خیزش انقلابی مهسا، روزهای فراموش نشدنی
پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱
تاریخ جنبش آزادیخواهی در ایران با شتابی بی مانند ورق میخورد. جائی از این تاریخ نوجوانان دبستانی با شور وشوق عکس های محمدرضا پهلوی وخامنه ای را پاره کرده، روسری هایشان را بر زمین افکنده و به خیابانها سرازیر می شوند. جائی از این تاریخ دانشجویان شجاعی را میبینیم که در بیرون و درون دانشگاه فریاد “فرزند کارگرانیم، در کنارشان میمانیم” سر میدهند و سرود “از خون جوانان وطن لاله دمیده” را همسرائی میکنند. دختران و پسران دانشجو در بسیاری از دانشگاهها با شکستن نرم های تفکیک جنسیتی یکی از نمادهای سرکوب و تحقیر زنان وارد سلف سرویسهای دانشگاهها میشوند. شکستن نرم تفکیک جنسیتی تعرض به یکی از ارکان ایدئولوژیک- سیاسی حکومت اسلام سیاسی است. جائی از این تاریخ، پیشتازی زنان را می بینیم که بندهای اسارت را بدور افکنده و با سربلندی در پیشاپیش خیزش انقلابی در کف خیابان با تعرض نیروهای سرکوبگر مقابله می کنند. جائی از این تاریخ، معلمان مبارز را می بینیم که به دانش آموزان درس مبارزه را آموخته و برای آزادی دانش آموزان در بند، اعتصاب سراسری سازمان می دهند. جائی از این تاریخ کارگران شکلات سازی تبریز، کارگران فولاد اهواز، کارگران رسمی و پروژەای نفت در آبادان و کارگران هفت تپه را می بینیم که در همبستگی با خیزش انقلابی دست به اعتصاب زده و تجمع اعتراضی برپا می کنند.
همه ما میدانیم که دینامیزم حرکت خیزش های توده ای ویژگیهای خود را دارد . نمیتوان انتظار داشت که توده های مردم برای مدت طولانی وهر روزه در خیابان به جنگ و گریز با سرکوبگران بپردازند . اما میتوان با ایجاد کمیته ها و شوراهای محلات و مرتبط ساختن انها به یکدیگر تاکتیک های مناسب جهت ادامه خیزش توده ای، تاکتیک های مناسب جهت مقابله با نیروهای سرکوبگر و زمینگیر کردن آنها و، تاکتیکهای مناسب برای هر چه توده ای تر کردن این خیزش انقلابی را اتخاذ کنیم. نباید فراموش نکنیم که رژیم جنایتکار و ضد انقلاب اسلامی با کلیه جناح هایش مانع اصلی هر نوع تحول پیشرو و انقلابی در جامعه ایران است و هر گونه پیشروی در راستای تحقق خواسته های جنبش آزادیخواهانه مردم ایران در گرو سرنگونی انقلابی این رژیم است. بنابراین باید تلاش کرد که کلیه ظرفیت های موجود در جامعه را برای مبارزه با این رژیم و برای سرنگونی انقلابی این رژیم به کار گرفت. در همانحال نباید فراموش کرد که در مقابل ما فقط یک دشمن و آنهم رژیم جمهوری اسلامی نایستاده است. جامعه میدان تخاصمات طبقاتی و صحنه به میدان آمدن نمایندگان سیاسی این طبقات متخاصم است. کم نیستند دشمنان انقلاب که برای دست به دست شدن قدرت سیاسی از بالای سر مردم نقشه پردازی می کنند، آلترناتیو سازی می کنند، حتی حاضرند با جناحی از همین رژیم جنایتکار وارد سازش و معامله شوند تا با کنار زدن دستگاه روحانیت مناسبات ظالمانه سرمایه داری ایران را از گزند انقلاب محفوظ نگاه دارند.
همان قدرتهای سرمایه داری که برای به بیراهه بردن مبارزات حق طلبانه مردم، به اصطلاح انقلابات مخملی را در کشورهای اروپای شرقی راه انداختند، همان هایی که دست خونخوارترین جریان اسلام سیاسی، دست ضد انقلاب اسلامی به رهبری خمینی را در بغل گوشمان، فشرده و به قدرتشان نشاندند و ارتش و ساواک و ماشین سرکوب سلطنت مستبد پهلوی را دست نخورده تحویلش دادند تا ادامه سرکوب انقلاب را پی بگیرد. همان هائی که در همین روزها از طریق رسانه ها با مبارزات مردم اعلام همبستگی میکنند و همزمان در خفا، معاملات کثیف خود با همین رژیم را ادامه میدهند. همان هائی که در اتاق های فکرشان از هم اکنون در پی ساختن بدیل های ارتجاعی و در پی رهبر تراشی برای خیزش ما هستند. همان هائی که بدیل اقتصادی شان برای آینده ایران ادامه سیاست های نئولیبرالی کنونی با مدیریت غیر اسلامی است. بر اساس برنامه های اقتصادی آنها بازهم کارگر باید نیروی کارش را ارزان بفروشد تا سرمایه داران ایرانی بتوانند در بازارهای جهانی به رقابت بپردازند. سیاست هایی که باز هم کولبر وسوختبر بیآفریند و آنوقت در مرزها آنها را به گلوله ببندند. تداوم سیاست های سرمایه دارانه و نئولیبرالی که اولین قربانیان موج تعدیل نیرو و بیکارسازی هایش، زنان خواهند بود، همان زنانی که اکنون در پیشاپیش خیزش انقلابی سینه هایشان را سپر گلوله می کنند. سیاست هایی که بیش از پیش آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و خدمات اجتماعی را کالائی می کند. شورای مدیریت گذار سر هم بندی می کنند تا تحت عنوان مرزبندی و مخالفت با خشونت به تن انقلاب سم تزریق کنند و از بالای سر توده ها و رزمندگان خیابان به شیوه مسالمت آمیز قدرت را از روحانیت تحویل بگیرند و برای تداوم سرکوب انقلاب ارتش و سپاه پاسدارن را در هم ادغام کنند.
برای خنثی کردن نقشه های دشمنان جنبش انقلابی، برای تضمین پیشروی این خیزش انقلابی، طبقه کارگر به عنوان نیروی محرکه و موتور تحول انقلابی در جامعه لازم و ضروری است که به میدان این نبرد سیاسی و طبقاتی بیاید. بدون به میدان آمدن سازمانیافته طبقه کارگر خیزش انقلابی جاری قادر نخواهد بود که توازن قوا را بطور پایه ای به نفع انقلاب، به نفع سرنگونی انقلابی این رژیم و به نفع خلع یدشدگان، به سرانجام برساند. بدون تردید فعالین و رهبران جنبش کارگری که طی سالهای گذاشته اعتصابات کارگری شکوهمندی را سازمان داده اند به خوبی از ضرورت سیاسی و طبقاتی به میدان آمدن طبقه کارگر آگاهند. فعالین و نیروهای کمونیست به سهم خود باید تلاش کنند که در همراهی با فعالین و رهبران کارگری به رفع موانع عملی و ذهنی سر راه به میدان آمدن طبقه کارگر در بعد اجتماعی یاری رسانند.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له