خیزش سراسری علیه گرسنگی و ستم طبقاتی
جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
جهان امروز
جامعهی ایران بار دیگر در حال ورود به مرحلهی نوینی از رویارویی تودههای زیر ستم و حاکمیت است. خیزش فرودستان جامعه علیه ستم طبقاتی و گرانی نان و دارو و مسکن و تمامی کالاهای اساسی و عمق فساد نهادینه شدهی باندهای حکومتی لحظه به لحظه به شکل فورانی شکلهای رادیکالتری به خود میگیرد.
ازجنبش معلمان با پیشتازی زنان، و پیوند آن با جنبش بخش دیگر کارگران وارد گام نوینی شده است. تودههای کار و زحمت در خوزستان، فارس، لرستان، اصفهان و برخی شهرهای دیگر از جمله اندیمشک، شهر کرد، جونقان، قزوین، فشافویه در تهران بزرگ، دزفول و.. به خیابانها سرازیر شده وحکومت را به لرزه درآوردهاند. شعار “مرگ به خامنهای”، “میجنگیم، می جنگیم ایران رو پس می گیریم”، بیانگر اعلام سرنگونی حکومتی است که همانند اشغالگران ویرانگر، هستی مردم را به گروگان گرفتهاند. این خیزش در شکل تازه امروزین و شعارها و پتانسیل جاری خود، فراتر از اعتراضات مردمی در آبانماه ۹۸ که بزرگترین اعتراضهای ۴۰ سالهی پیش از آن بود به شمار میآید. در روزهای آبان ۹۸، تودههای به خشم آمده و جان برکف، با پیشتازی جوانان و زنان دستکم در ۵۰۰ شهر و روستای ایران به پا خاستند. رژیم اسلامی، تنها با کشتار افزون بر ۱۵۰۰ تن از تودههای مردم و دستگیری هزاران تن و زخمی کردن صدها تن، برای گذرا به مهار این جنبش جان به در بٌرد. خیزش کنونی تداوم خیزشهای مردمی ۹۶ و ۹۸ و واکنش به حکومتی است که در ۴۳ سال حکومت ننگین و خونبار خویش جز ویرانی و مرگ و تروریسم و جنگ افروزی و آنچه که یک نیروی تبهکار درتاریخ به بار آورد، در کارنامه ندارد.
حکومت اسلامی سرمایه، باید سرنگون شود این شعار سراسری حکومت شوندگانی است که اینک در کف خیابانها همانند سیل خروشان آمادهی میشوند. گران شدن نان، ماشهی یک انفجار اجتماعی را چکانید. شورش گرسنگان تنها چهره نمای این برآمد نیست، خیزش طبقاتی کارگران و فرودستان شهر و روستا، نشانگر ماهیت این اعتراض سراسری هستند.
این انفجار آتشفشانی است که باردیگر فوران گرفته است در نخستین روز خود پایگاه بسیج سپاه را در جونقان به آتش کشانید و ویران ساخت. تورم و گرسنگی و فساد، بشکههای باروتی هستند که پی در پی منفجر میشوند.
حکومت سرمایه داری اسلامی، پریشان و بی آینده، تلاشی مذبوحانه برای مهار این خیزش دارد. باندهای حاکم، تنها به پشتوانه و با زبان گلوله و شکنجه و زندان سخن میگویند. تاریخ اما گواه آن است که این تکیه گاهها در برابر ارادهی تودههای افزون بر پنجاه میلیونی زیر خط فقر مطلق و نزدیک به ۸۰ میلیونی به شدت معترض، سستبنیادتر از آن است که حکومتیان میاندیشند.
شکاف دهان گشوده بین حکومت و تودههای زیر ستم، تنها با تمامی ساختار حکومتی و نظامی و سیاسی آن، یعنی ماشین نظامی و سیاسی و مناسبات اقتصادی آن باید پر شود تا برآن جامعهی نوین، شاد، برابر و خالی از ستم و بهرهکشی ساختار یابد.
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
قیام گرسنگان