دانشگاه از کارخانه و خیابان جدا نیست
دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲
جمهوری اسلامی درمانده و ناتوان در مقابله با تداوم جنبش انقلابی، دانشگاه، مدارس، کارگاه و کارخانه و دیگر مکانهای اداری و خدماتی را هدف حمله نیروهای سرکوبگر خود قرار داده و موج اعدام زندانیان را ادامه می دهد. مدارس دخترانه را آماج حملات شیمیایی قرار میدهد، مغازه ها و رستورانها و دیگر مراکز خدماتی را بخاطر ارائه خدمات به زنان بدون حجاب پلمپ میکند، سواحل دریاها را میپاید نکند زنان از نسیم دریا سهمی ببرند، استادان را تعلیق و اخراج میکند، با توپ وتانک به کردستان حمله میکند، در سیستان و بلوچستان از هیچ جنایتی دریغ نمی کند حتی به مراسم گرامیداشت جانباختگان تعرض میکند. چنین است رژیم جنایتکاری که تنها رابطه اش با جامعه، سرکوب و تهدید است و به قول دانشجویان دانشگاه هنر ” میان ما و شما دریایی خون فاصله است ” و بس.
هفته گذشته وقتی دانشجویان دانشگاه هنر در اعتراض به پوشش تحمیلی مقنعه در پردیس باغ ملی این دانشگاه تحصن کردند، نیروهای سرکوبگر حراست دانشگاه به دانشجویان حمله کردند، دانشجویان را از آب و خوراک و استفاده از سرویس بهداشتی محروم کردند و چند روز بعد از آن نیروهای لباس شخصی تعداد زیادی از دانشجویان متحصن را بازداشت و به محل نامعلومی منتقل کردند. جمهوری اسلامی که سیاستهای تحمیلی حجاب و عفافش در سطح جامعه شکست خورده و عملا کنترل بر پوشش زنان را از دست داده، سعی دارد این شکست خود را با سرکوب برنامه ریزی شده دانشگاه جبران کند. از آنجا که دانشگاه و دانشجویان در بزنگاههای تاریخی در ایران همواره سمبل مقاومت و مبارزه در مقابل استبداد و رمز اتحاد و همبستگی در جامعه بوده اند، از اینرو نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی حمله به دانشگاه و سرکوب دانشجویان را بخشی از اقدامات سرکوبگرانه خود برای خاموش و تسلیم کردن جامعه و پایان دادن به جنبشهای اعتراضی می بینند.
الان هم که دانشجویان مبارز دانشگاهها با مقاومت و مبارزه و اتحاد هرروزه خود در مقابل سیاستهای سرکوبگرانه و سیاست آپارتاید جنسیتی رژیم اسلامی ایستاده اند و برای حفظ دستاوردهای خیزش ژینا دانشگاه ها را به سنگر مقاومت تبدیل کرده و تداوم خیزش را ممکن کرده اند، حکومت به جان دانشجویان افتاده است تا یکبار دیگر جامعه را به عقب برگرداند. اما مقاومت و ایستادگی و همبستگی جنبش دانشجویی و موج گسترده حمایت توده های مردم از دانشجویان دانشگاه هنر در روزهای اخیر نشان داد که این مقاومت و مبارزه فقط به دانشگاه محدود نمیشود، و این جنبش چنان گسترده و توده گیر شده که هیچ سطحی از سرکوب دیگر توان جلوگیری و کنترل آن را ندارد. مبارزات کارگران و اقشار فرودست جامعه و اتحاد و همبستگی هر روزه آنها با مبارزات همدیگر، نشان میدهد که دانشگاه و مدرسه و کارخانه و زندان عرصه های مختلف مبارزه و رویا رویی علیه این رژیم هستند و چنان به هم پیوسته و رو به جلو حرکت میکنند که همه دستگاه سرکوب را درمانده و مستاصل کرده اند.
تهدیدات و سرکوبگریهای هرروزه نیروهای رژیم و تداوم موج اعدام ها ناشی از قدرت رژیم نیست، بلکه از سر استیصال و شکست در مقابل عزم و اراده جامعه برای سرنگونی این حاکمیت است. زنان با به دور انداختن حجاب و گسترش بی حجابی پایه های ایدئولوژیک نظام را چنان متزلزل کرده اند که راهی جز فروپاشی ندارد و با توجه به رابطه تنگاتنگ نظام سیاسی حاکم با آپارتاید جنسیتی منجمله حجاب اجباری، این فروپاشی ایدئولوژیک پایه های سیاسی رژیم را هم بیش از هر زمان دیگری متزلزل کرده است. شدت حملات رژیم علیه زنان و تمرکز تمام نیروهای آن بر احیای حاکمیت حجاب و طرح پی در پی سیاستهای ضد زن حکومت اسلامی هم ناشی از ترس از این فروپاشی محتوم است. دانشگاه در حال حاضر به یکی از نمادهای مقاومت جامعه و بخصوص زنان علیه آپارتاید جنسیتی رژیم اسلامی شده است.
جمهوری اسلامی مرعوب از گسترش و تعمیق خیزش کنونی هر آنچه را توان دارد علیه جامعه بکار گرفته، اما هیچکدام از سیاستها سرکوبگرانه و جنایتهایش مانع پیشروی جنبش انقلابی موجود نشده است. چون در خیابان و در رویادررویی با موج عظیم اعتراضات و اعتصابات خیابانی کارگران و دیگر توده های زحمتکش جامعه و گستردگی مقاومت زنان در مقابل حجاب اجباری، نیروهای سرکوبگرش توان مقابله را از دست داده اند، جداگانه به جنگ جنبشهای انقلابی و پیشرو جامعه و فعالین آنها رفته تا شاید بتواند آنها را سرکوب و خاموش کند، و به خیال خود دشمن را در خانه سر به نیست کند. اما آنچه این روزها ویژگی جامعه ایران را نشان میدهد نه سرکوب و کشتار رژیم، که مبارزه، مقاومت و همبستگی جنبشهای پیشرو و رادیکال جامعه است که در دانشگاه و کارگاه و کارخانه و مدرسه و زندان و خیابان و محل زندگی و آرامگاهها کمر به سرنگونی انقلابی این رژیم بسته و هر روز بیشتر به هم پیوسته میشوند.
جنبش دانشجویی همواره نقش برجسته و مهمی در زنده نگه داشتن مبارزه و مقاومت علیه استبداد و بی عدالتی و پیوند زدن جنبشهای اجتماعی داشته است. شعار”کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد، اتحاد” که بیانگر وفاداری و اتحاد جنبش دانشجویی با دیگر جنبشهای رادیکال وپیشرو جامعه هست الآن باید بیش از هر زمان دیگری در مقابل سرکوبگریهای رژیم اسلامی و با صدایی رساتر بیان شود. در موقعیت انقلابی کنونی، جنبش دانشجویی به عنوان یکی از ستون های جنبش انقلابی جاری، ضروری است مطالبات دموکراتیک مطرح در جنبش انقلابی جاری را به پیگیرترین و رادیکال ترین شکل نمایندگی کند و مورد حمایت قرار دهد. بخش چپ و سوسیالیستی جنبش دانشجویی در مقابل جریان های اپوزیسیون راست که می خواهند این جنبش را به انحراف بکشانند، فقط با طرح این مطالبات دمکراتیک از زاویه منافع طبقه کارگر و جنبش رهائی زن و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی است که می تواند این رسالت را به انجام برساند و با جنبش کارگری و دیگر جنبش های رادیکال اجتماعی پیوندهای عمیق تری برقرار کند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له