باری به ‌سر می برند. این روزها در سراسر جامعه ایران صحبت از «گرانی» و «افزایش قیمت کالاها» است؛ افزایش قیمتی که کل جامعه را بخصوص طبقه کارگر و اقشار کم درآمد جامعه را به ورطه ی نابودی کشانده است. اکثریت قریب به اتفاق توده عاصی و ناراضی از نظام سرمایه داری اسلامی ایران را کارگران، معلمان، بازنشستگان و دانشجویان، جوانان بیکار و جمعیت میلیونی حاشیه نشین تشکیل می دهند. این جمعیت افزون بر ۶۰ میلیونی به فقر مطلق نشانیده شده، مطمئنن سوای اعتصاب و اعتراض در محیط های کاری و همچنین در کف خیابان‌ها و میدان ها برای نمایش قهر و نارضایتی در اعتراض به حاکمیت سرکوبگر تا دندان مسلح رژیم جنایتکار اسلامی، با خیزش و شورش، و سرانجام جنبش سراسری، حاکمیت را به مبارزه نهایی فرا می خوانند. استان کردستان هم به مانند دیگر نقاط ایران علاوه بر ستم طبقاتی از ستم ملی تحمیل شده، با مشکلات اشاره شده در بالا رنج می برد. حاکمیت جنایتکار رژیم سرمایه داری ایران بیش از چهار دهه است با سرکوب و میلیتاریزه کردن و ایجاد فضای امنیتی و رُعب و وحشت و با دستگیری، بازداشت و زندان فعالین جنبش های اجتماعی در کردستان نه تنها از بازدارندگی برخوردار نبوده و نیست، بلکه به گواه تاریخ مبارزات مردم کردستان، از طرف آنها با گفتن ‶نه به جمهوری اسلامی″ مانع جدی در تثبیت و مشروعیت حاکمیت تا دندان مسلح رژیم سرکوبگر سرمایه داری ایران بوده و هستند. مهدی فرشادان و دیگر کارگزاران رژیم اسلامی ایران تافته جدا بافته از این حاکمیت سرمایه داری اسلامی ایران نبوده و نیستند. آنها نیز از مجریان سیاست های حاکمیت رژیم اسلامی ایران هستند که به جز سرکوب، تشدید ستم طبقاتی و تحمیل کردن سیاست‌های شوینیستی و ستم ملی فعالیت دیگری را در دست نداشته اند. 

در این آشفته بازار قیمت‌ها، ترس و دلهره از گرانی و افزایش قیمت کالاها و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی، بلای جان مردم شده و کارگران و اقشار فرودست جامعه شبی را آسوده به صبح نمی‌رسانند. این روزها همه جا و صحبت از «گرانی» و « افزایش قیمت کالاها» و گرسنگی بی نانی است؛ افزایش قیمتی که کل جامعه بخصوص قشر ضعیف و کم درآمد جامعه را بار دیگر خیزش و ادامه اعتراض ها و اعتصاب ها و رویارویی های خیابانی کشانیده است.  دروغین بودن وعده های سران رژیم اسلامی موضوع تازه ای نیست. مشکلات اقتصادی و معیشتی در ایران، تبدیل به یک انبار باروت خشم و نارضایتی شده است. موج بحران هر روز از روز پیش کوبنده تر می گردد، شمار کارخانه ها و مراکز کار در حال تعطیل سیر صعودی دارد. هیچ روزی نیست که بر لشکر بیکاران افزوده نگردد. طبقه سرمایه دار و دولتش نه فقط هیچ اقدامی انجام نداده و نمی دهد، بلکه بر شدت فلاکتِ مرگ بار افرزوده است. در برابر چنین مناسبات و حاکمیتی است که خیزش گرسنگان برای نان و کار و اداره ی شورایی، بار دیگر اردیبهشت را به دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ پیوند می دهد.

بیش از ۴٠ سال حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه داری، هیچ گاه کل ماشین دولتی و قدرت سیاسی سرمایه یا کل بورژوازی حاکم به میزان امروز از طغیان توده های کارگر احساس وحشت و نگرانی نکرده است. نباید فراموش کنیم رژیم سرمایه داری اسلامی ایران از خیزش های سراسری و توده ای که در حال حاضر بستر می یابد، به شدت هراسان شده است.  آماده است کاملا وحشت دارد. حاکمیت اسلامی و همه بورژوازی در برابر خیزش های سراسری و قهرِ انقلابی علیه وضع موجود، به یک زبانِ طبقاتی، زبان منافع سرمایه و حفظ مناسبات موجود سخن میگویند. بر همین مبنا جنبش های اعتراضی و مطالباتی کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان و بیکاران درهم تنیده شده و رژه ی شورش گرسنگان علیه فقر و نابرابری و علیه وضع موجود شیپور انقلاب است که به صدا درآمده است. بر همین اساس اعلام همبستگی و پیوند مبارزات روزانه کارگران بخش های مختلف طبقه کارگر، معلمان، بازنشستگان، زنان و دانشجویان تا جوانان بیکار وزنه طبقاتی آنها برای تثبیت و پیشبرد مبارزه طبقاتی را افزایش می دهد. تلاش برای سازمان یابی اعتصابات عمومی با تنیده شدن بر متن خیزش های سراسری و گسترش دامنه ی آن همراه با جنبش انقلابی توده های زیر ستم مضاعف کردستان تنها حلقه واسطی خواهد بود تا بتواند نظام سرمایه داری اسلامی ایران را زمین گیر کند، سرنگون سازد و حاکمیت شورایی کارگران و تهی دستان شهر و روستا را برپا سازد.

اشتراک در شبکه های اجتماعی:

تگ ها :

کردستان